پیام نتانیاهوی فاشیست به همراه جمهوری اسلامی باید دفن شود
رحمان حسین زاده
باردیگر و دو روز قبل نماد شاخص فاشیسم دنیای امروز، نتانیاهوی نسل کش مردم فلسطین با حق بجانبی بیشرمانه به “مردم” ایران پیام میدهد که، “جسارت داشته باشید، به میدان بیایید، ایران را آزاد کنید، تنها نیستید و من و اسرائیل در کنار شما هستیم”. قبل از هر چیز به این منفورترین جنایتکار دوره حاضر باید یادآور شد، اولأ تعیین تکلیف قطعی با جمهوری اسلامی کار طبقه کارگر و نسل جوان و زنان و مردان آزادیخواه ایران است که در تمام عمر جمهوری اسلامی سرسازگاری با این رژیم را نداشته و از میان پیچ و تابهای سخت به جنبش سرنگونی انقلابی ای سروسامان داده اند، که در عین حالیکه میخواهد سربه تن جمهوری اسلامی نباشد، همزمان علیه فاشیسم و هرنوع دخالتگری نظامی و تحریم اقتصادی و غیر نظامی و آلترناتیو بازی دست راستی و سناریوسازی ارتجاعی از بالای سر مردم ایران است. براین اساس است که جنبش آزادیخواهانه و برابری طلبانه ما، مشخصأ جنبش سرنگونی انقلابی موظف است، تضمین کند، پیامهای نتانیاهوی فاشیست و کل هیئت حاکمه ضد مردمی در اسرائیل و آمریکا به همراه جمهوری اسلامی دفن میشود. همینجا به نتانیاهو و همپالگیهایش باید گفت خفه خون و ساکت شوید؛ این پاسخ ما به نداهای شوم شما است.
ثانیأ مثل اینکه “مزدوران و مشاوران داخلی و ایران وطنی نتانیاهو” به نحو ناشیانه و عوضی او را تفهیم کرده اند. از جمله:
مخاطب نتانیاهو شاهزاده طلبان، فدرالیستها و ناسیونالیستها و اپوزیسیون پروغربی، پرواسرائیلی مداح یورش نظامی ارتش آمریکا و اسرائیل است و با تردستی این طیف دست راستی که بخش معینی از اپوزیسیون آبروباخته بورژوایی و به ویژه با نیروی اجتماعی بسیار اندک و قلیلی تداعی میشوند، را جاهلانه به جای “مردم ایران” گرفته اند . به اپوزیسیون دست راستی و خود نتانیاهو باید گفت، کور خوانده اید، مردم حق طلب ایران «بره های» یکدست و سربزیری نیستند، تا جانیانی مثل ترامپ و شما در رأس دولتهای فاشیست اسرائیل، آمریکا با پررویی به خود جرأت دهید و سرزنش کنان به آنها نهیب بزنید، “جسارت داشته باشند و به میدان بیایند”. اتفاقأ مردم بپاخاسته و با جسارت و مبارز ایران علیه نکبت جمهوری اسلامی، در هر حرکت انقلابی و آزادیخواهانه خود با وضوح بر جنبش متمایزاز جریانات راست و اعمال اراده سازمانیافته و مستقیم برای تعیین تکلیف قطعی با جمهوری اسلامی و به دست گرفتن سرنوشت خویش برای تضمین حاکمیت مردمی و شورایی به دور از هر نوع دخالت دولتهای آمریکا و اسرائیل و دیگر قدرتها و دولتهای مرتجع و جریانات راست تأکید گذاشته اند. سرسپردگان “وطنی” نتانیاهو را به عنوان نیروها و جریانات دست راستی ضد منافع مردم افشا کرده اند. در جریان جنگ دوازده روزه “پیامهای پوچ و بی پایه و پاسخ نگرفته این فاشیست از جانب مردم، می بایست درس خوبی برای او و اپوزیسیون دست راستی میبود که بار دیگر این غلط ها را تکرار نکنند!؟
باید یادآور شد، جنبش سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی موجود اساسأ توسط آزادیخواهان و کمونیستها زیر سرکوب خشن و بی نظیر جمهوری اسلامی و اتفاقأ در شرایط زیر بال گرفتنهای این رژیم منحوس توسط اربابان امپریالیست نتانیاهوها و دیگر دولتهای مرتجع منطقه و حتی در دوره جنگ ایران و عراق با اسلحه رسانی “دولت فخیمه اسرائیل” به این رژیم سفاک ،پایه گذاری شد و نبردکنان به قدرت مبارزاتی کوبنده و کمین کرده برای سرنگونی قطعی جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
آنزمان که صف وسیع آزادیخواهان و به ویژه نیروهای چپ و کمونیست در سراسر ایران و به ویژه در کردستان انقلابی در فاصله زمانی کمتر از دو ماه بعد از سرکارآمدن جمهوری اسلامی با بایکوت “رفراندم آری یا نه جمهوری اسلامی” با نه گفتن به رفراندوم کذایی و کلیت جمهوری اسلامی سرآغاز شکل گیری جنبش سرنگونی و انقلابی را بنیاد گذاشتند، اما آمریکا و دولتهای غربی همیشه حامی دولت نژادپرست اسرائیل و دیگر قدرتهای بزرگ و کوچک سرمایه داری، از دارودسته ضد انسان خمینی و شرکاء حمایت کردند. دولت متبوع نتانیاهوها هم در آن دوره ، از یک طرف چشم به سیاستهای کاخ سفید در قبال رژیم “ملاها” و از طرف دیگر منتظرسورپرایز تعدیل در گفتار خمینی جلاد مقابل “حکومت اسرائیل” بودند، تا به دستبوسی رژیم تازه سرکارآمده بیایند.
به نتانیاهو و حلقه بگوشان داخلی اش باید یادآور کرد، در دوره جنگ ارتجاعی ایران و عراق، دولت ریگان پدرخوانده اسرائیل”با اعزام مخفیانه مک فارلین به فرودگاه مهرآباد و دادن کمک نظامی به رژیم” و در انطباق با توافق دوفاکتوی آنها با ارسال اسلحه های دولت اسرائیل به سرپانگهداشتن هیولای حکومت اسلامی کمک کردند. همانوقت در همراهی با فضای باب طبع آمریکا جناب “شاهزاده” از بارگاه “خمینی” التماس میکرد به او اجازه دهند به عنوان “خلبان و خدمه جنگی” در جنگ با عراق رژیم را یاری رساند. واما آنزمان ما سرنگونی طلبان انقلابی با نقش اول و محوری کمونیستها و کارگران و ستمدیدگان در درون زندانها، در صحن کارخانه ها و اعتصابات کارگری، در صحنه های اعتراضی شهری، در کردستان انقلابی و میدانهای متعدد مقابله توده ای و مقاومت نظامی علیه این رژیم هار جنگیدیم. سختی های مضاعف دهه شصت را پشت سر گذاشتیم. خشت روی خشت جنبش آزادیخواهانه و برابری طلبانه و سرنگونی طلب انقلابی را صیقل دادیم.
ممانعتها و خندق زدنهای ارتجاع جهانی و منطقه ای و محلی و اپوزیسیون راست در مقابل جنبش انقلابی حدادی شده ما بعد از جنگ ایران و عراق و پشت سرگذاشتن دهه خونین شصت و در سه دهه اخیرنیز تمامی نداشت و به انحاء مختلف ادامه پیدا کرد. همین قطب ارتجاع از دولتهای آمریکا و اروپایی و اسرائیل و دیگر دولتهای ارتجاعی و به تأثیر از آنها راست پروغرب ایران، اعم از مشروطه طلب و جمهوریخواه، فدرالیست و ناسیونالیست محلی در مانورهای دو جناح رژیم در راستای حفظ کلیت “نظام” با اندکی تعدیل در«نظام » و رسیدن به اهداف و منافع ضد مردمی خود همواره در کنار جناحی از این سیستم مخوف، دوره ای در کنار “دوم خرداد” وسپس “جنبش سبز میرحسین، کروبی” و “اعتدال بنفشی” روحانی ایستادند. در همه این مراحل کمونیستهاو آزادیخواهان و برابری طلبان متکی به مبارزات اجتماعی رادیکال چون “تیر ۷۸”، عروج آزادیخواهان و برابری طلبان دانشگاه در دهه هشتاد” و هزاران اعتصاب و اعتراض کارگری و اجتماعی و مشخصأ عروج خیزشهای انقلابی “دی ماه ۹۶” و آبان ۹۸ و خیزش گسترش یافته بعد از قتل ژینا در ۱۴۰۱ و عرض اندام جنبش کارگری و جنبشهای اجتماعی رادیکال دیگر، نبرد علیه جمهوری اسلامی تضمین شد و مضافأ همواره علیه سیاستهای اپوزیسیون راست و ناسیونالیست پروغرب از هر تیپ و قماش مبارزه ادامه پیدا کرد. به این دلیل است قطب سیاسی چپ و سوسیالیست جامعه ایران بارها و بارها با هوشیاری تأکید کردیم، تحریمهای اقتصادی و تهدیدهای نظامی و شرایط جنگی و نهایتأ جنگ دوازده روزه ای که تحمیل کردند، در وهله اول دودش به چشم کارگر و مردم میرود و رفت. تحریمهای چندین ساله در تشدید شرایط سخت معیشتی و تحمیل فقر و گرسنگی بر جامعه نقش مستقیم داشت. جنگ ارتجاعی دوازده روزه هم علیرغم هر درجه ضربه نظامی به جمهوری اسلامی وارد کرده باشد، برای هر کس که زندگی و معیشت و امنیت و مبارزه مردم مسئله اش باشد و تنها ذره ای وجدان آگاه داشته باشد، متوجه شده است، تماما علیه امنیت و معیشت و مبارزه مردم عمل کرد. برخلاف پروپاگاند، حواریون شاهزاده و کل راست پروغربی ضد انسان که امیدوار بودند حاصل بمب و ضربه نظامی اسرائیل وآمریکا “رژیم چینج” اتفاق بیافتد و آنها هم صاف و ساده به تاج و تخت برسند. و یا بر خلاف تبلیغات چپ پروغربی امثال حزب کمونیست کارگری ایران که ادعا میکردند، “ضربه نظامی اسرائیل- آمریکا، فرصتی در خدمت جنبش سرنگونی است”، در آن دوازده روزجنگ و دو سه هفته بعد از آن هم جنبشهای سرزنده اعتراضی قیچی شد و جمهوری اسلامی همانند مائده آسمانی در خدمت تشدید سرکوب و اعدام و مقابله با مبارزات مردم از آن استفاده کرد.
قبح پیام اخیر نتانیاهوی فاشیست آنجا برجسته است، که خطاب به جامعه ایران وعده کمک رسانی دولت نسل کش اسرائیل برای خلاصی از “بی آبی و بی برقی و فقر و هوای آلوده و شرایط سخت زندگی” میدهد. این را جانورفاشیستی برزبان میاورد که بر روی صفحه تلویزیونها و در رسانه های وسیع اجتماعی، روزمره میلیونها و حتی میلیاردها انسان شاهدند، که به دستور او ارتش فاشیست اسرائیل “آب و نان و آرد وبرق و حتی اکسیژن” را از مردم فلسطین و غزه میگیرد. از آب و آرد و نان درست همانند بمب و گلوله برای کودک کشی و انسان کشی و نسل کشی در غزه استفاده میکند. ننگ بر نظم ضد انسان سرمایه و دنیای وارونه کنونی که چنین قاتلان و مجرمان بین المللی، فرصت ابراز وجود سیاسی و ادعای کمک رسانی را دارند. به علاوه ننگ بر همه شاخه های مختلف اپوزیسیون بورژوایی و دست راستی پروغرب ایران که به بمب و موشک و جنگ و تحریم اقتصادی و فشار حداکثری دولتهای آمریکا واسرائیل و فاشیستهایی همچون ترامپ و نتانیاهو چشم دوخته اند.
جنبش آزادیخواهانه و سوسیالیستی ایران، جنبش سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی متکی به اراده آگاهانه و سازمانیافته جنبش کارگری و جنبشهای اجتماعی زنان، نسل جوان، و دیگر جنبشهای اجتماعی رادیکال حاضر در صحنه، قطعأ با جمهوری اسلامی تعیین تکلیف نهایی خواهند کرد و حکومت اسلامی را ساقط خواهیم کرد. اما سرنگونی خواهی ما آزادیخواهان و برابری طلبان تابع سیاست ضد انسانی ماکیاولیستی “هدف وسیله را توجیه میکند” نیست. ما ننگ میفرستیم برآن نوع سرنگونی و یا “براندازی” که حامی آن منفورترین حکومتهای فاشیستی و بر نسل کشی و مرگ و میرکودکان و پاکسازی انسانها توسط فاشیسم حاکم براسرائیل و آمریکا در غزه و فلسطین چشم می بندد، یا به طور نیم بند “اسک تمساح میریزد” و همسویی و بدتر از آن امید به جنگ و بمب این فاشیسم را برای “سرنگون کردن” فاشیسم اسلامی توجیه میکند. به عنوان مارکسیسم انقلابی و کمونیسم کارگری این درس کمونیستی را یاد گرفتیم، “جنبش سرنگونی انقلابی ما به هر قیمت و قاطی شدن با هر منجلابی قد علم نکرده است. «ضد رژیمی گری» هم استراتژی و هم تاکتیک و هویت ما نیست”، وجنبش انقلابی و سوسیالیستی ما نه تنها همراه و قاطی جنبش ها و تحرکهای ارتجاعی نیست، بلکه در شرایط مشخص اوضاع کنونی ایران با صدای رسا اعلام میکنیم، جنبشها و جریانات به اصطلاح “برانداز” دست راستی پروغربی، پرو فاشیسم اسرائیل ایران را باید قاطعانه رسوا کرد،افشا کرد و به حاشیه راند.
اوت ۲۰۲۵
***