مقالات

هفت تپه، بعد از خلع ید سیاوش دانشور

بدنبال چهل روز اعتصاب کارگران هفت تپه برسر خواستهای فوری از جمله اعلام و اجرای حکم خلع ید که قبل از سال نو صادر شده بود و به دلیل محاسبات و بهره داری انتخاباتی و سیاسی جناح ها و برخی تمهیدات دیگر رسما اعلام نشده بود، ًبالاخره روز سه شنبه دوم شهریور متن حکم اعلام و علنی شد. مبارزه کارگران هفت تپه برای خلع ید از مالک بخش خصوصی به ثمر نشست و کارفرمای فاسد و اختلاسگر را همراه با تیم مدیرانش پائین کشید و از هفت تپه بیرون انداخت. این یک پیروزی شایان در مبارزه ای سخت و پر پیچ و خم است که تنها با استقامت، اتحاد، هشیاری، کوتاه نیامدن و پیگیری محقق شد. این پیروزی را به کارگران هفت تپه صمیمانه تبریک می گوئیم.

کارگران با گرفتن حقوق های معوق و اعلام رسمی خلع ید، در آخرین اجتماعشان در درون شرکت و طی مجمعی که برگزار کردند، تصمیم گرفتند که اعتصاب را خاتمه دهند و برای تحول کنونی و مسائل مهم مطرح آماده و از شرکت و اموال آن محافظت کنند. در چند ماه کنونی تا مقطع انتخابات و بعد از آن، البته دست کارفرمای خلع ید شده باز بود که هر کاری انجام دهد. از جمله آنچه در انبارها بود از شکر تا دیگر محصولات سال را بفروش برساند و تخلیه کند و برای تقابل با کارگران دست به هر کاری بزند. با این حال کارگران متحد و هشیار از قبل از انتخابات دست به اعتصاب و اعتراض زدند و تا رسمیت دادن علنی به خلع ید روی حرفشان ماندند.

از “نقطه صفر” و تلاشهای جدید
کارگران هفت تپه از “نقطه صفر” سخن گفتند. نقطه ای که اشاره به نفی تجربه خصوصی سازی در هفت تپه و آغاز بازسازی مجتمع و پیگیری مسائل و خواستهای کارگری دارد. نقطه ای که تازه سکوئی است برای جهش های بزرگتر و تحکیم دستاوردها و ارتقای آن. معنای پیروزی بر بخش خصوصی در لحظه حاضر اینها هستند: طرح اخراج و باصطلاح تعدیل دو هزار نفری کارفرما و مدیرانش که علناً اعلام شده بود منتفی شد. مهمتر، نابودی هفت تپه و تغییر کاربری شرکت توسط کارفرمایان بخش خصوصی که به زندگی تعداد زیادی گره میخورد، شکست خورد. شکل دادن به سطحی از نمایندگی از فعالین و رهبران محبوب و مورد اعتماد کارگران در مذاکرات، منزوی کردن تمام و کمال شورای اسلامی عامل کارفرما، ایجاد وحدتی نسبتاً قوی میان کارگران و تکیه کردن به سنت شورائی و خرد جمعی برای تصمیم گیری ها، علیرغم همه کمبودها و ضعف هائی که وجود داشته اند، از دستاوردهای انکار ناپذیر و تاکنونی این مبارزه است. فعلاً از تاثیر مبارزه پرشکوه و تجربه و خط مشی کارگران هفت تپه بر جنبش کارگری و کانون های سیاسی میگذرم. هفت تپه به نماد مبارزه جوئی و حق طلبی کارگری بدل شده و پیروزی امروزش نیز حاصل همین اتحاد کارگری و رزم پیگیر است. بازگشت به کار همکاران اخراجی، دفاع از وکیل شرافتمند کارگران خانم فرزانه زیلابی، خواست واکسیناسیون فوری و رایگان کارگران و همه مردم، و لیستی از خواستها باید پیگیری شود. در ایندوره کارگران هفت تپه یک حامی اعتراضات شکوهمند کارگری و اعتراضات توده ای در خوزستان بودند و به طرح محدودیت و انسداد اینترنت اعتراض کردند.

تکاپوی طرفداران “خصوصی سازی خوب”!
از زمانی که بحث نفی خصوصی سازی جدی شد و مسائل مترتب به آن و موضوع فساد مربوط به این روند در سطح استان و کشور عیان تر و علنی شد، درست وقتی که کیس هفت تپه به یک موضوع سیاسی کشوری بدل شد، هم جناح های حکومتی و هم کارفرمایان متفرقه و عوامل شان به هفت تپه علاقه مند شدند. یکی هفت تپه را ابزاری برای تسویه حساب های جناحی می دید و آن دیگری پلاتفرمی انتخاباتی و حلقه ای آنطرف تر سلب مالکیت از اسدبیگی ها را فرصتی برای تصاحب هفت تپه می دید. همه و هر کدام از سر منفعت خویش تلاش داشتند روی این مبارزه و جهت آن تاثیر بگذارند. طرفداران رئیسی و جلیلی و نسخه های بدلی احمدی نژاد ردای ضد فساد و عدالتخواهی برتن کردند. عدالتخواهی اگرچه در ذهنیت عامه مردم بار مثبتی دارد اما برای این عدالتخواهان بسیجی و حزب اللهی دانشگاه رفته از یک بازنگری به واگذاری ها و روند خصوصی سازی فراتر نمیرفت. آنها، چه مُکلا و چه مُعَمم، پیروان مُتعصب اصلِ خصوصی سازی هستند و صرفاً از “خصوصی بازی” و دادن کار به “نا اهل” شکایت دارند. آنها براین باور سرمایه گذاری کرده بودند که میتوانند جلودار مبارزه با فساد و افشای موردی و سلکتیو فساد باشند، تا هم نظام را از زیر ضرب بیرون برند و هم اصل خصوصی سازی را و هم خاطر حضرات اتاق بازرگانی و کارفرمایان را مُکدر نکنند. بخش سپاهی و نهادهای وابسته به سپاه طرح تعاونی آوردند و سرمایه دارانی چون یاراحمدی امیدوار بودند که هفت تپه را با دادن میزان کمی از سهام آن به کارگران با طرح تعاونی تصرف کنند. این طرح جواب خود را همان موقع گرفت اما گاهاً از زبان مسئولینی طرح میشود، ظاهرا هنوز از تک و تا نیافتاده اند.

نهایتا تغییر مالکیت هفت ‌تپه وارد روال اجرائی شد و در قدم اول و موقتاً مجتمع تحت و زیر مجموعه سازمان گسترش و نوسازی صنایع (ایدرو) قرار گرفت تا مالک قطعی آن تعیین شود. کارگران خواهان ملحق شدن به هفت طرح نیشکر خوزستان و وزارت کشاورزی هستند که بسیاری از مشکلات کنونی هفت تپه را ندارند. مسئله مدیریت و نظارت بر مدیریت بحثی دیگر است که طی همین روند باید روشن شود.

در این میان باز سر و کله عدالتخواهان بسیجی پیدا شد تا از اصل مقدس نظام بورژوائی یعنی مالکیت خصوصی دفاع کنند. امثال محسن صباغی که یقه پاره میکردند که کارگران خواستهایشان فقط صنفی است و میخواهند کارگر صنف بماند، حکم خلع ید را انتقال از همان “خصوصی بازی” به “خصوصی سازی خوب” تبئین می کنند. او از انتقال مالکیت هفت تپه به “یک مجموعه‌ی متخصص و متعهد” و هدف این واگذاری را “به منظور اصلاح ساختار و ارتقای توليد” توضیح میدهد. همان حرفی که اتاق بازرگانی و سازمان خصوصی سازی و امام جمعه و سپاه و مجلسیون و خود رئیسی میزند. اینها خود را به نشنیدن میزنند که هزار بار تکرار شده که فقط خلع ید از اسدبیگی سوال نیست، خلع ید از بخش خصوصی سوال است، اگر اسدبیگی و رستمی هدف کنونی اند دلیلی جز این ندارد که اینها مالکین کنونی بوده اند.

کارگران هفت تپه به این سیاستها و اهداف نهادهائی که در کمین بالا کشیدن مجدد هفت تپه هستند اشراف دارند و در اظهارات شان بسیار صریح گفته و نوشته اند که هیچ فرم از بخش خصوصی را در هفت تپه قبول نخواهند کرد. عدالتخواهان بسیجی بهتر است “تخصص” و “تعهد” شان را در همان بسیج و حوزه بکار گیرند و اگر هنری در جلوگیری از فساد دارند در همان منابع اصلی فساد نشان دهند و خود را قاطی مسائل کارگری نکنند. “تخصص” آقایان آوردن نماز جمعه به محل کار و ادای عدالت درآوردن برای کارگری است که از تبعیض و ستم بیزار است. “تعهد” حضرات نیز از تعهد به سود سرمایه دار و کارفرمای استثمارگر و قانون اساسی جامعه بورژوائی یعنی استثمار فرد از فرد و مالکیت خصوصی بر ابراز کار و تولید فراتر نمیرد. کارگران به “تعهد” و “تخصص” و طرح “تغییر ساختاری” شما نیاز ندارند و آنرا گوش هم نمیدهند تا چه رسد به اینکه برسمیت بشناسند.

بعد از خلع ید بازسازی هفت تپه در سطوح مختلف از سازمان کار تا سیستم اداری، از شورای مستقل کارگری تا امر نظارت بر امور، از رفاه و امنیت شغلی تا اشتغال بیشتر صورت مسئله هفت تپه است. همینطور هفت تپه و پرچمی که با قدرت بر قله پیروزی کوبیده است، بارقه هایش در سراسر کشور علیه خصوصی سازی، علیه شرکتهای پیمانی و قراردادهای ناامن و دستمزدهای چند بار زیر فقر کران تا کران پیداست. سخن گفتن از “خصوصی سازی خوب” دراین میان پارازیت محسوب میشود.

سردبیر.
٢٦ اوت ٢٠٢١