مقالات

دریک نگاه رضا پهلوی در آغوش راسیسم حاکم در اسرائیل رحمان حسین زاده

حاشیه های مشمئز کننده سفر رضا پهلوی به اسرائیل همچون کوبیدن سربه دیوار”ندبه” و برسرگذاشتن “کلاه” نماد خرافه جهالت مذهب یهود و زمزمه کردن دروغین “مناجات مذهبی” نفرت انگیز است وبه درست انزجار وسیع انسانها متمدن را برانگیخته است. این پدیده نشان داد برخلاف لاف زنیهای “مدرنیستی و سکولاریستی” همانند همه سیاستمداران بورژوازی مرتجع اگر منفعت شان ایجاب کند به هرترفند وقیحانه ای دست میبرند و به خرافه های مذهب و ناسیونالیسم علیه منافع مردم متکی میشوند. در هر حال این حاشیه ها را باید کنار زد و بر دلیل و هدف سفراو در این مقطع زمانی مشخص متمرکز شد.
شکست ائتلاف جرج تاون و اتکاء به راسیسم سلطنتی
مانورهای رضا پهلوی درسالهای اخیر یک به یک ناکام مانده اند. وکالت گرفتن شکست خورده و سپس سرهم بندی کردن “ائتلاف جرج تاون” و انتشار “منشور همبستگی”اولا نه تنها جایی در تحولات و مبارزات انقلابی جاری پیدا نکرد، بلکه آشکارا از جامعه پاسخ منفی گرفت و همین باعث شد به جای اینکه “همبستگی” را در صفوف جریانات راست ایجاد کند، به کم سابقه ترین شیوه به عامل تشتت و پراکندگی در صفوف جریانات راست از جمله در میان خود سلطنت طلبان منجر شود. شکاف میان مشروطه خواهان و جمهوریخواهان را تشدید کند. شورای مدیریت گذار و مرکز همکاری فدرالیستهای کرد را به طرف فروپاشی سوق دهد.
عدم توافق سر پذیرش اعضای جدید به جمع شش خودگمارده، همگرایی شکننده کار این جمع را به پایان برد و شخص رضا پهلوی با یک توئیت بن بست گروه شش خودگمارده را اعلام کرد. سلبریتی ها و ژورنالیستهای این گروه کار معمول خود را ادامه میدهند. در این میان رضا پهلوی دوباره ناکام مانده در مانور جرج تاون چاره ای ندارد جز اینکه به بستراصلی جنبش خود یعنی مشروطه خواهان و سلطنت طلبان افراطی متکی شود. لازمه اتکا مجدد به این طیف که این مدت از فعالیت ایشان در پروژه جرج تاون به شدت ناراضی بودند، به دست آوردن دوباره اعتماد آنها به عنوان نماد سلطنت طلبی بی اما و اگر و افراطی است. برای اینکار مجبور است نشان دهد، از مانورهای مزورانه گاها جمهوریخواهی و عمدتا مشروطه خواه دست میکشد و خودش پرچم راست افراطی درون طیف مشروطه خواه و سلطنت طلب را به دست میگیرد.
در این رابطه میبایست کاری بکند که از دیگر افراطیون درون مشروطه خواه بر نمیاید. سفر به اسرائیل درست در زمانی که دولت راسیستی و فاشیستی اسرائیل سرکار است چنین اقدامی است. این سفر در خدمت تحکیم موقعیتش در میان ناسیونالیسم عظمت طلب و مشروطه خواهان و سلطت طلبان است. اکنون رضاپهلوی خود پرچمدار سلطنت طلبان افراطی همسرنوشت راست افراطی در اسرائیل است. اما سفر به اسرائیل در این شرایط دلایل دیگری هم دارد.
این سفر در عین حال نمایشی در مقابل عدم توجه کافی دولتهای غربی و در رأس آنها دولت آمریکا به اپوزیسیون راست و مشخصا مشروطه خواهان و خود رضا پهلوی هم هست. جریانات راست پروغربی ایران و رضا پهلوی به حمایت بی اما و اگر آمریکا و دولتهای غربی چشم دوخته اند. امیدوار بودند، در جریان خیزش چند ماهه اخیر مورد حمایت مستقیم قرار بگیرند. این اتفاق نیفتاد. سفر به اسرائیل و دیدار با رئیس جمهور و دو بار با نتانیاهوی راسیست و دیگر مقامات دست راستی دولت اسرائیل میتواند به عنوان اهرم فشار برای جلب حمایت دولتهای غربی از اپوزیسیون راست و رضا پهلوی بکار گرفته شود. به علاوه با اینکار این پیام را میرسانند، که در آرایش سیاسی منطقه ای، از قرار گرفتن در کنار دولتهای راسیست و فاشیست در منطقه ابایی ندارند. دارند با همه وجود آمادگی خود را برای حاکم کردن آلترناتیو راست افراطی، ضد کارگر و ضد آزادی و ضد چپ گرایی در ایران را اعلام میکنند.
این سفر برای قطب چپ و سوسیالیست و آزادیخواه ایران نیز این پیام را دارد، رضا پهلوی و مشروطه خواهان در آینده تحولات ایران تردیدی در حاکم کردن آلترناتیو ناسیونالیسم عظمت طلب دست راستی و فاشیست ضد کارگری به کمک دولتهای تا مغز استخوان مرتجع و راسیست مشابه دولت نتانیاهوی فاشیست ندارند. این مسئله آمادگی و هوشیاری بیش از پیش جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی رادیکال و نیروهای چپ و کمونیست برای مقابله کردن با آلترناتیو راست به طور کلی و به ویژه آلترناتیو ناسیونالیسم عظمت طلب و راسیستی را میطلبد. اپوزیسیون راست هر چند جایگاه جدی در تحولات انقلابی جامعه ایران ندارند، اما مادام در مقابلشان نیروی فعاله مبتکر و رهبر در قامت آلترناتیو چپ و سوسیالیست عروج نکند و آنها را از صحنه خارج نکند، خطر جدی در مقابل تحولات آینده در ایران هستند.
خیزش هشت ماهه اخیر چپ گرایی و رادیکالیسم اجتماعی و مبارزاتی بالایی را نشان میدهد. این بستر قدرت گرفتن و قد علم کردن آلترناتیو چپ و سوسیالیستی برای انداختن جمهوری اسلامی و به حاشیه راندن آلترناتیوهای راست از هر نوعش است. فرصت تاریخی برای طبقه کارگر و ما کمونیستها و آزادیخواهان فراهم شده، تا این رسالت را به فرجام برسانیم. در این راستا باید توان و آمادگی مان را صد چندان بالا ببریم.
***
آوریل ۲۰۲۳