مصاحبه ها

میزگرد کمونیست هفتگی در باره بیانیه حزب حکمتیست جبهه های اصلی نبرد طبقاتی در ایران وضعیت حاضر حکومت اسلامی و الزامات پیشروی مبارزه انقلابی

 

کمونیست هفتگی:دربند ۶ بیانیه به دستاوردهای بر امد انقلابی تا به امروز اشاره شده و گفته بیشمارند .مهمترین و محوری ترین دستاوردهای خیزش انقلابی در این دوره کدامها هستند و تقویت آنان چه نقشی در تحولات آتی می توانند ایفا کنند .
سعید آرمان: قبل از هر چیز بە باور من ترس مردم از حکومت وحشی اسلامی در ابعاد وسیع و میلیونی فرو ریختە و جای آن را شور و شجاعت بی همتا گرفتە است. از راس تا ذیل رژیم اسلامی را وحشتی عمیق از مردم فرا گرفتە است و بطور باور نکردنی آنهم بعد از گذشت یکسال فضای امنیتی را بر شهرهای ایران بویژە کردستان حاکم و نیروهای امنیتی را در سطح شهر پراکندە و دەها پست بازرسی ایجاد نمودەاند.
نقش زنان و دختران جوان در این خیزش انقلابی یکی از نقاط قوت و بیشترین دستاورد این جنبش پیروزی دوفاکتوی زنان علیە آپارتاید جنسی و بە شکست کشاندن گشت ارشاد و پرت کردن و سوزاندن حجاب اسلامی بعنوان سمبل و بیرق اسلام سیاسی و بە بردگی کشاندن زنان. تلاش ٤٤ سالە رژیم و جنگ رو در رو و همە جانبە علیە زنان نە تنها کمر زنان را خم نکرد بلکە آنان را علیە استبداد مذهبی و آپارتاید عریان رژیم اسلامی همچون فولاد آبدیدە کرد. کودکان دختر دبستانی علیرغم تخصیص بودجە میلیاردی برای مغز شویی و تحمیل سرود حکومتی “سلام فرمانده” بە نفرت علیە رهبر چاقوکشان و اوباشان حکومت اسلامی بدل شد. نسلی پروردە شدەاست کە بە هیج وجە حاضر بە قبول وحشی ترین و ضد انسانی ترین رژیم تاریخ معاصر نیست.
یکی دیگر از دستاوردهای این خیزش انقلابی همبستگی و همسرنوشتی دختران و پسران دانشجو بود کە روزانە در دانشگاەهای اقصی نقاط ایران جلوەهای بی نظیر و شور انگیزی علیە تفکیک جنسیتی و آپارتاید در دانشگاەها بنمایش گذاشتند و شور و امید، جسارت و همسرنوشتی را در زندگی و روزانە تجربە می کردند. حمایت و حضور پر رنگ اساتید آگاە و شرافتمند در کنار دانشجویان یکی دیگر از دستآوردها بود کە رژیم اسلامی و در راس آن خامنەای را بە تکاپو انداخت تا انقلاب فرهنگی نوع دوم را بصورت خزندە آغازکنند. نقاط قوت این جنبش هر روز گستردەتر می شود و بە کابوسی برای رژیم اسلامی بدل شدە و آن را رها نخواهد کرد.
زن محور بودن این خیزش انقلابی توجە افکار مترقی جهان بویژە جنبشهای عدالتخواە و برابری طلب را بە خود جلب نمود، بطوریکە هیچگاە در طول ٤٤ سال عمر رژیم اسلامی بە این درجە بە انزوا سوق دادە نشدە است. یکی دیگر از نقطات قوت این جنبش توجە میلیونها ایرانی خارج را بە خود جلب و در ابعاد دەها هزار نفرە از کانادا تا آلمان و بریتانیا و فرانسە و سوئد و … بە خیابانها آمدند و امید را بە دلهای آنان بویژە زنان و دختران جوان، راە داد و شاید بهتر است بگویم طیف وسیعی از جوانان برای اولین بار وارد صحنە سیاست شدەاند و مرزها را تا اقصی نقاط جهان در نوردید.
همبستگی واتحاد سراسری میان مردم بخشی از نمایش شورانگیز خیز انقلابی بعد از قتل دولتی ژینا (مهسا) امینی بودکە میتوان بعنوان یک سرمایە عظیم در نبرد طبقاتی پیش رو برای تعیین تکلیف نهایی با جمهوری اسلامی از آن بهرە جست. جریانات و احزاب قوم پرست سعی در ایجاد تفرقە در میان صفوف مردم ایران کردەاند اما ناکامی نصیب اشان شد. هر چند این ناکامی در غیاب تعرض مداوم بە ناسیونالیسم عظمت طلب ایرانی و جریانات قوم پرست و افشای آنان، میتواند دستخوش تحولات سیاسی شود.
یکی دیگر از نقاط قوت این جنبش ضدیت آن و بیگانگی اشان با مذهب است. این جنبش هیچ وجه اشتراکی و سنخیتی با جنبش اصلاحات موسوی و خاتمی و تاج زادەها و فایزە رفسنجانی ندارد و بدون توهم علیە کلیت نظام جهنمی اسلامی سرمایە است.
با این همسرنوشتی
دستاوردهای تاکنونی خیزش انقلابی جامعە ایران را بە دو دورە قبل و بعد از قتل دولتی مهسا (ژینا) بدل کردە است. دورەای کە نە تنها قابل برگشت نیست، بلکە بە سکویی برای پیشرویهای بعدی تا بە زیر کشید جمهوری اسلامی بدل شدە است.
کمونیست هفتگی:در بند ۷ بیانیه اشاره شده که یک نقطه قوت مهم بر امد انقلابی تاکتیک محله محور و اجتناب از تمرکز جمعیت در شهرها برای تقابل با تاکتیک محاصره و خسته کردن نیروهای سرکوب است .و روشهای جنگ خیابانی و سازماندهی و رهبری اعتراضات در مقیاس محلی .چقدر این تاکتیکها درست بودند و اهمیت انان در این دوره وآینده تحولات را چگونه می بینید.؟
هلاله طاهری:آنچه که در ایران اتفاق افتاده و هنوز ادامه دارد تاریخ صدها اعتراضات و اعتصابات کوچک و بزرگ و چند دوره خیزشهای همگانی بوده که هر بار درسهایی گرانبهایی برای رهبران عملی این جنبشها به بار آورده است. مهمترین آنها را ما در جنبش کارگری و در مقاومت بی نظیر زنان و در اعتراضات پی در پی بازنشستگان و دانشجویان در چهل و چهار سال گذشته شاهد بوده ایم. یک جایی مردم با خواست معینی در قالب تظاهرات و تحصن و پیکتهای نشسته به میدان آمده و عصر آنروز خبر اعتراضشان را همه میشنوند. یک جایی هست که دیگر تصمصم مردم از این بالاتر است چون توازن قوا بین نیروها تغییر میکند: بالایی ها قادر به هیچ تغییری در جهت بهبودی زندگی مردم نیستند و پایینی ها هیچ راهی بجز نبرد و براندازی آن سیستم موجود ندارند. ما از سال گذشته در این مرحله هستیم. مردم در هیچ شکلی دیگر کوتاه نمیایند و در مقابل رژیم عاری از هر راه حل و در حال فروپاشی وحشیانه تا لحظه سقوط علیه مردم میتازد.
تاکتیکهای پیشروی و مقاومت و شکل گیری عملیات گروهی در ابعاد کوچک در محلات از دل اعتراضات عمومی در اوایل خیزش انقلابی برآمد هنگامی که جوانان محلات متوجه شدند که رژیم قصد سرکوب وحشیانه را دارد. جوانان محلات بودند که پس از چندین هفته متوالی از اعتراضات سراسری به تدارک عملیاتهای محله محور افتادند. متوجه شدند که نیروی انسانی در سطح خیابان بطور مداوم و هرروزه در مقابل نیروی تا دندان مسلح تلفات بیشترخواهد داشت اما تاکتیک محاصره و فراری دادن گروههای سپاه در ابعاد کوچک کم کم آنها را خسته و وحشت زده خواهد کرد. رژیم ناچار خواهد شد که با نیروی تقسیم شده مدام دنبال عملیاتهای ایزایی جوانان در کوچه و محل باشند و بسیاری موارد به محاصره مردمی که از جوانان دفاع میکنند بیفتند.
همچنین این تاکتیک به رهبران عملی فرصت میدهد که در محلات به تجدید قوای نیروی انسانی بپردازند, جلسات منظم با مردم داشته باشند, بیشتر همدیگر را ملاقات و به سازماندهی بپردازند. خستگی رژیم این فرصت رااز آنها میگیرد که این جلسات را تعقیب و و یا به هم بزنند. از همانجا رهبران با تجربه از درسهای انقلاب و مردم دخیل در فعالیتها یاد میگیرند که چگونه در سرنوشت خود دخالت داشته باشند. برای نمونه بسیاری از مردم با واژه شورا و سیستم شورایی یا آشنا نبوده و یا بدفهمی از این نوع حکومت مردمی از جانب دولت, طبقات بالادست و کارفرمایان مردم را از درک درست از آن محروم کرده است. مجمع عمومی ها، در محلات و محیط کار، در مدارس و دانشگاه ها بهترین مدرسه های انقلاب برای ترویج سیستم شورایی هستند.
تجاربی از انقلاب پنجاه و هفت در ایران که ما در کردستان بمدت دو سال در مقابل جمهوری اسلامی پیش بردیم بخشا سینه به سینه و نوشتاری نقل شده که شاید اینروزها بکار هم برده میشوند. اما آنچه ما امروز شاهد هستیم روشهای عملیست که رهبران عملی در محل به ابتکار آن پرداخته اند چرا که هیچکس به اندازه آنها بر سیستم روانی نیروهای سرکوبگر آشنا نیستند. در تجربه دیروز از تاریخ ما و نسل امروز چند امر مشترک وجود دارد. تکیه به نیروی فعال انسانی که خواهان براندازی این رژیم اند یک رکن مهم است. آگاهی و روشنگری در رابطه با دستاوردهای اعتراضات در میان مردم نیز امر بسیارمهمی است. همچنین رهبران باید هم در میان مردم حضور داشته و هم از زیر تیغ دشمن سر وقت جان سالم به در برند. رهبران عملی و سازمانده باید اصول و موازین امنیت جانی خود و مردمی را که حول خود سازمان میدهند تامین کنند. آنچه مسلم است این رژیم زوار در رفته با هیچ تقلایی نمیتواند سرپا بماند و تا همینجا از پای درآمده است اما بشدت از مردم، از سازماندهندگان این خیزشها انتقام میگیرد. مهم این است که باید او را با کلیت آن و تا پایان کار با کمترین تلفات جانی ممکن ساقط کرد. جنبش ما سالهاست که قربانی داده است و یکسال گذشته ضربه های سنگینی از لحاظ جانی خورده ایم. قربانیان بیشتری در راه خواهد بود اما تلاش ما برای کمترین تلفات جانی همچنان در دستور است و این را سازماندهی و بازبینی تجارب تاکنونی از طریق رهبران عملی در محل میتواند تضمین کند.
این تاکتیک محله محور اخیر جوانان میتواند تا مقاطعی کارایی داشته باشد. جایی خواهد رسید که رژیم خسته و ناتوان دیگر از عهده کنترل شهر و هیچ جایی بر نمیاید. رهبران عملی باید با تشخیص به موقع فراخوان تظاهراتهای عمومی داده و مردم را به خیابانها فراخوانند. رهبران عملی که تا این زمان تشکیلاتهای خود را ساخته و نیروههای خود را برای نبرد خیابانی و تشکیلاتی تقسیم کرده اند میتوانند برای عموم مردم قابل دسترس شوند.
کمونیست هفتگی: در بند ۸ به یک مسئله کلیدی حضور طبقه کارگر بمثابه طبقه در نبرد برای سرنگونی و تضمین پیروزی سیاسی اشاره شده است . طبقه کارگر درخیلی از واحدهای تولیدی بر سر مسائل معیشتی در اعتصاب و اعتراض به سر می برند، آیا انتظار بیشتر از این است و چرا. فکر می کنین اگر در این خیزش انقلابی طبقه کارگرحضور سیاسی پررنگی داشت سرنوشت ان متفاوت بود.؟
ناصر مرادی:در بیانیه حزب بمناسبت سالروز خیزش انقلابی شهریور ۱۴۰۱ تحت عنوان جبهه های نبرد طبقاتی در ایران وضعیت حاضر حکومت اسلامی و الزامات پیشروی مبارزه انقلابی که بتاریخ یکم شهریور ۱۴۰۲منتشر شد، مشخصات و کاراکتر اجتماعی و مبارزاتی خیزش انقلابی برای سرنگونی رژیم اسلامی ایران اشاره شده است. از نکات مهم این بیانیه تاکید بر همبستگی گسترده و عمیق جنبش های اجتماعی، ضد اسلامی بودن، غیر قومی و غیر ملی و مذهبی بودن و جنبشی رادیکال ، مدرن و آزادیخواه و برابری طلبانه و در عین حال میلیتانت علیه حکومت و دستگاه سرکوب و ارتجاع خیل آخوند و مذهب و خرافه بود. در بند 8 این بیانیه به نقش و حضور کلیدی طبقه کارگر در نبرد برای سرنگونی و تضمین پیروزی جنبش تاکید شده است.
بنظرمن، انتظار اینکه طبقه کارگر نقشی بیشتر از این که در صحنه مبارزه برای بهبود شرایط کارو افزایش دستمزد ایفا کند کاملا بحق و اصولی است. چرا چون بدون حضور سیاسی و پر رنگ طبقه کارگر به مثابه طبقه، در مقابل تمرکز قدرت دولت، ارتش، سپاه، نیروی انتظامی، دستگاه عریض وطویل امنیتی و اطلاعاتی و دستگاه اداری وروحانیت، پیروزی قطعی امکان پذیر نیست. یگانه مانع جدی بر سر راه طبقات حاکم، دولت و حکومتش و توطئه های ضد انقلابی جنبشهای بورژوایی و احزاب و افراد متعلق به این جنبشها، قدرت و نیروی طبقه کارگر است. طبقه کارگرنمی تواند به این بسنده کند که نظاره گر این باشد که در فرایند مبارزه مردم علیه حکومت اسلامی سرمایه، دولت و حکومت در آینده به طبقه بورژوا و کسانی منتقل شود که بندگی مجدد و استبداد وسرکوب آنان را در دستور کاردارند.
درست است که در طول عمر ننگین جمهوری اسلامی و بویژه در خیزش انقلابی اخیر کارگران و خانواده و فرزندان کارگری در اعتراضات و مبارزات حضور داشتند وهمچنین جامعه شاهد اعتصابات کارگری متعدد و بیوقفه برسر مسائل معیشتی بوده. این هم واقعیتی انکار ناپذیر است که طبقه کارگر مدام زیر سرکوب و اختناق رژیمی بغایت مستبد، مرتجع، کثیف و اسلامی بوده و از تشکل و سازمان یابی محروم و رهبران سرشناس آنان یا در زندان هستند و یا از کار اخراج شده اند. اینها موانع جدی حضور سیاسی طبقه کارگر بشمار می آیند. با این وجود طبقه کارگر با آگاهی به رسالت تاریخی خود و با علم به اینکه برای تحقق بخشیدن به رهایی خود و همراه با آن برای تحقق بخشیدن به رهایی جامعه و همه اقشار تحت ستم و استبداد، یگانه طبقه ای است که توانایی، ابتکار وقدرت پیروزی را تضمین خواهد کرد. دقیقا حضور سیاسی و پررنگ طبقه کارگر در هر جنبشی سرنوشت آن جنبش را بنفع آزادی و برابری رقم خواهد زد.
***