مقالات

آنتی کمونیسم از مک کارتی تا علی خامنه ای سیاوش دانشور

طبقه بورژوازی هر اختلاف درون خانوادگی داشته باشد، علیه کمونیسم و راه حل سوسیالیستی متحد است و در یک مکان اجتماعی و طبقاتی ایستاده است. منافع دراز مدت و استراتژیک بورژوازی حکم میکند که در دوره های بحران، درست زمانی که “خطر” کارگر و کمونیسم وجود دارد، گلایه ها و شکافهای درون طبقاتی را کنار بگذارد و بمثابه عناصر و بخشهای یک طبقه واحد جهانی در دفاع از نظم سرمایه داری عموماً و اعاده نظم در دوره بحران خصوصاً ظاهر شوند.
اظهارات اخیر خامنه ای در مورد اخراج وسیع اساتید دانشگاه و دانشجویان مبارز، خصلت نما است. او برای توجیه دستور پاکسازی اساتیدی که با نظام نبودند و یا علیه دانشجویان آنطور که نظام میخواست عمل نکردند، از “افراد نامطمئن و چالش برانگیز برای نظام” میگوید. خامنه ای بسان هر بورژوای ضد کمونیست و ضد تحول انقلابی مانند قورباغه پاولوف واکنش شرطی نشان میدهد و دوره مک کارتی را شاهد میگیرد که دولت آمریکا نسبت به هر مخالفتی واکنش نشان میداد. اینکه در آمریکا افرادی مثل جان اشتاین بک و هر کسی که در سخنانش “نه از سوسیالیسم” بلکه “بوئی از سوسیالیسم” وجود داشت، تحمل نمی شد و تاکید میکند هیچ نظامی مخالفت و به مصاف طلبیدن نظام را قبول نمی کند.
خامنه ای البته به آمریکا هم چراغ سبز میدهد که حالا که داریم معامله می کنیم به این دم و دستگاه حقوق بشری تان بگوئید زیاد حساس نباشد. او با رجعت به دوره مک کارتی میگوید در ایران سوسیالیست ها و کمونیست ها “خطر” هستند و خود شما هم “بوی آنرا” تحمل نکردید، دست از سر کچل ما بردارید! دارد میگوید در یک کشتی نشسته ایم و یک سیاست و یک عمل در قبال مخالفین سیاسی انجام میدهیم.
دوره مک کارتی البته در خود آمریکا بسر رسیده است هرچند تا سالها قبل و هنوز هم طبقه حاکم از نفس کلمه کمونیسم و سوسیالیسم و کارگر کهیر میزند. با اینحال شکاف طبقاتی و وضع این نظام بحدی خراب است که افرادی مثل برنی ساندرز فرصت می یابد که خودی نشان دهد و اگر حزب دمکرات وی را با فشارهای درون حزبی حذف نمیکرد، حتما بیشتر از ترامپ شانس داشت. هرچند عاقبت جرمی کوربین و سیرزا و امثالهم پیدا میکرد.
نکته این یادداشت آنتی کمونیسمی است که خامنه ای و سَلَفِ وی خمینی و جریان اسلامی به همین دلیل توسط “شیطان بزرگ” از حاشیه به جلو صف انقلاب ٥٧ رانده شدند که دقیقا کمونیسم و کارگر را بکوبد. این دیگر تحلیل نیست، فاکت است و در اسناد علنی شده سازمان سیا و کتابهای راستهای دانشگاهی پرو غرب موجود است.
اما اینکه خامنه ای در این دوره مشخص چنین فلاش بکی میکند و یا دچار لغزش فرویدی میشود، به هر حال از نگرانی دولت اسلامی و فراتر بورژوازی ایران سخن میگوید. پشت این سخنان بسته بندی شده خامنه ای باید وحشت بورژوازی از پتانسیل آنتی کاپیتالیستی تحرک انقلابی جاری و جایگاه کارگر و کمونیسم را جستجو کرد.

و بالاخره این سخنان خامنه ای در راس حکومت را با سخنان رضا پهلوی و یاسمین پهلوی و فاشیستهای فرشگرد و ناسیونالیست های فالانژ قوم پرست کنار هم بگذارید. تشابه و نفرت مشترک در این نوع سخنان به ما میگوید خانواده بزرگ بورژوازی درد مشترک و دشمن مشترکی دارند. اینکه یکی در راس حاکمیت و جنایتکار است و برخی در اپوزیسیون، با فرض تفاوتها در عملکرد، امری ثانوی است.
١٠ سپتامبر ٢٠٢٣
#مهساامینی
#نیکا_شاکرمی
#سارینا_اسماعیل_زاده
#انقلاب_اجتماعی