مقالات

علیه وکلای خودگمارده توی دهان رضا پهلوی بزنید!

 

بحث «وکالت میدهم» در هفته جاری امری خلق الساعه نبود. در خیزش انقلابی نیروهای راست اپوزیسیون علیرغم بخدمت گرفتن رسانه های دولتی و غیر دولتی و سانسور حقایق، که بناحق مدعی اند «جامعه هر روز رضا پهلوی را صدا میزند»، کمترین تاثیری بر روند سیاسی و شعارهای اعتراضات توده ای نداشتند. این جنبش تا لحظه حاضر چپگرا است و یک رادیکالیسم اجتماعی را نمایندگی کرده است. جنبشی که ضد انقلاب ترین نیروهای سیاسی را بناچار موقتا «انقلابی» کرده است! اگر فردا اعضای سپاه پاسداران و شکنجه گران «به صف انقلاب پیوستند» تعجب نکنید! اما این «انقلابیگری» عاریتی هدفی جز به شکست کشاندن جنبش انقلابی و بازسازی یک ارتجاع بورژوایی ندارد.

یک دلیل پایه ای این پشتک وارو زدن سیاسی، جامعه ای است که بلطف نسلهای قبلی و فعلی همین حضرات یک قرن تحت دیکتاتوری و استبداد سیاسی «زندگی» کرده است. ممنوعیت احزاب سیاسی و حق تشکل و اعتصاب و اعتراض، ویژگی اساسی جوامع تحت سلطه سرمایه داری برای کوبیدن کمونیسم و سازمانهای کارگری و سازماندهی استثمار خشن نیروی کار ارزان بوده است. بورژوازی ایران فرهنگ تحزب ندارد، با هر روایتی با «دمکراسی و رواداری» بیگانه است. دیکتاتورمنش، فاسد، خود رأی و مرتجع است. جامعه و مردم را تیول خود می پندارد و از زاویه خان و آخوند و سرمایه دار به مردم «عادی» نگاه می کند. بورژوازی ایران عقب افتاده و بی فرهنگ است، اینها وقتی در اپوزیسیون هستند از دمکراسی حرف میزنند اما دامنه تحمل دمکراتیک شان تابعی از تامین منافع طبقه سرمایه دار است.

وقتی در ابتدای تشکیل فرشگرد تاکید کردیم که این جریان پدیده ای از جنس بلاک واتر و اسکین هدهای فاشیست است که خودش جدی نیست اما میتواند موی دماغ مبارزه کارگری و سوسیالیستی باشد، سخن به گزاف نگفته بودیم و تبلیغات نمی کردیم. حالا هر کسی که توهمی داشته یا هنوز دارد، کافی است به اظهارات «ملوکانه» رضا پهلوی توجه کند.‌ ادبیات نازل سلطنت طلبان و تهدید به آدمکشی و تروریزه کردن فضای سیاسی علیه کمونیست ها و هر مخالف و منتقد سیاسی را ببیند. اینها از خمینی هم وقیح ترند. خمینی در نوفل لوشاتوی فرانسه از «آزادی مارکسیست ها» حرف میزد، رضا پهلوی و فرشگرد که اخیرا نام حزب «ایران نوین» را برخود گذاشته اما همان سکت فالانژیست هستند، از راه انداختن کوره آدمسوزی برای کمونیست ها حرف میزنند. فالانژترین هایشان میگویند «شاهنشاه اشتباه کرد که همه شما را از دم تیغ نگذراند»! پارتنر ایشان خانم سیمین پهلوی که رسما شعار «مرگ بر سه فاسد، ملا چپی مجاهد» را استوری میکند و حواریون به ما وعده میدهند: «فرزندان پاسارگاردی بزودی دخل همه شما را خواهند آورد»!

کمپین «من وکالت میدهم» ادامه این مسیر سیاسی است. ادامه سیاست دیدارها با سران دولتها در کاخ الیزه و هالیفاکس و کاخ سفید است. از مردم «صغیر و رعایا» میخواهند که به ایشان نمایندگی بدهند تا از جانب آنها برود معامله و بند و بست کند تا دستجمعی سر خیزش انقلابی در ایران را زیر آب کنند. اینها از چپگرایی جامعه و شعارهایش دچار پانیک شدند. تلاش دارند بورژوازی ایران را قانع کنند که در مقابل امواج انقلاب و «زیاده خواهی مردم» منافع طبقه بورژوازی را نمایندگی خواهند کرد. ما همواره تصریح کردیم که هر آلترناتیو بورژوایی در ایران باید این قابلیت ضد کمونیستی را داشته باشد. همانطور که خمینی از جمله چنین تعهدی را به در متن جنگ سرد به دولتهای غربی و مشخصا آمریکا داد که جریان صدور نفت قطع نخواهد شد و با کمونیسم و آزادیخواهی بشدت مقابله خواهد شد. امروز رضا پهلوی و حواریونش منادیان بدون لکنت زبان کشتار کمونیست ها و مخالفین سیاسی اند. حتی اعضای دیروز اصلاح طلب مانند حامد اسماعیلیون را تحمل نمی کنند.

مردم، آزادیخواهان، کارگران کمونیست!
ما در سیمای این جریان حزب اللهی های جدید را با کراوات فیروزه ای رنگ می بینیم. بورژوازی ایران همین است، این فشرده و عصاره «لیبرال دمکراسی» ایرانی مورد ادعای رضا پهلوی است. امروز بورژوازی به هاردلاینرها نیاز دارد تا روی دوش آن جلو برود و اوضاع قدیم را با سپاه و بسیج و ارتش و خرافات مذهبی اش اعاده کند.

جواب مردم تاکنون و در همین چند روز قاطع بوده است. علیه این وکلای خودگمارده محکم بایستید و با اعتبار جنبش طبقه کارگر و ازادیخواهی و برابری طلبی، با اعتبار رادیکالیسم خیزش انقلابی آنها را سرجایشان بنشانید. توی دهن رضا پهلوی و هر امام و امامچه و ولی و رئیس جمهور خودگمارده بزنید. به آنها باید فهماند که انقلاب میدان بازی آنها نیست، هنر تاریخی آنها در کودتا و ترور و آدمکشی است. هنوز اختناق به این جماعت سوبسید میدهد، هنوز رادیکالها و رهبران کمونیست طبقه کارگر فرجه حضور علنی ندارند. با هر تغییر تناسب قوای سیاسی کران تا کران کمونارد و زن و مرد آزاده در مقابل اهداف و سیاستهای ارتجاعی و فاشیستی تان خواهند ایستاد. جامعه ای که کمترین شعارش مرگ بر دیکتاتور است، جوجه دیکتاتورها را با نوک انگشت پس میزند.

سردبیر.
۲۰ ژانویه ۲۰۲۳