مقالات

در باره تهدیدهای پاسدار رادان یادداشتهای سیاوش دانشور

سردار رادان جنایتکار مُعرفِ حضورتان هست. خامنه ای وی را با اتکا به تجارب جنایتکارانه اش برگمارد تا علیه بی حجابی و بپاخاستن نسل جدید بایستد. رادان با لیستی از تهدید و اقدام فوری و دوربینهایش آمد اما طی یکی دو هفته سکه پول شد. رادانی که میخواست علیه قامت بلند زنان و نسل انقلابی بایستد، به وضعیتی افتاد که علیه روزنامه های خودشان شکایت کرد چون کاریکاتورش را منتشر کردند و نوشتند رادان تنها است، یعنی کسی جوابش را نمیدهد و کاری از دستش برنمی آید.

رادان مدتی گم و گور شد اما مجدداً زبان باز کرده است. وی اینبار حمله به مامور انتظامی و دولتی را با “گذشتن قاطع از جنازه متعرض” وعده داده است. یعنی رسماً وعده اعدام خیابانی میدهد. چقدر مردم حق دارند وقتی میگویند: “سپاهی بسیجی داعش ما شمائی”! همزمان با سخنان رادان، تظاهرات گروهی از حزب الله و عزاداری برای بی حجابی در ایام محرم بعد از نماز جمعه بود. این گروه فشار بر سر می کوبیدند و شعار میدادند: “سپاه بیا خیابون بی حجابی را جمع کن”!

محرم امسال از هر سالی سیاسی تر و مَحمِل حمله حکومت به زنان و جامعه برای گستراندن اختناق است. در تابستان و مناسبت سالروز برآمد انقلابی شهریور، مرکز توجه کل حکومت مقابله با گسترش تحرک و نه گفتن زنان و شکلگیری دور دیگری از اعتراضات توده ای و اعتصابات کارگری است. هدفشان اینست که از تکرار مبارزات زنان علیه حجاب در سال گذشته که به برآمد انقلابی ختم شد، جلوگیری کنند. از این وحشت دارند که اینبار نتوانند زیر فشار امواج اعتراضی دوام بیاورند و سرنگون شوند.

اما جامعه و حتی بخشی از حکومتی ها، نه تهدید رادان را جدی میگیرند و نه تظاهرات و عزاداری گروه فشار و لباس شخصی ها و نه درخواست از گلادیاتورهای سپاه برای “جمع کردن بی حجابی”. زندگی هر روزه، مقابله قاطع زنان با اوباش حکومتی، سوزاندن ماشین گشت ارشاد، سوزاندن پرچمهای محرم، حمله به نمادهای حکومت، مبارزات گسترده کارگری و رشد اعتصاب و اعتراض اجتماعی میگویند این تمهیدات حکومتی برای تشدید سرکوب پاسخ نداده است. رادان نه اولی است و نه آخری، بزرگترهای رادان به “غلط کردم” افتادند. همینطور لباس شخصی و گروه فشار و نیروهای سپاه و امنیتی ها همیشه در خیابان و همه جا حضور داشتند و به وضعیت امروز رسیدند. رژیم میخواهد بگوید که هنوز نیروی اصلی مان را به صحنه نیاوردیم. برادران پیشکسوت در سرکوب زنان و تحمیل حجاب به آنها میگویند که نظام نمی کشد و با این سیاستها مشغول “خودبراندازی” هستید. بیشتر از اینکه مردم از رادان و خامنه ای بترسند، “خودی”ها میترسند که این سیاستها نظام را بر باد میدهد.

یک تز و نظر میتواند این باشد که مقدمات یک “کودتای نظامی” یا حضور رسمی تر و همه جانبه تر سپاه بمثابه دولت سرکوب را تدارک می بینند که بتواند با اعمال خشونت وسیع در مقابل برآمد انقلابی و پیامدهای گرانی ارزاق و شوک های اقتصادی بایستند. فرض گفته و ناگفته این دیدگاه اینست که تاکنون سپاه حضور نداشته است و یا حضورش محدود بوده است و یا دولت تاکنون دست به “اعمال خشونت وسیع نزده است”. واقعیت اما اینست که سپاه همواره جزو تفکیک ناپذیر دولت و مجلس و نهادهای کنونی جمهوری اسلامی بوده و همواره در راس سرکوب و نیروی سرکوب در برآمدهای توده ای فعالانه جنایت کرده است. نه فقط کل دار و ندارشان را آوردند و در آرایش های مختلف بکار بردند بلکه از عراق و سوریه و لبنان و افغانستان نیز اسلاف خودشان را اجیر و برای سرکوب به خیابانهای ایران آوردند. سردار رادان ورشکسته و نمایش عزاداری حزب الله و تقاضای عاجل از سپاه برای “جمع کردن بی حجابی”، توخالی و جنگ روانی و تبلیغاتی است.

تمردم میدانند که این حکومت متکی به جنایت است و هر روز برای خلق جنایت جدیدی نقشه می ریزد و امروز دستگاه سرکوب تنها تکیه گاه واقعی اش است و این شامل سپاه و شرکا هم میشود. اما قدرت اعتراض و رادیکالیسم جامعه به اذعان خودشان در بالاترین سطح مقامات و مسئولان نظام تا سرداران سپاه و امنیتی ها را وحشت زده کرده بود و “بسیاری وا دادند”! با این اوصاف و وضع وخیم اقتصادی و کسادی و رکود سنگین در بازارها و گرانی ترمز بریده که همه را بوحشت انداخته است، معلوم نیست این تهدیدها و درخواست ها قرار است کدام درد بی درمان حکومت را موقتاً مرهم بزند؟

رادان به نمایندگی کل حکومت اسلامی در مقابل عزم زنان هیچ غلطی نتوانست بکند. رادان لازم نیست با تهدید به کشتن معترضان خود را نشان دهد، مردم پرونده تاریک امثال رادان را زیر بغل دارند. مردم کم از جنس نقدی و ذوالقدر و سلیمانی و بزرگترهای رادان ندیده اند. رادانی که توسط زنان دو هفته ای چپه شد که عددی نیست.

جامعه فهیم و خواهان تغییر این حکومت و توان سرکوب و مانور و مانیپولاسیونش را می شناسد، از توحش و جنایت و ظرفیتهای آدمکشی آنها تجربه زنده و دست اول دارد، باندهای متفرقه و خشکه مقدس اصلاح طلب و اصولگرا و اعتدالی را دیده است و عبور کرده است و با علم به تمام اینها علیه کل حکومت اسلامی خامنه ای بپاخاسته است. در فشرده ترین بیان این دولت در دوره انقلابی با هر ترکیبی و با هر اسم و رسمی وظیفه اش اعاده قدرت نظام و مقابله با امواج مبارزه انقلابی است.

اردوی انقلابی نیز هدفش درهم شکستن اساس قدرت این نظام یعنی ماشین سرکوب و نفی و الغای قدرت و قانون این حکومت است. این نبرد تازه آغاز شده است و تجارب گرانبهائی طی همین یکسال اخیر دارد. راه آزادی جامعه و گسستن زنجیرهای انقیاد سیاسی و اقتصادی و فرهنگی نیز با درهم کوبیدن همین قدرت ضد انقلابی اسلامی باز میشود. حق دارید بترسید!

٢٧ جولای ٢٠٢٣

یک تعبیر وارونه از قدرت زنان
“حجاب و عفاف بالاترین مولفه قدرت ملی”!

ببینید قدرت مقاومت و انقلابیگری زنان چه برسر حکومت پوسیده اسلامی آورده که حجاب دارد کم کم “امام جدید” میشود! سران و مقامات جمهوری اسلامی زیر فشار آزادمنشی و گردن نگذاشتن زنان به هزیان گویی افتاده اند. مورد آخر را قاسم رضایی جانشین فرمانده نیروی انتظامی بدست داده است. این اوباش درجه یک که پست فرماندهی سرکوب زنان را دارد، از نیروی سرکوب زنان برای تحمیل حجاب اسلامی دفاع میکند و فرموده: “دشمن بالاترین مولفه قدرت ملی ما یعنی عفاف و حجاب را به‌عنوان فتنه جدیدی در پس حادثه سال گذشته تشدید کرده و هدف قرار داده است”!!

دشمن؟ کدام دشمن؟ زنان؟ حامیان آزادی زن؟ فلاکت اسلام و حکومتش را می بینید! مشتی لات و آدمکش و متجاوز با زبان رکیک و شکنجه و قتل و تجاوز، حرمت زنان و یک جامعه را هر دقیقه لگدمال می کنند. آنوقت گذاشتن روسری و حجاب برسر این قربانیان توحش اسلامی میشود “بالاترین مولفه قدرت ملی”!!؟؟ گند بزنند به این قدرت ملی تان!

این تعبیر اما وارونه است، نباید آنرا صرفا بحساب بیسوادی پاسدار قاسم گذاشت. واقعیت اینست که زنان بعنوان یک قدرت بزرگ ضد اسلامی علیه حجاب بعنوان سمبل بردگی زن و نماد سلطه اسلام در ایران بپاخاسته اند. پرچم حکومت مورد هدف قرار گرفته و در آتش خشم زنان انقلابی میسوزد. “قدرت ملی” اسم شب قدرت بورژوازی است. حجاب پرچم سلطه اسلام در ایران است و نفی حجاب بیانگر پس زدن این سلطه و درهم شکستن اساس این قدرت است.

لذا قاسم رضایی قاتل با این تعبیر وارونه، قدرت حجاب را جای قدرت زنان میگذارد و تهدید حکومت توسط زنان انقلابی و شورشی را “تهدید بالاترین مولفه قدرت ملی” می نامد. قاسم نمیخواهد بگوید اسلام در ایران مورد حمله زنان است، ناچار شده از مفهوم “ملی” استفاده کند تا شاید روحیات مردسالار ناسیونالیستی را هم غلغلک بدهد که به کمک خامنه ای مفلوک بیایند و کمی شعار “مرد، میهن، آبادی” سر دهند.

آن روزی را می بینم که این قدرت سازش ناپذیر بلایی سرتان آورده که سوراخ موش هم گیرتان نمی آید. آنوقت دیگر مولفه های “بالا و پایین”تان بهم می ریزند و مثل موشهایی که از کشتی فرار می کنند یک صحنه زیبای هنری و ماندگار از پایان اسلام در ایران خلق میشود!

۲۳ جولای ۲۰۲۳

#نه_روسری_نه_توسری_آزادی_برابری
#حجاب_بی_حجاب
#حجاب_را_آتش_بزنید