جمهوری اسلامی، هراس از کمونیسم
در حاشیه کمپین وزارت اطلاعات و روزنامه کیهان
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی اینبار رسما در شماره های ٣٠ بهمن و ٢١ اسفند ١٣٨٩ روزنامه کیهان ارگان رسمی جمهوری اسلامی با امضای “حسین حسینی” به “بررسی” سیر رشد گروهای چپ مارکسیستی در دانشگاهها پرداخته است و ظاهرا قرار است در شماره های آتی این روزنامه ادامه یابد.
اینکه سه سال پس از سرکوب وحشیانه دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب دوباره وزارت اطلاعات و ارگان آن به یاد “بررسی” و “افشاگری” علیه چپ و دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب و حزب حکمتیست می افتد بی دلیل نیست. وزارت اطلاعات و سران جمهوری اسلامی و روزنامه کیهان شریعتمداری میدانند که عربده سردادن در مورد “نابود” کردن دانشجویان آزدایخواه و برابری طلب، تلاش برای ایجاد فضای رعب و وحشت، و همکاری با اینترپل علیه رهبری حزب حکمتیست، همگی تلاشهای مذبوحانه ای بیش نبوده است. “بررسی” امروزشان هم اساسا بیانگر هراس آنها از نفوذ عمیق کمونیسم در طبقه کارگر و نسل جوان و مردم آزادیخواه، نشان هراس آنها از نفوذ پرچمی است که به قول نویسنده وزارت اطلاعات خواهان تغییرات بنیادی در جامعه است و به اصلاحات قناعت نمیکند و سرنگونی کل نظام جمهوری اسلامی را قدم اول خود در اینراه میداند.
سران جمهوری اسلامی٬ زندانبان و شکنجه گر و بازجو و قلم زن کیهانشان، امروز متوجه شده اند که در تحولات آتی ایران این نه سبز و جنبشهای ارتجاعی دیگر بلکه چپ و کمونیسم است که نقش ایفا خواهد کرد! فهمیده اند که کشتارهای سالهای ٦٠ و ٦٧ ٬ که اعدام های دسته جمعی٬ انقلاب فرهنگی در دانشگاهها و حصار اختناقی که دور ایران کشیدند٬ که دستگیری و حبس رهبران و فعالین کارگری٬ و پاپوش دوزی و تلاش برای وصل کردن هر فعالیت کارگری و آزادیخواهانه به اسلحه و فعالیت نظامی٬ و سرانجام توطئه تروریستی برای رهبران حزب حکمتیست و… ٬ نمی تواند خطر شبح کمونیسم را از سر جمهوری اسلامی و کل بورژوازی ایران بردارد.
“نویسنده” وزارت اطلاعات در این دو شماره، به مسائل متنوعی در مورد سیر رشد جریانات چپ و کمونیسم، نوع فعالیت آنها٬ نشریات و گروهائی که شکل داده اند٬ مطالبات و خواستها و برنامه ای که داشته اند و نقش و تاثیری که بر فضای روشنفکری و سیاسی ایران و خصوصا محیطهای دانشجوئی داشته اند، پرداخته است.
بخش مهمی از بحث این دو شماره در مورد شکل گیری دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب و از جمله نقش و تاثیر حزب حکمتیست در فعالیتهای این تشکل است. مستقل از حاشیه نویسی های دلبخواهی این دو مطلب و ادعاهای پوچ و پرونده سازیهای همیشگی وزارت اطلاعات در مورد این پروسه٬ خود این دو نوشته به اندازه کافی در معرفی نسل جوان کمونیست در دانشگاههای ایران٬ پرچم و افق عمیقا انسانی٬ شعار و مطالبات پیشرو این تشکل، گویا است.
بی تردید برای هر انسان شرافتمندی آشنا شدن با دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب، حتی از زبان وزارت اطلاعات، جز احساس سمپاتی و احترام عمیق به پرچم رادیکال و انسانی این جنبش را بوجود نخواهد آورد. جریانی که حتی شکنجه گران و آدم کشان حرفه ای جمهوری اسلامی٬ وقتی در ارگان “سیاسی” خود در موردش مینویسند٬ از پنهان کردن ماهیت عمیقا انسانی و انقلابی این جریان عاجزند.
از ورای اعترافات کیهان در مورد دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب میتوان مانیفست نسل جوان کمونیست، که در مهمترین دانشگاههای ایران گسترش یافت و در مدت زمان کوتاهی موفق شد همه تشکلهای دانشجوئی دست ساز رژیم از جمله تحکیم و حدت و بسیج دانشجوئی و همزمان لیبرال و قوم پرست و ناسیونالیست را حاشیه ای کند٬ مانیفستی که پرچم آزادی و برابری و دفاع از آزادی بی قید و شرط سیاسی ٬ برابری زن و مرد و بیمه بیکاری و آزادی تشکل و اعتصاب و همسرنوشتی با جنبش طبقه کارگر را برای اولین بار در تاریخ ایران در دانشگاهها به اهتزاز درآورد، را دید!
وزارت اطلاعات پیشتر از طریق وبلاگهای این وزارتخانه، از جمله “داب تهران”، تلاش کرد با پرونده سازى و توطئه بر این تاریخ پر افتخار نسل جوان کمونیست طبقه کارگر ایران و حزب حکمتیست، این هسته محکم و متحزب کمونیسم طبقه کارگر ایران، با مهندسی انواع نقشه ها، هاله ای از غبار بکشد و ابهام بیآفریند! این توطئه با هوشیاری حزب ما٬ با هوشیاری جوانان کمونیست و مردم آزادیخواه افشا و دود شد.
هنوز زمان زیادی از روزهائی که اعلام کردند که دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب “نابود” شدند و “به گذشته” تعلق دارند، نگذشته است که امروز وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ناچار است مجددا در ارگان رسمی خود علیه نسل جوان کمونیسم و حزب حکمتیست از زبان بخش “سیاسی” وزارتخانه خود، رسما به حرف آید. اعتراف وزارت اطلاعات به نقش حزب حکمتیست در شکل دادن به چپ و کمونیسم در ایران، تنها نشان از هراس آنان از قدرت این حزب و کمونیسم و چپ و عروج مجدد آن در تحولات آتی ایران، دارد.
اینکه حزب حکمتیست در اشاعه کمونیسم٬ در شکل گیری محافل کمونیستی و کارگری در ایران و در شکل گیری دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب نقش داشته است، مایه افتخار هر کمونیستی در ایران است. قلم زن وزارت اطلاعات به نقش رفقائی از میان ما، از جمله رفقا کورش مدرسی و بهرام مدرسی اشاره دارند. صرفنظر از توطئه کثیف و پلیسی وزارت اطلاعات علیه رهبری حزب ما٬ در جامعه و در میان طبقه کارگر٬ نقش و تاثیر این رفقا نمیتواند مایه احترام عمیق نباشد. حزب حکمتیست به نقش خود، و بویژه این رفقا در سیر شکل دادن به کمونیسم متشکل در دانشگاههای ایران و در میان طبقه کارگر، افتخار میکند.
حزب حکمتیست تاریخ دوره اخیر چپ دانشجوئی٬ اتحاد دهها هزار دانشجو زیر چتر دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب را با افقی عمیقا انسانی٬ دوره پر افتخاری از تحرکات انقلابی ایران و صفحه ای زرین از تاریخ جنبش آزادیخواهی طبقه کارگر و نسل جوان و خود میداند. حزب حکمتسیت نه تنها به نقش و تاثیر خود بر فضای روشنفکری و شکل گیری محافل کمونیستی در میان طبقه کارگر و در میان نسل جوان، افتخار میکند، به ذره ذره تلاش بی دریغ همه کسانی که در این تاریخ نقشی داشتند٬ به تلاش همه فعالین این حرکت از رهبر دانشجویان٬ تا هر فعال دانشجوئی٬ هر جوان آزادیخواه و هر زن و کارگر کمونیستی٬ مستقل از میزان دوری و نزدیکی با حزب ما٬ عمیقا ارج میگذارد.
جمهوری اسلامی با این اقدام٬ با “وصل” کردن اسلحه و “براندازی”، به تحرکات عمیقا انسانی دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب٬ تلاش میکند مانع اتحاد کمونیستها در کارخانه و دانشگاه و محلات شود. این پرونده سازیها قرار است فعالیت کمونیستی را به کنج خانه ها ببرد٬ کار وسیع اجتماعی و سازماندهی وسیع توده ای در میان طبقه کارگر و دانشگاه و محلات با افق و پرچم کمونیستی را “ناممکن” اعلام کند! و هر نوع ارتباط با حزب ما را “امنیتی” و “خطرناک” قلمداد کند. فارغ از اینکه تا امروز این اقدامات، در کنار سایر پرونده سازیها علیه ما و از جمله دادن اسامی اعضای رهبری حزب ما به اینترپل٬ در میان میلیونها انسان متنفر از جمهوری اسلامی٬ تنها اعتماد و سمپاتی به ما را افزایش داده است.
جامعه ایران با طبقه کارگری وسیع٬ با از سر گذراندن دو انقلاب٬ با صف بندیهای روشن و شکل گیری جنبشهای سیاسی کمونیستی و بورژوائی که هر دو به منافع بلند مدت خود آگاه اند، نمیتواند بیش از این از کمونیسم خود محروم باشد. پرچم آزادیخواهی و برابری طلبی٬ مطالبات و منشور و مانیفیستی که چند سال قبل در دانشگاهها و از جانب نسل تحصیل کرده طبقه کارگر به اهتزاز در آمد، و فضای سیاسی ایران را تحت تاثیر قرار داد٬ این بار باید در دل اعترضات کارگری و به عنوان الهام بخش رهائی طبقه کارگر نمایان شود. این افق و پرچم این بار با شکل دادن به محافل کارگران کمونیست٬ با بالا بردن خودآگاهی طبقه کارگر٬ با کاستن انشقاق و پراکندگی در میان این طبقه و در دل مبارزات روزمره کارگران برای بهبود زندگی و بر بستر تشکل یابی این طبقه٬ کل بورژوازی ایران را به مصاف خواهد طلبید و نویدبخش رهائی کل جامعه و سرنگونی کامل جمهوری اسلامی خواهد شد.
تجربه نسل جوان کمونیست و تجربه چند دهه فعالیت کارگری کمونیستی در ایران، امروز که فضای انقلابی کل خاورمیانه را فرا گرفته است و موجی از شادی و سرور را برای کارگران و زنان و جوانان و همه ستمدیدگان در ایران هم به ارمغان آورده است٬ نمیتواند در میان طبقه کارگر محور اتحاد این طبقه٬ محور خودآگاهی و تشکل آن و محور شکل گیری انواع محافل کارگران کمونیست نباشد.
اگر سران جمهوری اسلامی فکر میکردند بعد از سرکوب نسل جوان کمونیست در دانشگاههای ایران٬ بعد از بستن دهها نشریه، وبلاگ و بعد از دستگیری صدها انسان انقلابی و کمونیست جوان در ایران، و بعد از شکنجه و زدن و بازجوئی کردن فعالین آن حرکت٬ خطر را دفع کرده است، اگر عروج جنبش ارتجاعی سبز بدنبال و بر بستر آن سرکوب را، پیام آور اتمام آن پروسه میدانستند، امروز ورق برگشته است و تاریخ همه اینها به پایان رسیده است. آنچه در آن سالها در ایران و در مراکز دانشگاهی با هر فراز و نشیبی روی داد٬ پیش درآمد دوره نوینی در تاریخ کمونیسم ایران است، که فردا مرکز ثقل آن در مهمترین مراکز تولیدی و صنعتی ایران٬ در مهمترین مراکز کارگری و در میان پرولتاریای صنعتی ایران عروج خواهد کرد.
کیهان شریعتمداری هراس جمهوری اسلامی از رشد و عروج کمونیسم متشکل در تحولات آتی را نشان میدهد. حزب حکمتیست به استقبال این تحولات میرود و با تمام توان خود تلاش خواهد کرد در کنار همه کمونیستهای طبقه کارگر٬ و در کنار نسل جوان برابری طلب٬ قدرتگیری و پیروزی این کمونیسم را متحقق کند.
حزب کمونیست کارگری حکمتیست
٢٦ اسفند ١٣٨٩- ١٦ مارس ٢٠٠١١