روز چهارشنبه ٢٦ شهریور نود و چهارمین روز اعتصاب کارگران هفت تپه در درون شرکت و مقابل مدیریت ادامه یافت. کارگران اعتصابی ناگهان با تهاجم تعدادی از عوامل کارفرما مواجه می شوند. چند نفری با هدایت جافرپور مسئول بازرسی شرکت به کارگران اعتصابی بویژه به کارگران عرب زبان توهین و دست به تحریک قومی میزنند و با شمشیر یا قمه به کارگران حمله میکنند. تحریک قومی به اشکال مختلف در طول اعتصاب بارها مورد استفاده قرار گرفته بود و هدفی جز ایجاد تفرقه میان کارگران و اعتصاب شکنی نداشت. کارگران اما با اتحاد و مسئولیت واکنش نشان می دهند، نه فقط حمله را دفع می کنند بلکه مهاجمین را سرافکنده به فرار وادار می کنند.
کارگران در اعتراض به تحریک قومی و دفاع از همکاران عرب زبان و تاکید بر وحدت منافع کارگران، اعلام کردند که امروز پنجشنبه ۲۷ شهریور در مقابل مدیریت مجددا اجتماع می کنند. اینبار اما با یگان ویژه روبرو شدند. ورود یگان ویژه به داخل شرکت برای مقابله با دسته قمه زن نبود بلکه برای حمایت از کارفرما و متفرق کردن کارگران اعتصابی بود. کارگران با هشیاری اوضاع را اداره و از ایجاد درگیری توسط یگان ویژه ممانعت کردند. نود و پنجمین روز اعتصاب کارگران هفت تپه در داخل شرکت با حضور یگان ویژه متفرق شد.
استفاده از نیروی ویژه ضد اعتصابات کارگری، شاید بصورت موقت از اعتصاب بصورت تجمع در خیابان و یا در کارخانه جلوگیری کند اما نمی تواند اعتراض و اعتصاب را در هفت تپه تمام کند. سیاست پادگانی کردن کارخانه ها و مراکز کار در ایران جدید نیست و کمابیش در شرکتهای کلیدی وجود داشته است. اما استفاده از نیروی ویژه ضد اعتصابات کارگری و وادار کردن کارگران به کار تحت فقر و سرنیزه، تنها بیانگر این واقعیت ساده و قدیمی است که دولت، ارگان اجرائی طبقه سرمایه دار و استثمارگر است. یگان ویژه و نیروی سرکوب و ضد شورش اساسا برای دفاع از منافع کارفرمایان و طبقه سرمایه دار درست شده است.
نکته اساسی اما اینست که همه این اقدامات کارفرما از سر استیصال و درماندگی و برای پوشاندن یک شکست بزرگ از کارگران هفت تپه است. در طول این اعتصاب کارگران توانستند عمده خواستهایشان را یک به یک تحمیل کنند، بخشا مانند پرداخت حقوقها و بیمه ها کم و بیش محقق شدند و بخشا مانند بازگشت کارگران اخراجی نیز به پروسه اداری و امنیتی موکول شده اما نفس خواست لااقل در صورت ظاهر پذیرفته شده است. همینطور یک خواست مهم دیگر یعنی نفی خصوصی سازی و خلع ید از کارفرمایان کنونی نیز به مرحله تصمیم گیری رسیده است. اعلام خلع ید قطعی از کارفرما توسط دیوان محاسبات رژیم، حتی بنا به قوانین و ادله های خودشان، چیزی جز پیروزی کارگر هفت تپه بر کارفرما در این جدال و بیرون انداختن وی از شرکت نیست. واکنش عصبی و بی ترمز کارفرما، دسته راه انداختن و قمه کشی و یا توسل به یگان ویژه در داخل شرکت علیه اعتراض و اجتماع کارگران، ناشی از این شکست بزرگ است. معادله اساسی در هفت تپه تا امروز اینست: کارفرمایان کنونی و حامیان آنها در استان و در نهادهای دولتی از اعتصابات کوبنده کارگران شکست خوردند. نمایش قلدری دیروز چهارشنبه و امروز پنجشنبه از موضع قدرت و تعرض نبود بلکه از موضع یک شکست مفتضحانه بود.
کارگران هفت تپه قطعا اعتصاب و مبارزه ایندوره پرتلاطم را جمعبندی و در دوره آتی با دستان پرتری بمیدان می آیند. مصافهای پیش روی هفت تپه در دوره جدید بعد از نهائی شدن خلع ید از کارفرمای کنونی، نحوه اداره و مالکیت شرکت و نحوه نظارت کارگران بر شرایط کار و تولید و کلیه امور در مجتمع است. کارگران هفت تپه در این دوره نمونه های بزرگی از اتحاد کارگری، سنت تصمیم جمعی و بقول خودشان “هرچه کارگران بگویند” بدست دادند. کارگران توانستند بایکوت رسانه ای را بشکنند و سخنانشان میان کارگران و مردم در مقیاس وسیع شنیده شود. همین اتحاد و روحیه و آگاهی عامل تعیین کننده در محقق کردن خواستهای آنهاست. درود بر رزم و اتحادتان!
مرگ بر جمهوری اسلامی!
آزادی، برابری، حکومت کارگری!
زنده باد جمهوری سوسیالیستی!
حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست
٢٧ شهریور ۱۳۹۹ – ١٧ سپتامبر