جنگ دراوکراین ادامه زورآزمایی و کشمکش قدرتهای جهانی کاپیتالیسم معاصر در راستای سهم خواهی بیشتر در اقتصاد و سیاست جهانی و تحمیل موقعیت بالادستی به مثابه ابر قدرت جهانی در دنیای چند قطبی ثبات نیافته است. اطلاق جنگ روسیه، اوکراین و دادن تصویری از آن به عنوان جنگی مشابه جنگهای وقوع یافته مابین دو دولت همجوار به شدت گمراه کننده و ضد حقیقت است. در یک طرف ناسیونالیسم عظمت طلب روسی تاریخأ “ضد غربی” و در طرف مقابل هیئت حاکمه آمریکا در رأس ناتوی همواره خواهان تضعیف روسیه “شرقی” صف آرایی کرده اند. توجیهات ناسیونالیستی دولتهای مرتجع حاکم در روسیه و در اوکراین در جنگ کنونی را در بطن این کشمکش وسیع باید دید. به این اعتبار این جنگ ارتجاعی ادامه جدال قدرتهای امپریالیست دوره حاضراست، که در قالب جنگ دو دولت تا مغز استخوان ضد بشر حاکم در مسکو و کی یف و در این مورد مشخص لشکرکشی و زورگویی میلیتاریستی روسیه در اوکراین به وقوع پیوسته است. دولت حاکم بر اوکراین عملا نقش نیابتی جنگ برای ناتو را به عهده گرفته است. این جنگ از هر دو سو تمامأ ضد انسانی و علیه منافع کارگران و مردم تحت فشار، در روسیه و اوکراین و اروپا و جهان است. کوچکترین سمپاتی به طرفین این جنگ از جانب کارگران و مردم و آزادیخواهان و کمونیستها در روسیه و اوکراین و جهان و ایران به این جنگ و اهداف و روشهای ضد بشری طرفین خطای بزرگی است. سبک و سنگین کردنهای اپورتونیستی چپ پروروسی و پروغربی مبنی بر اینکه کدام طرف بیشتر و یا کمتر مقصر بوده، یا تمایل نشان دادن به مشروع جلوه دادن توجیهات ناسیونال شوونیستی طرفین بخشی از پروپاگاند این جنگ و خاک پاشیدن در چشم انسانیت و حقیقت است.
از نظرما این جنگ امپریالیستی و ضد انسانی به فوریت باید متوقف شود.
الف – این جنگ باید متوقف شود، چون تا این لحظه بیشترین لطمات و فجایع این جنگ بر مردم سیویل تحمیل شده است. خانه و زندگی، حاصل رنج کار و زحمت سالهای سال عمر مردم بخت برگشته در اوکراین برسرشان خراب شده است. هزاران کشته و زخمی از مردم عادی و میلیونها آواره، درست مثل موارد فاجعه بار دیگر در عراق و افغانستان وسوریه و لیبی و یمن و … تباهی اجتماعی ببار آورده و آینده سیاهتری را رقم میزند. به این توحش باید پایان داد.
ب – این جنگ باید متوقف شود، چون کابوس گسترش آن به یک جنگ بزرگتر با ابعاد اروپایی و حتی جهانی نفسها را در سینه مردم حبس کرده است. تهدید جنگ هسته ای زندگی مردمان کره ارض را به گروگان گرفته است.
ج – این جنگ باید متوقف شود، چون رقابت و جدال و جنگ مستقیم و یا نیابتی قدرتهای بزرگ جهان و متحدان ضد مردمی آنها در سطح کشوری و محلی تماما نقطه مقابل منافع کارگران و مردم و بخش عظیم شهروندان جامعه است. توجیهات پوچ و خرافی “منافع ملی و تمامیت ارضی، و حاکمیت ملی و مستقل” و در این مورد مشخص بهانه “پیوستن و یا نپیوستن اوکراین به ناتو” از جانب دولتهای دو طرف، به هیچوجه جنگ ویرانگر کنونی را توجیه نمیکند. پس زدن تبلیغات ناسیونالیستی و شوونیستی وظیفه هر نیروی آزادیخواه و کمونیست است.
د – این جنگ باید متوقف شود، چون تا هم اکنون به تقویت عقب گردهای بزرگ و روندهای عقب مانده، به تقویت ناسیونالیسم و شوونیسم در کشورهای روسیه و اوکراین و در سطح جهان و مشخصا به تقویت فاشیسم در اوکراین منجر شده است. این جنگ تبهکارانه به شکاف و تفرقه و دشمنی در بین کارگران و مردم روسیه و اوکراین و حتی در دیگرکشورها دامن زده است. منافع کارگران و مردم و بشریت مترقی در متوقف شدن این جنگ است. در این راستا باردیگر بر رئوس سیاست کمونیستی زیر در قبال این جنگ تاکید میکنم.
۱- کارگران و مردم ستمدیده جهان و آزادیخواهان و کمونیستها به ویژه در روسیه و اوکراین لازم است به عنوان جنگ امپریالیستی به عنوان کشمکش مخرب قدرتهای جهانی ضد مردم و در این مورد زورگویی میلیتاریستی روسیه نفرت و انزجار خود را از آن اعلام کنند. با آگاهگری و سازمانگری مؤثر و توده ای نیروی مادی اعتراض با پرچم و شعار “نه به جنگ سرمایه داران” را به میدان کشیم. به کلیشه پاسیو و بی خاصیت “محکوم میکنیم” نباید بسنده کرد، فراتر از آن و در صدایی رسا جنگ و کشمکش قدرتهای امپریالیستی و در اینمورد زورگویی میلیتاریستی روسیه را ارتجاعی و ضد کارگری و ضد انسانی باید اعلام کرد و از کارگر و مردم و آزادیخواهان در سطح جهان به ویژه در روسیه و اوکراین میخواهیم علیه این جنگ و بانیان آن به میدان آیند.
۲- طبقه کارگر روسیه و اوکراین و کمونیستها در این دو کشور وظیفه طبقاتی و سیاسی مهمی را در این دوران سخت و حساس تاریخی به عهده دارند. وقت آنست با پرچم مبارزه با “بورژوازی خودی” و برای ساقط کردن هیئت حاکمه های بورژوایی مسبب این جنگ به میدان بیایند. همانطور که در روسیه سال ۱۹۱۷ تحت رهبری حزب بلشویک و رهبری داهیانه لنین مظهر انقلاب و آزادیخواهی حاکمیت بورژوایی وقت را سرنگون و انقلاب کارگری را ممکن کردند. اکنون و دوباره حرکت خلاف جریانی و کمونیستی را میطلبد که به دام فضای سنگین ناسیونالیستی نیفتند و سیاست طبقاتی و کارگری و انترناسیونالیستی را احیاء کنند. همین جا به “رهبری حزب کمونیست روسیه کنونی و شخص گنادی زیوگانف دبیر کل آن” و کل احزاب همپالگیشان در جهان باید ننگ و نفرت فرستاد که به نام “چپ و کمونیست” در کنار ارابه جنگی پوتین ناسیونال شوونیست روسیه ایستاده و از این جنگ جنایتکارانه حمایت میکنند. به همان شیوه وظیفه کارگران و آزادیخواهان و کمونیستهای اوکراین است به گوشت دم توپ بورژوازی پروغربی و ناتویی و دولت زلنسکی تبدیل نشوند. هر اعتراض مردم در مقابل تجاوزگری نظامی ارتش روسیه به خانه و زندگی و محل کار و شهرشان بسیار لازم است مستقل از دولت حاکم زلنسکی و به ویژه مستقل از دارودسته های فاشیست پا گرفته در اوکراین سازمان یابد.
۳- در سطح جهان گسترش اعتراض و مقابله با این جنگ و حمایت از کارگران و مردم اوکراین و مقاومت و مبارزات آزادیخواهانه و مترقی آنها وظیفه کارگران و مردم حق طلب و همه ما کمونیستها است. با پرچم “این جنگ باید متوقف شود”، با شعار “نه به جنگ سرمایه داران” و “دست قدرتهای جهانی، امپریالیسم روسیه و آمریکا و ناتو از سر مردم کوتاه” باید به میدان آمد. وظیفه ما آزادیخواهان است جنبش قوی ضد جنگ سرمایه داران، متفاوت از جنبش ضد جنگ ساخته و پرداخته دولتهای بورژوایی و ناتویی را سازمان دهیم.
۴- جنبش آزادیخواهانه و کمونیستی در کنار مقابله موثر با قلدری میلیتاریستی روسیه، با ترفندها و توطئه ها و نقشه های آمریکا و ناتو باید مقابله کند. تحریم اقتصادی را به عنوان سلاح کشتار جمعی مورد اعتراض و نفرت قرار دهد. در یک کلام علیه قدرتهای جهانی و امپریالیستی و دولتهای مرتجع همراه آنها لازمست نیرو جمع کرد و مبارزه انقلابی را سازما ن داد. این تنها راه کارساز پایان دادن به استثمار و ستم و جنگ و کشمکش قطبهای بورژوا امپریالیستی و دولتهای مرتج متحد آنها است. ما به به عنوان کارگران و کمونیستها و آزادیخواهان ایران باید سهم خود را ایفاء کنیم. حزب ما در این راه و بنا به امکانات خود گامهای لازم را برمیدارد.
***