مقالات

کردستان در تحول انقلابی برای سرنگونی

 

جامعه ایران با پشت سر گذاشتن بیش از چهار ماه ازخیزش انقلابی دوره پر تحول و تاریخسازی را از سر می گذراند. این تحول انقلابی با تمام فرازو نشیبی که به خود می بیند هدف آن سرنگونی جمهوری اسلامی و پایان دادن به ظلم و ستم طبقاتی وجنسیتی و استبداد مذهبی در همه وجوه آن است . جرقه های این خیزش انقلابی این بار بعد ازقتل مهسا امینی بعد از شروع اعتراض درمقابل بیمارستان محل مرگ مهسا به این جنایت، از کردستان آغاز شد و به سرعت تمام نقاط ایران را در بر گرفت و به جان جمهوری اسلامی افتادند.
مردم در شهرهای کردستان، زنان، کارگران، جوانان همگام با مردم معترض در سایر نقاط ایران بخصوص در چهارماه گذشته سهم زیادی در پیشروی این خیزش انقلابی و تعرض به بنیادهای جمهوری اسلامی و مقابله با نیروهای سرکوب داشته وتعداد زیادی از جوانان جان شیرین خود را از دست داده اند وصدها نفر از فعالین سیاسی و اجتماعی دستگیر و اسیر نیروهای سرکوب شده اند، به عبارت دیگر در این تحول انقلابی شهرهای کردستان به یکی از سنگرهای مهم انقلاب برای آزادی و برابری تبدیل شده است.
کردستان طی ۴۳ سال گذشته به دلیل حاکمیت سیاه اسلامی و ظلم و ستم طبقاتی و ملی که به مردم تحمیل شده همیشه یکی از کانونهای گرم مبارزاتی علیه جمهوری اسلامی بوده و در مقاطع مختلفی این مبارزات، از مبارزات کارگری تا زنان و جوانان با سرکوب روبرو بوده و به عبارتی شهرهای کردستان از یک طرف به پادگان نظامی تبدیل شده و از طرف دیگر فعالین سیاسی و اجتماعی همیشه مورد تعرض نیروهای سرکوب و دستگیری و زندان و شکنجه و اعدام قرار گرفته اند. علاوه براین جامعه کردستان جامعه ای متحزب، هم احزاب چپ و کمونیست و هم احزاب ناسیونالیست درتحولات کردستان حضور داشته و حساسیت جمهوری اسلامی و نیروهای امنیتی به آن بیشتر بوده وبه این دلیل نیز اختناق وسرکوب یکی از سیاستهای جمهوری اسلامی با استفاده از نیروهای مزدور محلی طی سالهای گذشته بوده است.
علاوه برهمه این عوامل کردستان به لحاظ اقتصادی و استانداردهای زندگی یکی از استانهای فقیر و به لحاظ بیکاری آمار بالایی را به خود اختصاص داده است .دقیقا به همین دلیل بخشی از مردم کارگر و زحمتکش بخصوص در شهرهای مرزی کردستان برای تهیه ابتدایی ترین امکانات زندگی به شغل کولبری مشابه پدیده برده داری روی آورده اند. شغلی که انسان ها بطور دائم با مرگ و زندگی روبرو هستند و روزانه تعدادی ازمردم کارگرو زحمتکش در این راه جان خود را از دست می دهند یا توسط نیروهای جنایتکار اسلامی زخمی شده یا به قتل می رسند.
همه این عوامل دلیل برنفرت عمیق مردم ، کارگر و زنان و جوانان به تنگ آمده از جمهوری اسلامی و عوامل مزدور انان در کردستان است و در این دوره خیزش انقلابی، کردستان به آتشپاره ای علیه جمهوی اسلامی تبدیل شده. حضورگسترده مردم در اعتراضات خیابانی و سنگربندی درمقابل نیروهای سرکوب برای روزهای متمادی بخصوص درشهرهای سنندج، سقز، مهاباد، بوکان و مریوان ،دیوانده و دهگلان و جوانرود و مهاباد توجه افکارعمومی رابه خود جلب کرد و قدمهای جدی انقلاب را به پیش برد. همبستگی عمیق مبارزاتی میان مردم در سراسر ایران حدود و ثغور مرزهای ملی را درنوردید و جمهوری اسلامی را در تلاش برای تفرقه و دودستگی میان مردم نا امید کرد. مبارزات مردم درکردستان در این دوره از خیزش و تحول انقلابی درهمبستگی و همسرنوشتی مبارزاتی مردم تاثیر قابل توجهی داشت و نشاندهنده این است که مردم کردستان نجات خود ازجهنمی که جمهوری اسلامی برای آنها ساخته است، و تنها راه ممکن برای پایان دادن به این همه تبعیض و نابرابری را در همبستگی مبارزاتی و اتحاد سراسری مبارزاتی جستجو می کنند . این همبستگی مبارزاتی نه تنها پاشنه آشیل جمهوری اسلامی که احزاب ناسیونالیست را برای مصادره این مبارزات به اسم خود و رنگ محدود ملی دادن به آن نا امید کرد. این دستاورد مبارزاتی را باید ارج نهاد، تقویت روح و افکارهمبستگی مبارزاتی وظیفه همه ما نیروهای چپ و کمونیست و آزادیخواه در کردستان است.
با وجود این ما هنوز در اغاز راهیم. انقلاب برای پایان دادن به عمر ننگین جمهوری اسلامی تازه آغاز شده است. رژیم جنایت پیشه جمهوری اسلامی با سرکوب وخشونت و اعدام ودستگیرهای وسیع در این دوره توانست به درجه ای پیشروی خیزش انقلابی مردم را سد کند.اما این پایان ماجرا نیست. این را هم مردم می دانند و هم جمهوری اسلامی .فرازونشیب مبارزه با یک حکومت دیکتاتوری آنهم با رژیمی تماما مسلح و وحشی طبیعی است. حکومتهای دیکتاتور در مقابل انقلاب مردم یا باید خواست و مطالبات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردم را پاسخگو باشند یا به سرکوب و خشونت متوسل می شوند . اولی که تماما از توان جمهوری اسلامی خارج است این را مردم در دوره های مختلف تجربه کرده اند و دومی تا کنون علیرغم تمام وحشیگریها جواب نداده و تا ابد جواب نخواهد داد.
جمهوری اسلامی بخصوص در این دوره انقلابی بیشترین ضربه را خورده است ، تمام مقدسات آن مورد تعرض قرار گرفته است، زنان در صف اول مبارزه علیه ستم و تبعض جنسیتی تعرض وسیعی را اغاز کردند، جمهوری اسلامی به لحاظ اقتصادی ،سیاسی و مشروعیت در بدترین شرایط حیات خود به سر می برد. مردم به دلایل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وبرای تغییر همه اینها مبارزه کرده اند و نمی توانند کوتاه بیایند. شرایطی که ما اکنون درآن به سر می بریم به یک معنا آرامش قبل از طوفان است. خیزشهای بعدی در راه است. همزیستی اکثریت مردم کارگر و زحمتکش و زنان و جوانان با جمهوری اسلامی غیر ممکن شده است. خیزشهای بعدی در راه است که زمانبر است، اما جامعه ایران چاره ای جزعبور از جمهوری اسلامی ندارد.ما چپها و کمونیستها و آزادیخواهان همراه با خیزش انقلابی مردم باید تلاش کنیم که این تحول انقلابی را به انقلابی به نفع کارگر و زحمتکش و پایان دادن به ظلم و ستم طبقاتی وجنسیتی و ملی تبدیل کنیم و اجازه ندهیم بار دیگراحزاب و جریانات وشخصیتهای بورژوا از جمله سلطنت و مشروطه، انقلاب مردم را مصادره کنند. این جریانات جای کوچکترین اعتمادی نیستند. ما نباید به کمتر از حاکمیت شورایی مردم و اداره امور به دست مردم قانع شده و کوتاه بیائیم. کردستان بی تردید می تواند یکی از سنگرهای مهم این انقلاب رهایی بخش باشد.

سعید یگانه