جنگ و سرنگونی، مواضع و وظایف ما
سعید یگانه
تشدید تنش نظامی و در صورت احتمال بروز جنگ میان دولتهای سرمایه داری مذهبی و فاشیستی اسرائیل و جمهوری اسلامی، شرایط جدید و وظایف جدیدی را در دستور کار مردم آزادیخواه، احزاب و سازمانهای چپ و کمونیست قرار می دهد. اگرچه غیر از دولت جنگ طلب اسرائیل، تمایلی به گسترش جنگ نیست، اما در صورت آغاز جنگ، خواست سرنگونی جمهوری که صورت مسئله اصلی اکثریت مردم جامعه ایران است، با گسترش جنگ و رودرویی دولتهای امریکا و اسرائیل با جمهوری اسلامی، روند تحول انقلابی ایران برای سرنگونی با موانع متعدد وپیچیده ای روبرو خواهد شد .
از هم اکنون که هنوز جنگی دامنه دار میان دو دولت فاشیست و مذهبی و تروریست آغاز نشده، تشدید تنش نظامی فرصتی برای جمهوری اسلامی ایجاد کرده که ضمن تشدید اختناق و سرکوب، افکار عمومی به جنگ مشغول شده و بر حاشیه ای کردن اعتراض و نارضایتی مردم و مبارزات کارگران و زنان و سایر اقشار معترض جامعه تاثیر منفی داشته و خواهد داشت. جنگ به خودی خود بخصوص میان دو دولت ارتجاعی که کوچکترین نفعی به حال مردم ندارد به اندازه کافی ویرانگر و وحشتناک است و جز کشتار و آوارگی و نابودی زیرساختهای جامعه نتیجه دیگری برای مردم ندارد و تازه همین مردم جنگ زده و آسیب دیده هستند که باید هزینه انسانی و مالی جنگ را تامین کنند.
در این شکی نیست که سرنگونی جمهوری اسلامی خواست عموم مردم ایران و اکثریت مردم اعم از کارگران، زنان و اقشار تهیدست جامعه است که در خیزشهای سالهای گذشته بخصوص خیزش انقلابی ۱۴۰۱ با این هدف به میدان آمدند. فاکتور مهم دیگر، اینست که جمهوری اسلامی یک پای جنگ و ناامنی و ترور در منطقه است و سرنگون کردن آن به نفع مردم در ایران و روندهای انقلابی در منطقه است. همه مخالفان رژیم اسلامی چه چپ و راست، از این نظر که جمهوری اسلامی مانع بزرگ و باید سرنگون شود، هم جهت اند، ولی آنجایی که به نوع سرنگونی و بخصوص شکل و ساختار حکومت آینده بعد از جمهوری اسلامی مربوط است، اختلافها و صف آرایی اپوزسیون سرنگونی طلب آشکارتر و عمق بیشتری پیدا میکنند. تشدید تنش جنگی میان دولتهای اسرائیل و ایران و احتمال بروز جنگی تمام عیار میان این دو، این اختلافات و صفبندی ها را آشکارتر می کند.
با آغاز حمله نظامی دولت فاشیست و اشغالگر اسرائیل بعد از حمله تروریستی حماس به اسرائیل، نسل کشی بیسابقه ای را در غزه علیه مردم ستمدیده فلسطین آغاز کردند و این جنگ اکنون در ادامه اهداف جنگی دولت اسرائیل که تغییر چهره خاورمیانه و تضعیف جمهوری اسلامی و نیروهای “مقاومت” وابسته آن را هدف قرار داده، با حملات هوایی و بمباران مناطق مسکونی تعدادی از سران و فرمانده هان حزب اله، نزدیک به دو هزار مردم بیدفاع در اثر بمبارانهای مدام دولت جنایتکار اسرائیل کشته، یک میلیون نفر آواره و جنوب لبنان نیز به ویرانه ای تبدیل شده است.
راست پروغرب، سلطنت طلبان و طیفهای مختلف ناسیونالیست که تمام امید خود را برای دستیابی به قدرت، به حمله و دخالت نظامی امریکا به ایران بسته و روی این سناریو سرمایه گذاری کرده اند، حمله نظامی ویرانگر به غزه و قتل عام مردم و اکنون حمله به لبنان،حذف سران حزب اله و گسترش قتل عام مردم توسط دولت فاشیست اسرائیل، فرجه ای برای این جریانات دست راستی و ناسیونالیستی در طیفهای مختلف بدست داده که با حمله نظامی به ایران به آرزوی دیرینه خود برسند. این روزها پروپاکاند جنگی این حضرات و خواست حمله نظامی به ایران از طرف “بی بی نتانیاهو” حال آدم را به هم میزند. برای این جریانات نامسئول مهم نیست که ایران هم به غزه تبدیل شود، مهم این است که اینها راهی جز این برای خزیدن به قدرت نمی بینند. رژیم چنج به کمک اسرائیل و امریکا در صورت حمله نظامی به ایران، سرنگونی و خزیدن به قدرت. از آنجاییکه مردم در خیزش انقلابی۱۴۰۱ به کمک و افشاگری جریانات چپ و کمونیست دست رد به سینه این حضرات گذاشتند و همه پروژه های آنان را برای سوار شدن بر مبارزات مردم به بن بست رساندند، اکنون در این فضای جنگی بیشتر خود را به دولت اسرائیل و امریکا آویزان کرده اند. سرنگونی دولتهای دیکتاتوری عراق که توسط غرب سرنگون شدند و مردم آن هنوز در جنگ و مشقت به سر می برند، درس و تجربه خوبی برای مردم ایران است. جنگ همه روندهای جاری جامعه را حاشیه ای و در ایران بروز این جنگ سیر روند انقلابی برای سرنگونی را زیر ضرب خواهد برد و تنها جمهوری اسلامی از آن نفع خواهد برد. علاوه بر این جنگ جمهوری اسلامی را ضعیف اما سرنگون نمی کند. با تشدید جنگ دامنه دار در منطقه، جمهوری اسلامی دارای چنان ظرفیتی است که به یکی از عاملین اصلی سناریو سیاه وظرفیت به آتش کشیدن منطقه را دارد. جامعه ایران هر تفاوتی با جوامع دیگر در منطقه داشته باشد، آغاز این جنگ به نفعش نخواهد بود و جمهوری اسلامی دست بازتری برای قتل عام مردم و سرکوب تحول انقلابی و آزادیبخش در ایران خواهد یافت.
تنها راه برونرفت از این بحران و نجات مردم از جهنم جمهوری اسلامی، گسترش جنگ انقلابی علیه جمهوری اسلامی، سرنگونی توسط اکثریت مردم کارگر و زحمتکش و زنان و جوانان در روند انقلابی است که در سالهای گذشته و بخصوص در خیزش انقلابی۱۴۰۱ آغاز شد و حکومت جمهوری اسلامی را بدون بمب و موشک و ویرانی به لرزه درآورد و جهان را حیرت زده کرد. هر حزب و سازمان و جریانی که کیسه را برای حمله اسرائیل و امریکا به ایران دوخته است باید به سیاست آن شک کرد و مورد نقد و افشاگری قرار داد. شروع و پایان جنگ در اراده ما نیست. اما با شروع جنگ نباید مسیر روشنایی را گم کرد. سرنگونی جمهوری اسلامی در هر شرایطی خواست بر حق مردم ایران است و باید به وظایف انقلابی خودمان عمل کنیم.
سخنی با مردم
روشن است که جمهوری نکبت اسلامی جز فقر و فلاکت و اختناق خیری به اکثریت مردم ایران اعم از کارگر و زحمتکش و جوانان و زنان تحت ستم نرسانده است. نفرت و بیزاری از رژیم سرمایه داری و مذهبی و سرکوبگر و استثمارگر ایران بیداد میکند. قابل درک است که مردم از این وضعیت به تنگ آمده اند و برای سرنگونی رژیم اسلامی روزشماری می کنند. اما هر نوع سرنگونی به نفع مردم نیست. جریاناتی که خواهان حمله نظامی به ایران هستند و میخواهند بر ویرانه های جامعه به نان و نوایی برسند، کوچکترین ربطی به منافع اکثرت مردم ندارند. سلطنت طلبان و طیفهای مختلف ناسیونالیست چه محلی و چه سراسری از این طیف اند. اینهایی هستند که در تظاهراتهای خارج کشور با پرچم شاهی و اسرائیل ظاهر می شوند و بعد از حمله اسرائیل و کشته شدن سران آدمکش حزب اله، آرزوی حمله به ایران را جشن گرفتند و شیرینی پخش کردند و به مخالفین خود بخصوص سوسیالیستها را با زیان حزب اله و ساواک تهدید می کنند.
هستند کسانی یا طیفهایی که نه چپ هستند و نه راست، ولی به دلیل ضعف و استیصال در مقابل جمهوری اسلامی، تن به چنین سیاستی می دهند. نباید اجازه داد که مردم از چاله ای به چاله دیگری سقوط کنند. امید بستن به حمله نظامی به ایران به امید خلاصی از جهنم جمهوری اسلامی عبث و مردمی که خواهان سرنگونی و مدافع آزادی و عدالت و رفاه و خوشبختی هستند از آن نفعی نمی برند. دولت فاشیست اسرائیل دوست مردم ایران نیست.
ما کمونیستها، سوسیالیستها، آزادیخواهان و مردم خواهان آزادی و برابری، طرفدار هر نوع سرنگونی نیستیم. سرنگونی که به دست مردم انقلابی صورت نگیرد و منجر به حکومتی که ضامن آزادی و امنیت و برابری و از بین بردن تبعیض و نابرابری های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی نباشد، به درد مردم نمی خورد. تنها سرنگونی انقلابی،که توسط مردم از پائین، برای برقراری حکومتی مبتنی بر اراده آزادانه مردم و برای رفع هرگونه تبعیض و نابرابری به میدان آمده اند، باید متکی بود. سلطنت طلبان و ناسیونالیستهای رنگارنگ از این جنس نیستند.
جنگ دو دولت ارتجاعی و مذهبی اسرائیل و جمهوری اسلامی برسر هر چیزی باشد، به نفع مردم و برای پایان دادن به رنج و مشقات مردم و حل مسئله فلسطین نیست، برعکس این جنگ برای نفی حقوق و تشدید مشقات مردم فلسطین است. جمهوری اسلامی نه مدافع مردم فلسطین که ضد مردم فلسطین و یک پای جنگ و تروریسم و ناامنی در منطقه است و باید به دست کارگران و مردم انقلابی سرنگون شود.
١٧ اکتبر ٢٠٢٤