ارزش مصرف تبلیغات ضد کمونیستی خالد عزیزی
سخنگوی حزب دمکرات کردستان ایران
سعید یگانه
خالد عزیزی سخنگوی حزب دمکرات و یکی از راست ترین عناصر این حزب، اخیراً در یک سمینار داخلی حزبی تحت عنوان: “ایران و شرق کردستان در معادلات بین المللی” به حملات هیستریکی علیه افکار کمونیستی دست زده و دشمنی آشکار خود را علیه افکار آزادیخوانه و برابری طلبانه کمونیسم و سوسیالیسم به نمایش گذاشته است. من در این نوشته کوتاه از مواضع به غایت راستروانه ایشان و حزبش در مقابل جمهوری اسلامی و دفاع آشکار او از ارتجاعیترین گرایشات در کردستان همچون ملاهای آئینی و مکتب قرآن مفتی زاده میگذرم که معرف حضور همگان است. خالد عزیزی در این رابطه بارها به تمایل به سازش و کوتاه آمدن حزبش در مقابل یکی از جنایتکارترین رژیمهای تاریخ یعنی جمهوری اسلامی و بند و بست با این رژیم ضد انسان و ضد کارگر از بلندَگوهای رسمی اذعان کرده است. رژیمی که سران این حزب را سر میز مذاکره قتل عام کرده و تنها در آخرین حمله موشکی به نشست کمیته مرکزی حزب دمکرات در کویه در سال ۱۴۰۱، شانزده تن از کادرها و اعضای پیشمرگ این حزب را به قتل رساند. خالد عزیزی نیز زخمی شد. اما هنوز دل در گرو این رژیم دارد و بویژه بعد از کور شدن احتمال حمله به جمهوری اسلامی، که مصطفی هجری دبیر کل این حزب علناً از آن دفاع میکرد، امروز مجدداً و با بن بست ناسیونالیسم کرد فیل شان یاد هندوستان کرده است.
خالد عزیزی در این سمینار به “نقش مخرب افکار کمونیستی و سوسیالیستی و چپ” در کردستان می پردازد و بزعم خود با دروغ و آژیتاسیون بیمایه علیه کمونیستها و سوسیالیستها اعضای حزبش را از عواقب دخالت کمونیستها و سوسیالیستها در شریط متحول سیاسی ایران و آینده کشور “آگاه” میکند. وی در سخنانش از نفوذ افکار کمونیستی و سوسیالیستی در جنبش و تحولات سیاسی کردستان شکوه میکند، به افکار و سیاستهای سوسیالیستی و ضد سرمایه داری می تازد، تهمتهای جنگ سردی و ناروا نسبت می دهد، عباراتی را تکرار می کند که سخنگویان بورژوازی و بازار آزاد بعد از فروپاشی سرمایه داری دولتی بلوک شرق علیه کمونیسم و سوسیالیسم جار میزدند.
اما چرا حزب دمکرات همراه کل ارتجاع بورژوائی نیازمند تبلیغات ضد کمونیستی شده است؟ اتفاقا یاوه گویی خالد عزیزی بیانگر نگرانی ایشان و حزبش از دخالت و نقش موثر کمونیسم و سوسیالیسم در مقیاس اجتماعی در دوره بعد از انقلاب ۵۷ و تکرار این تجربه در تحولات آتی در کردستان است. تجربه درخشانی از دخالت موثر کمونیستها و سوسیالیستها در دفاع از حاکمیت شورایی مردم در کردستان، در دفاع از حقوق کارگر و زحمتکش و سازمان دادن مقاومت مسلحانه انقلابی توسط کومله کمونیست و سایرسازمانهای انقلابی علیه تهاجم رژیم اسلامی و ارتجاع مذهبی، ناسیونالیستهای متفرقه را دچار وحشت کرده است. تجربه ای که مواضع ارتجاعی و سازشکارانه “لبیک رهبرشان قاسملو به خمینی” و سیاستهای سازشکارانه این حزب را افشا می کرد، مانع بند و بست سران این حزب با حکومت ارتجاعی و ضد انقلاب تازه به قدرت رسیده جمهوری اسلامی شد و حمایت حزب دمکرات از بقایای خوانین و ارتجاع مذهبی را ناکام گذاشت. حزب دمکرات همان زمان نیز موئتلف ارتجاع محلی، آخوندهای سنی مذهب و بقول وی “ماموستایان آئینی” و جریان مرتجع مفتی زاده بود. بعدتر حزب دمکرات برای این طیف کپک زده و مرتجع اتحادیه تشکیل داد و همین خالد عزیزی روی ناسیونالیسم و کردایتی این طیف سرمایه گذاری میکرد.
ارزش مصرف سخنان خالد عزیزی و آژیتاسیون سطحی علیه کمونیستها و سوسیالیستها ریشه در این سیاستهای قدیمی و نگرانی از آینده دارد. ایشان با حزب و اعضایش حزف میزند اما پیامش را به آنها که باید بشنوند میدهد. خالد عزیزی با نفرت پراکنی علیه افکار کمونیستی و سوسیالیستی به خیال خودش می خواهد هم صفوف حزبش وهم نسل جدید جوانان در کردستان را از نفوذ چپ و سوسیالیسم برحذر دارد، آنهم در شرایطی که جلو چشم ایشان و خیل مرتجعین ضد کمونیست، نظام سرمایه داری که او و حزبش مدافع سینه چاک آن هستند، بزرگترین جنگها و مشقات بغایت غیر انسانی را به بخش زیادی از مردم در چهارگوشه جهان تحمیل کرده است. خالد عزیزی شرم ندارد که در میان این همه جنگ و ویرانی و نسل کشی که دولتها بورژوازی بر مردم تحمیل کرده اند، به سیاست و افکار کمونیستی و سوسیالیستی حمله کند و علیه خواست آزادی و برابری از نظم موجود با افتخار دفاع کند.
خالد عزیزی میفرماید: “تجربه کمونیسم و سوسیالیسم و چپ در دنیا ضرر زیاد داشت. همه کشورهایی که این افکاررا تجربه کرده اند عقب مانده شدند و متاسفانه این ایدیولوژی و تفکر هم وارد جنبش مردم کردستان شد”. خالد عزیزی عامدانه و آگاهانه با نفرت پراکنی علیه کمونیسم و سوسیالیسم، “تشکیل گروه های نیابتی جمهوری اسلامی را به افکار کمونیستی و سوسیالیستی در مسکو” نسبت می دهد!؟ هر آدم نیمچه عاقل و بی غرضی می داند که این تبلیغات دروغ محض است، مسکو و روسیه هرچه بودند و هستند منشأ این اقدامات نبودند، اتفاقاً متحدین حزب دمکرات از عربستان و قطر و قبله ایشان کاخ سفید کارگردان و سازمانده این گروه ها از القاعده و داعش و صدها گروه جهادی در منطقه بودند و نیابتی های جمهوری اسلامی نیز براساس رقابت و جنگ این بورژواهای جنایتکار سازمان یافتند. مزخرف گوئی ایشان و قلب حقایق اتفاقا پیام به غرب و اعلام آمادگی حزب دمکرات است. ایشان دارد با چراغ سبزدادن به آمریکا و غرب کارنامه ضد کمونیستی خود و حزبش را آماده میکند و در آرزوی بند و بست با رژیم یا حمایت توسط آمریکا است. خصلت ضد کمونیستی عزیزی و همسویی با جریانات راست ناسیونالیست بخصوص سلطنت طلبان ضد کمونیست را در این نمایش مضحک بخوبی میتوان مشاهده کرد.
ما نه از حزب دمکرات و نه از سخنگویش انتظاری نداریم. کارنامه آنها و سیاستهای امروزشان روشن است. خالد عزیزی به عنوان عنصری از یک حزب بورژواز- ناسیونالیست و ضد افکار آزادیخوانه و برابری طلبانه کمونیستی دارد برای سیاست اش کار میکند و همین سحنان و نفرت ضد کمونیستی و ضد آزادیخواهانه ایشان اساس سیاست آنهاست. حزبی که او سخنگویش است، برای سهمی از قدرت حاضراست نه با پا که با سر از هردولت و جریان مرتجعی استقبال کند و در اینراه به بغل دستی خودشان هم رحم نمیکنند. ارتجاع ناسیونالیستی همین است.
در پایان، اما یک مسئله را خالد عزیزی و همفکران وی باید جدی بگیرند و فراموش نکنند که چه تاریخاً و چه امروز در ایران و کردستان که جزئی از این جغرافیا است، افکار کمونیستی و سوسیالیستی، جنبشی اجتماعی، قائم به ذات، با کاراکتر و اهداف انسانی و برابری طلبانه است که با این تبلیغات هیستریک و نخ نمای جنگ سردی از اهدافش کوتاه نمی آید و دقیقاً نقطه مقابل اهداف ناسیونالیستی و بورژوائی آقای خالد عزیزی و حزبشان است.
۲۵ مه ۲۰۲۵