مقالات

از كوزه همان برون تراود كه در اوست! ملکه عزتی

 

طیف طرفداران و مدافعین سینه چاك جمهوری سرکوبگر اسلامی و جناح اصلاح طلب این حكومت در صف ایستاده اند! یكی برای ابراز ندامت و دیگری برای اعلام برائت از انقلاب و آن یكی در تلاشی مذبوحانه برای امتیازگیری و بازیابی آبروی باخته در سالهای اخیر. هركدام به نحوی میخواهند صدایشان را در ایام انتخابات به گوش مردم برسانند. در تهرانی كه شاهد اعتراضات مردم معترض در خیابان و دانشگاه علیه كلیت نظام اسلامی بوده، صادق زیبا كلام این وفادارترین عنصر متعهد به نظام و عقبه جناح اصلاح طلب حكومتی در مصاحبه ای اعلام میكند امسال خودش در انتخابات دوره یازدهم  مجلس شركت نمیكند! چرا چون لیست اصلاح طلبان با كمترین تایید صلاحیت روبرو شده!! او میگوید این مجلس بدون حضور اصلاح طلبان مجلسی یكدست خواهد شد. اما درد صادق زیبا كلام هرچه هست درد مردم زخم خورده از چهل سال حكومت سركوب و شلاق و اعدام جمهوری اسلامی نیست. صادق زیبا كلام قصد برداشتن اسلحه و دفاع از حاكمیت در صورت “حمله دشمنان به این حكومت مردمی” را داشت، حتمن هنوز هم دارد. این هیاهوی بی پایه و اساس حول اینكه رای نمیدهد، نمیتواند هیچ تك فردی را به چنین تصمیمی خوشبین كند كه گویا زیبا كلام هم به صف مردم ملحق شده است. این تنها نشان از نهایت شارلاتانی جناب دكتر است. رژیم اسلامی با یا بدون جناح اصلاحات آن همان كثافت و گندابی است كه بوده و تاکنون عمل كرده است. این دكتر شیاد با رای ندادن نمیتواند عشق یك طرفه اش به نظام را لاپوشانی كند. اگر امثال زیبا كلام در دفاع از كارگر و زن و جوان این جامعه و در نقد از دیكتاتوری، خفقان، سركوب و فقر بی امان حتی یك اعتراض كلامی میكردند میشد فكر كرد خوب است که رای نمیدهد. اما این به اصطلاح “روشنفكر و متفكر” جامعه معتقد است جمهوری اسلامی تنها گزینه شایسته برای مردم ایران است و خودش هم شمشیر زن و مدافع  نظام در هر زمانی که این حکومت در سراشیبی سقوط و سرنگونی قرار بگیرد. جناب دكتر رای ندادن یا رای دادن شما نه  کوچکترین اهمیتی برای مردم  دارد و نه كسی شما را در اعلام چنین تصمیمی جدی خواهد گرفت!

 

“رهبر” را اگر دوست ندارید به سید خندان که هنوز ارادت دارید! دكتر زیبا كلام اعلام كرده رای نمیدهد نه به این دلیل كه ٤٠ سال است جامعه را با خرافه و تعصبات دینی مسموم كرده اند و از قبِل این خرافات و تعصبات زندگی چند نسل از زنان ایران زیر آوار آپارتاید جنسی در سختترین وضعیت ممكن قرار دارد. زیبا كلام درد كارگر هفت تپه و فولاد و كولبران كردستان و فقر حلبی آبادها را ندارد، اما درد اصلاح طلبان حکومتی رد صلاحیت شده چنان نگرانش كرده كه تصمیم به  رای ندادن را از بلندگوهای تبلیغاتی هوار میكشد و میگوید نگران مجلس است. نگران است كه طویله اسلامی پذیرای یاران همفكر او نیست و غبطه میخورد اگر چنین باشد اساسا گفتمان اصلاح طلبی در خطر خواهد بود!! ایشان به احتمال زیاد در دیماه ٩٦ و آبان و آذر و دیماه ٩٨ در خواب زمستانی بوده و شعار اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا رو نشنیده! هفته قبل بیدار شده و غم عدم ورود برادران اصلاح طلبش موجب تصمیم مهم رای نمیدهم شده! جناب دكتر مردم اگر نه حتی بخاطر ٤٠ سال جنایت و سركوبگری و كشتار شریف ترین انسانهای آن جامعه بلكه حتی برای كشتار ١٥٠٠ نفر در همین اوان انتخابات بخاطر بیخبری از سرنوشت و وضعیت ٧٠٠٠ انسان باز هم  در اوان همین انتخابات نه تنها رای نمیدهند كه صندوق های رای را برسر دوستان شما هم خراب خواهند كرد. شما زحمت نكشید بروید رایتان را بدهید دین تان را به اسلام و حاكمیت ادا كنید، این طویله اسلامی با اصولگرا و اصلاح طلب هیچ وظیفه ای جز تایید و تصویب سركوب مردمی كه حقشان را فریاد میزنند ندارد!

 

و اما درآن طرف دنیا هم شیرین عبادی این سفیر اسبق صلح حكومت اسلامی در دوران “گفتگوی تمدن ها” و ذوب شده در سید اهل پینگ پنگ و برنده جایزه رسوای صلح نوبل در آستانه انتخابات با اظهار ندامت از انقلاب ٥٧ به جوانان “سرزمینش” پیام میدهد ما را بخاطر اینكه دنیای شما را خراب كردیم ببخشید! باسخاوت و دست و دلبازی از دادن شعار مرگ بر شاه اظهار ندامت میكند و میگوید اگر خمینی مصاحبه میكرد و مردم ٤ كتاب از وی میخوانند با اطلاع و دقت بیشتری وی را انتخاب میكردند!! این سفیر صلح خاتمی تصورش این است لابد مردم خمینی را به ایران برگرداندند و در یك انتخاب آزادانه این جانی برآمده از كنفرانس گوادلوپ را با رای خود به قدرت رسانند! میگوید اصلاحات با توجه به اینكه شاه بیمار بود میتوانست توسط مرد میهن دوست و وطن پرستی چون بختیار به نتیجه برسد! در این نامه بیشتر روشن میشود كه ایشان ابتدا شیفته و ذوب شده در جنایتكاری چون خمینی بودند و با اشتیاق اراجیف وی را از رادیوی معرفه بی بی سی که بعدها خمینی را در ماه هم دید گوش میدادند و منتظر دستورهای وی برای تعیین حركتهای بعدی در سال ٥٧ بودند!!

 

عبادی طبعا همه را هم به كیش خود پنداشته و تصورش این است میلیونها مردم كارگر و زحتمكش و جوانان و روشنفكران ناراضی از حكومت پهلوی هم به تبع عبادی گوش به فرمان خمینی جنایتكار منتظر فرمان وی بودند. عبادی در لابلای این نامه برای خودش هم دل میسوزاند و میگوید بعد از انقلاب از قضاوت محروم شد!! تعبیر عبادی از انقلاب ۵۷ تعبیر اوست، تعبیر کسی که خمینی جنایتکار را رهبر خودش میدانسته به او اعتماد و باورداشته و مقام روحانیت را شامخ و عاری از اشتباه میدانسته. همانطور که اسلام و حقوق زنان را نه  در تضاد که کاملا در راستای هم میدید! عبادی تصویر وارونه و تفسیر شده خودش را به نام تاریخ انقلاب و اهداف قیام و انقلاب بهمن ۵۷ به خورد نسلی میدهد که هیچ سنخیت و قرابتی با وی ندارند. البته اهداف پشت این پیام روشن است، عبادی صدای معترضین و مردمی را که علیه کلیت این رژیم به میدان آمدند را شنیده و میداند حضور صف عظیمی از زنان و مردان رادیکال دیگر به “رجال میهن پرست” برای نجات خود نیازی  ندارد. به اصلاحات روبنایی و کم اهمیت تن نمیدهد، حق قضاوت زنان انتهای خواسته هایش نیست، حق تحصیل اوج آرزویش نیست!

 

عبادی بو برده که طوفانی در راه است که هیچ درجه ای از نابرابری، هر درجه از بیحقوقی، فقر، استثمار، تحقیر و بیحرمتی را تحمل نخواهد کرد. اینبار شامه عبادی تیزتر از سال ۵۷ است. میداند و پی برده الگوی جوانان امروز دیگر نه عبادی است و نه فائزه رفسنجانی و هیچ رجاله دیگری از این دست. الگوها تغییر کرده، رهبران اول صف دیگر صادرات گوادلوپ و نوفل لوشاتو نیستند. رهبران هفت تپه و فولاد و دانشگاه و خیابانهای غرق در خون معترضین صف پرچمداران آینده در جامعه ایران هستند. هزاران زن و مرد مبارز پرچمی را در دست دارند که عبادی از رنگ آن پرچم میترسد. این ابراز ندامت و بلند کردن پرچم سفید عبادی چراغ سبزی است به کل صف راست جامعه که اینبار حواسمان را باید جمع کنیم. چپ جامعه در تحرک است، دست بالا را دارد، حرفش گوش شنوا دارد نباید اجازه عرض اندام بیابد!! خواننده های این نامه مشخص هستند، به خودتان زحمت ندهید و خطاب به جوانان در ایران نامه ننوسید، نامه را برای همانهایی که مد نظرتان هستند بفرستید هزینه کمتری هم دارد! جهت یادآوری شیرین عبادی یادش باشد ما خمینی را رهبر نمیدانستیم، به او اعتماد نداشتیم، منتظر اعلام نظرش هم نبودیم، در خیابان پرچم سرخ را با خود حمل میکردیم و شعارهای طبقاتی را با صدای رسا همراه و همصدا فریاد میزدیم. شعار ما در صف تظاهراتهای سال ۵۷ برابری، آزادی و حکومت کارگری بود. ما در آن انقلاب در صف شما نبودیم و بعد از به شکست کشانده شدن انقلاب توسط ضد انقلاب اسلامی صف عظیمی از هم نسل های ما در زیر گیوتین ضد انقلاب اسلامی جان باختند. عزیزانمان را از دست دادیم و ما که جان سالم بدر بردیم تنها محرومیتمان از دست دادن حق قضاوت نبود. شما و زیبا کلام هنوز نور چشمی‌های بخشی از این حکومت هستید و صد البته خودی. مردم شما را در هیچ لباس و خرقه و تن پوشی قبول ندارند، باورتان ندارند، حرفهایتان را مفت هم نمیخرند. تلاش بی ثمری را شروع کرده اید.

 

این صف ریاکار و ملون پایانی ندارد. احزاب ناسیونالیست کرد هم در نقطه دیگری از دنیا که تا دیروز بر رای دادن و انتخاب کاندیداهای لیست اصلاح طلبی برای مردم کردستان جهت امتیاز گیرهای حقیرانه خود اصرار داشتند، مدتی پیش در اعلامیه ای بی خاصیت و آبکی خطاب به مردم کردستان میگویند در انتخابات شرکت نکنید و رای ندهید. چه پیام داهیانه ای!! جامعه ای که بیشتر از ۴ دهه تحت شدیدترین سرکوبها بوده، مردمی که برای نان روزانه جانشان را میدهند و بارهای چند صد کیلویی را حمل میکنند، مردمی که جان جوانانشان را بلای اعتیاد هر روزه تهدید میکند، مردمی که پشتشان زیر بیکاری و فقر و فلاکت خم شده، اما تن به خفت و خواری نداده اند را این احزاب در انتخابات قبلی و انتخابات ریاست جمهوری تشویق به دادن رای کردند و صد البته خجالت هم نکشیدند!

 

امروز به مردم میگویند رای ندهید، ناگهانی و یک شبه به این احزاب الهام شده در جمهوری اسلامی انتخابات و رای هیچ معنایی ندارد. مضحکه است، سیرک و کارنوال هم نمیتواند نامیده شود. یک شبه و بسیار ناگهانی متوجه شده اند انتخابی وجود ندارد!! این درجه از ریاکاری را حتی عبادی و زیبا کلام هم دارا نیستند! آقایان مردم عروسک کوکی شما نیستند، مردم روزانه با این جنایتکاران در مبارزه ای گاه پنهان و گاه آشکار هستند. این مردم منتظر اوامر بزرگان ایل و قبیله نیستند. شما هر زمان خبر ریاست ژندارمری دورافتاده ترین پاسگاههای روستاهای کردستان را دریافت کردید، مختارید بپذیرید یا نه، اما مردم زحمتکش و مبارز کردستان تکلیف خود را با جمهوری جنایت و اعدام سالهاست روشن کرده اند. کردستان حوزه نفوذ شما و جمهوری اسلامی نیست. تلاش برای ترمیم آبروباختگی سالهای پیش با اعلامیه بی خاصیت و بی محتوای شما جهت عدم شرکت در انتخابات به جایی نمیرسد. بیهوده به خودتان زحمت ندهید. شما همراه با شیرین عبادی، صادق زیبا کلام و بقیه همپالکی هایتان به آخر خط رسیده اید و بسیار عقب تر از جامعه و مردمی که رایشان سرنگونی جمهوری اسلامی است. مردم بساط این حکومت را جمع میکنند و با شما هم تسویه حساب خواهند کرد.

 

***