رضا کمانگر: کمتر از دوماه به قتل دولتی مهسا امینی (ژینا) و آغازخیزش انقلابی سراسری مردم ایران مانده است. به نظرت چرا قتل مهسای جوان به این انفجار بزرگ اجتماعی تبدیل شد. ماهیت و کاراکتر این خروش انقلابی را چگونه می بینید؟
رحمان حسین زاده: درشروع صحبت مان بگذار گرامی بداریم، یاد ژینا امینی، مهسای جوان و همه جانباختگان خیزش انقلابی یکساله اخیرکه با ازدست دادن جان عزیزشان، جان تازه ای به خروش انقلابی و جنبش سرنگونی مردم ایران بخشیدند. جامعه ی سالها در نبرد با جمهوری اسلامی منتظر انفجار اجتماعی و انقلابی بود. جامعه ای که تجارب دی ماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ و چندین بار اعتصاب گسترده و برجسته و مستمر کارگران هفت تپه و هزاران اعتصابات کارگری دیگرو مبارزه دایمی زنان علیه حجاب را پشت سر گذاشته بود، جامعه ای که متکی به ابتکارات مبارزاتی و متشکل چند ساله فرهنگیان و معلمان و بازنشستگان و بخشهای معترض علیه فقر و گرانی و برای تامین معیشت بود، باقتل دولتی و جنایتکارانه مهسا خشم و انزجارو تحرک انقلابی اش سرریزشد. ۲۵ شهریور سال گذشته سرآغاز خیزش انقلابی سراسری شد که با پیشکسوتی زنان و دختران و نسل جوان، توده مردم جان به لب رسیده را با خواست بی اما و اگر سرنگونی به میدان کشید.
در مورد ماهیت و کاراکتر خروش انقلابی عروج کرده شهریورماه سال قبل میخواهم تاکید کنم، در وهله اول باردیگر شاهد عروج مجدد جنبش سرنگونی بزرگ متکی به تجارب مبارزات دی ماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ و دستاورهای جنبش وسیع اعتصابات کارگری و زنجیره تجمعات اعتراضی فرهنگیان و معلمان و بازنشستگان و مبارزه فردی و جمعی مداوم زنان علیه حجاب و تحرک مبارزاتی دانشجویان و نسل جوان بودیم. عروج دوباره جنبش سرنگونی ادامه ساده دی ماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ نبود، این بار تکامل یافته تر و ارتقاء یافته تر از قبل بود. از جمله اینبار در ابعاد بسیار گسترده تر و تقریبآ تمامأ سراسری، عمده شهرهای کشور را پوشاند. به دلیل حضور موثر، زنان و دختران ونسل جوان خلاف جریان و قطب چپ رادیکال ، خصلتها و المنتهای متفاوت تر و انقلابی و رادیکال در جنبش یکساله اخیر بسیار برجسته تر از دفعه های قبل به صحنه آمد. به این دلایل نه فقط شاهد جنبش سرنگونی عظیم، بلکه در بطن آن و همزمان خیزش انقلابی بزرگی را تجربه کردیم. البته به دلایل محدویتهای مشخصی که در این خیزش انقلابی وجود دارد، هنوز با قطعیت نمیتوان به عنوان انقلاب مورد نظر کارگران وما کمونیستها و آزادیخواهان و برابری طلبان از آن نام برد.در عین حال تاکید میکنم در بطن شرایط انقلابی به وجود آمده و خصلتهای رادیکال و چپ این خروش انقلابی، موقعیت بسیار مساعدی برای تحول این خیزش رادیکال به انقلاب مورد نظر کارگران فراهم شده است.
رضا کمانگر: در نگاهی مجدد دستاوردها و حتی کمبودها و محدودیتهای این تحول انقلابی را چگونه ارزیابی میکنید؟
رحمان حسین زاده: در همان اوایل خروش انقلابی فکر میکنم در مصاحبه های دیگری در مورد مختصات مهم و دستاورهای خیزش انقلابی این دوره صحبت کردیم. بگذارید به نحو فشرده بر خصلتهای برجسته و مهم آن دوباره پافشاری کنیم.دامنه گسترده و همبسته سراسری و استمرارآن به ویژه در چند ماهه اول این خیزش در سراسرکشور، علیرغم تفرقه اندازی ناسیونالیسم ایرانی و کرد دستاورد بسیار مهمی است، که تاکنون این کاراکتر را حفظ کرده است. پیشکسوتی زنان و دختران خلاف جریان با پرچم مبارزه علیه حجاب و شئونات اسلامی خصلت رادیکال و بسیار متحول و مهم این خیزش است که با مقاطع قبلی خروش انقلابی تمایز اساسی پیدا کرده است. تقابل شفاف با مذهب و اسلام میرود به یک رنسانس ضد مذهبی عظیم نه تنها در ایران و در صورت پیروزی در سطح منطقه و کشورهای اسلام زده تبدیل شود. پس زدن و به حاشیه راندن دسته بندیهای ملی و ناسیونالیستی و محلی بسیار مهم است. اتفاقأ شعار “زن، زندگی، آزادی” یک جنبه مثبتش این بود، اجازه نداد شعارهای ناسیونالیستی و محلی را به آن و به فضای سیاسی و انقلابی جامعه آویزان کنند. اما از اینها مهمتر و برجسته ترین خصلت خیره کننده، شکفتن خلاقیتهای مبارزاتی چه در قالب اهداف و شعارها و خواسته ها و چه در تاکتیک ها و اقدامات متنوع مبارزاتی و به دست دادن ابتکارات قابل تحسین فعالین و پیشروان مبارزات این دوره است. خیزش انقلابی ایندوره در ابعاد اجتماعی ایده انقلاب و انقلابیگری و ابتکارات انقلابی را به کوی و برزن ومحله و مراکز کار و به شهرها ودانشگاه و مدارس و به درون منازل و خانواده ها کشاند. درسهای انقلابی در فرصت چند ماهه در سطح اجتماعی و توده ای بکارگرفته شد و انقلابیگری در سنت رادیکال مبارزاتی جایگاه محکمتری پیدا کرده است. مهمترین سرمایه به دست آمده برای محکم کردن پایه ها و ساختار انقلاب کارگری این بخش تعیین کننده دستاوردها است. شاخه های مختلف بورژوازی مرتجع که قبل از قتل مهسا و خیزش شهریور و مهر ۱۴۰۱ انقلاب و ایده انقلابی را به تمسخر میگرفتند، این بار ریاکارانه به ستایش انقلاب آمدند و البته ریاکاریشان طولی نکشید و رنگ باخت. اتفاقأ انقلابیگری و رادیکالیسم ناظر بر خیزش چند ماهه عامل اصلی شکست و ناکامی طرحها و ائتلافهای جریانات راست شد. اپوزیسیون راست بازنده مهم این دوره اند. ناکامی راست ها و شکست پروژه همه باهمی بی پایه از دستاوردهای مهم خیزش انقلابی یکساله اخیر است. در ادامه به آن میپردازیم.
براساس دستاوردهای مورد اشاره بالا، با تاکید میتوان گفت، خیزش انقلابی نزدیک به یکساله اخیر کاراکتری رادیکال و چپ گرایانه داشت. در این چهارچوب برجسته شدن دو منشور سیاسی چپ و رادیکال، اولی “منشور مطالبات حداقلی ۲۰ نهاد و تشکل” و دیگری “منشور آزادی ، رفاه، برابری” و فعالیتهایی که در داخل و خارج حول آنها صورت گرفت، گوشه ای از پیشروی چپ در مقابل جریانات راست است. به طور خلاصه و در یک نتیجه گیری عمومی افق و سیاست و پراتیک رادیکال و چپ موقعیت مساعدتری را در خیزش انقلابی اخیر به دست آورد. تناسب قوا به نفع خیزش انقلابی و قطب چپ در درون این جنبش چرخید. درست برعکس شکست و ناکامی قطب راست، اکنون قطب چپ در موقعیت مساعدتری در جهت تداوم کشمکش طبقاتی و سیاسی به نفع آلترناتیو چپ و سوسیالیستی قرار گرفته است.
در عین حال شما به درست از موانع و محدودیتهای موجود در خیزش انقلابی میپرسید؟. طبعا با فرض گرفتن سرکوبگری خشن رژیم هاراسلامی که نزدیک به سی هزار زندانی و بازداشت شده و حدود هزار نفر جانباخته و هزاران نفر صدمه دیده جسمی و روحی به جنبش ما تحمیل کرده به عنوان اولین و مهمترین مانع عمل کرده ، بگذریم. آنوقت با چشمان باز باید محدودیتهای واقعی موجود در خیزش انقلابی را دید. من اساس این محدودیتها را در دو محور به هم مربوط و از هم تفکیک ناپذیر می بینم. سازمان و رهبری! به این معنا خیزش انقلابی و بخشهای متنوع و مختلف آن هنوز از سازمانیافتگی پاسخگوی همین دوره و سازمانهای توده ای ادامه کاردر جنبش کارگری و جنبشهای اجتماعی رادیکال رنج میبرد. مهمتر صرفنظر از اینکه کل این تحول مبارزاتی متکی به ابتکارات و هدایت گری رهبران در محل بوده است، اما هنوز فاقد رهبری فرامحلی و سراسری تر و هژمونیک رادیکال سوسیالیستی هستیم. اینها دو فاکتور مهم و تعیین کننده و پر کردن این دو خلاء در تضمین به پیروزی رساندن خیزش انقلابی و تعیین تکلیف قطعی با جمهوری اسلامی و حاکمیت سرمایه در ایران نقش اساسی ایفا خواهند کرد.
رضا کمانگر: ارزیابیهای هست که از شکست خیزش انقلابی یکسال گذشته صحبت میکنند، میگویند جمهوری اسلامی اوضاع را کنترل کرد؟ شما چه فکر میکنید؟
رحمان حسین زاده: جریانات و کسانی که چنین ارزیابی دارند، به نظرم خود را شکست خورده میدانند ویا شکست طلبند. باید دید که از منظر کدام جنبش و ترند سیاسی ارزیابی وارونه شکست خیزش انقلابی یکسال گذشته را جارمیزنند. تا آنجا که من مشاهده کردم، عمدتأ جریانات و فعالین راست اپوزیسیون، مبلغ شکست خیزش یکساله اند. آنها محق اند شکست طلبی را موعظه کنند، چون همانطور که اشاره کردیم، جریانات راست شکست خورده تحول انقلابی خیزش چند ماهه گذشته هستند. این خیزش نه تنها در راستای اهداف و منافع قطب راست پیش نرفته، بلکه متوجه شان کرده با تحول انقلابی رادیکال و چپ گرایانه قدرتمندی روبرو هستند. در نتیجه حساب شده میخواهند شکست طلبی و یأس را تبلیغ کنند. در قطب چپ و در افکار عمومی صرفنطر از بعضی محدودنگری و سطحی نگری حاشیه ای، با ارزیابی شکست طلبانه روبرو نیستیم. همین جا تاکید کنم فراز و نشیب سیاسی در این خیزش و حتی مشاهده فروکش کردن آن در مقاطعی که وجود داشته، مجوز تبلیغ شکست این خیزش نیست. به نظرم از منظر کارگر و توده معترض جان به لب رسیده، از منظر برداشتن گامهای محکمتر برای تعیین تکلیف با جمهوری اسلامی، خیزش انقلابی یکسال گذشته پیشرویهای جدی را ممکن کرده است. گام مهمی تناسب قوارا به نفع آلترناتیو رادیکال و آزادیخواه و برابری طلب چرخانده است. اکنون جنبش ما در موقعیت مساعدتری برای ادامه نبرد نهایی با جمهوری اسلامی و سرمایه داری قرار دارد.
رضا کمانگر: موقعیت راست و چپ در خیزش انقلابی یکساله به چه نحوی بود؟ چرا سیاست همه باهمی شکست خورد و صف بندی نیروهای سیاسی الان چگونه است؟
رحمان حسین زاده: در یک مشاهده ساده می بینیم، ائتلافهای ناهمگون مشروطه خواه و جمهوریخواه امثال شورای مدیریت گذار منحل شد. کنفرانس شکننده جرج تاون تمامیت ارضی طلبان و فدرالیستها و سلبریتی ها به شکست انجامید. شاخه های مختلف جمهوریخواه وائتلافها و بیانیه های آنها دوری و بی ربطی شان را با اهداف و خواسته های برخاسته از اعماق جامعه نشان میدهد. مرکز همکاری جریانات فدرالیست کرد در آستانه از هم گسیختگی است. علت اصلی اینست کل این طیفهای بورژوا ارتجاعی پاسخ رد از خیزش انقلابی در داخل گرفتند . لذا هیاهوی ماههای آغازین آنها با استفاده از رسانه های متنوع و پربییننده و نان به نرخ روز خور، و اتکایشان به پول و امکانات و حمایت های اولیه محافل پارلمانی و دست راستی در کشورهای غربی به گل نشست. همانطور که قبلا اشاره کردیم ، جریانات راست بازنده مهم این دوره اند. این یکی از دستاوردهای مهم خیزش انقلابی یکساله اخیر است. مسئله مهم دیگر پولاریزه شدن بیشتر صف بندیهای سیاسی و طبقاتی در جریان جنبش اخیر و شفافیت سیاسی ماحصل آن به روشنی در جبهه بندی عمیق تر راست و چپ و در صف آرایی متمایز اپوزیسیون راست و چپ خود را نشان داد. این پدیده مثبت بر اساس منافع طبقاتی و سیاسی متفاوت و متضاد جنبشهای متفاوت و در سطح ماکروی سیاسی در تقابل بین جنبش راست و چپ خود را نشان داد. جامعه ایران مثل همه جوامع کاپیتالیستی صحنه کشمکش جنبشهای طبقاتی و سیاسی متفاوت است. معلوم بود، تبلیغ راست گرایانه همه باهمی حتی در جنبش سرنگونی همگانی نمیتواند سیاست و تاکتیک این جنبشهای متفاوت را یکی کند. این واقعیت پایه ای علت اصلی شکست پروژه همه با همی بود. نفس این تمایز و تفاوت به وجود آمده در صحنه مبارزه جاری و ترکیدن حباب همه باهمی یک گام مهم در جهت انتخاب سیاسی آگاهانه توده مردم در میان آلترناتیو راست و چپ و پیشروی مهمی به نفع آلترناتیو چپ و سوسیالیستی است.
رضا کمانگر: انتظارات مختلفی از سالگرد خیزش انقلابی مطرح است. از جمله آیا امکان اوج گرفتن برآمد توده ای دیگری هست؟
رحمان حسین زاده: سالگرد قتل مهسا و آغاز خیزش انقلابی مقطع بسیار مهمی است. نفس گرامیداشت یاد عزیز جانباختن مهسا و نزدیک به هزار جانباخته مبارز دیگر و ارج گذاشتن فداکاری و مبارزه توده عظیم شرکت کنندگان و سازماندهندگان نبرد و مبارزه چندین ماهه اهمیت جدی دارد. اعلام همبستگی با عموم خانواده های صدمه دیده و هزاران بازداشت شده و هنوز در زندان مانده، پافشاری بر دستاوردها و تلاش برای بکارگرفتن ارتقا یافته ابتکارات مبارزاتی به دست آمده را باید جدی گرفت. مشاهده من اینست از مدتی قبل برنامه عمل و اقداماتی در تدارک گرامیداشت شروع خیزش انقلابی در داخل و خارج کشور در دستور است. تصور من اینست در این مناسبت شاهد تحرک اعتراضی جدی خواهیم بود. البته از این مسئله هم نباید غافل بود، جمهوری اسلامی از مدتها قبل برای مقابله با خروش اعتراضی دوباره خود را آماده کرده و میکند. طبعا موانع و محدودیتهای جدی را در مقابل جنبش اعتراضی محتمل ایجاد خواهد کرد. در مورد اینکه سربرآوردن اعتراضات درست در این مناسبت به برآمد توده ای دیگر منجر میشود یا نه؟، در این اوضاع پیچیده به سادگی نمیتوان قضاوت قطعی کرد. اما وقوع برآمد توده ای مجدد و حتی سازمانیافته تر ورادیکالتر کاملا در چشم انداز است. دلیل اینست جامعه بیدار شده نمیتواند، بیش از این حاکمیت جمهوری اسلامی و تعرض هر روزه اش به ابعاد متنوع زندگی شایسته انسان امروزی را تحمل کند. مشخصا مبارزه علیه فقر و علیه حجاب اکنون دو عرصه اصلی و مهم نبرد با جمهوری اسلامی و دو کانون مهم انفجار اجتماعی و برآمد توده ای مجدد در ماههای آینده بوده و محتمل است. براین اساس برای پاسخگویی به نیازهای مبارزاتی برآمد توده ای مجدد باید خود را آماده کنیم.
رضا کمانگر: به عنوان سوال آخر حزب کمونیست کارگری حکمتیست در تدارک سالگرد خیزش انقلابی چه میکند و فراخوان شما چیست؟
رحمان حسین زاده:حزب از یک ماه قبل با انتشار فراخوانی به استقبال گرامیداشت مبتکرانه و مبارزاتی سالگرد خیزش انقلابی رفته است. در اعلامیه ای به این مناسبت گفته ایم “فراخوان حزب کمونیست کارگری- حکمتیست اینست که سالروز قتل مهسا را به روز گرامیداشت کلیه جانباختگان برآمد انقلابی و تداوم حرکت انقلابی برای تعیین تکلیف با جمهوری اسلامی بدل کنیم. از امروز تا شهریور ماه باید در سنگرهای مختلفی حضور یافت. از اعتصاب و اعتراضات کارگری تا حرکات توده ای و امور سازماندهی و رهبری اجزای کار ماست. دوباره برمی خیزیم! یاد یاران را با پر کردن سنگرها و تلاش برای پیروزی گرامی میداریم! علیه زن کشی و فقر و فساد و جنایت، علیه حکومت نکبت اسلامی سرمایه بمیدان می آئیم!”
براین اساس انتظار و توقع ما از رهبران و فعالین سوسیالیست جنبش کارگری، فعالین جنبش زن و مبارزه علیه حجاب و رهبران و فعالین جنبشهای اجتماعی رادیکال اینست هم برای ارج گذاری همه جانفشانیها، فداکاریها، و مهمتر دستاوردهای خیزش یکساله اخیر با آمادگی و هوشیاری و سازمانیافتگی بتوانیم پتانسیل اعتصابی و اعتراضی کارگری و توده ای را به میدان بکشیم. شبکه همگام و متحد شده رهبران و فعالین جنبش کارگری و جنبش توده ای و جنبشهای اجتماعی رادیکال دست در دست هم گذاشته میتواند محور به میدان کشیدن کل پتانسیل اعتراضی علیه جمهوری اسلامی باشد.امیدوارم و انتظار داریم به این رسالت مهم عمل کنیم. به علاوه فراخوان ما به طور مشخص به فعالین کمونیسم کارگری و حزب حکمتیست اینست در این راستا همه ابتکارات خود را به کار گیرند. در عرصه خارج کشور حزب ما در همگامی با دیگر نیروهای چپ و کمونیست میکوشد مبتکر سازماندهی آکسیونهای اعتراضی و دیگر اقدامات در جهت برجسته کردن صدای جنبش آزادیخواهانه و برابری طلبانه باشد. مساله مهم دیگر اینست براساس زمینه عینی و مبارزاتی با برافراشتن پرچم مبارزه علیه فقر و علیه حجاب اسلامی میخواهیم به شکل گرفتن برآمد توده ای جهت تعیین تکلیف اساسی تر با وضع موجود و جمهوری اسلامی یاری رسانیم.
***
این مصاحبه در برنامه جامعه و کارگران که از تلویزیون پرتو پخش شده، صورت گرفت. متن کتبی آن اکنون با اندک تغییر و ادیت شده منتشر میشود.
***