پنجشنبە شب ٩ آذرماە امیر رضا آقایی نوجوان جوان ١٧ سالە اهل میبد یزد در یک واقعە دلخراش بە قتل رسید. یکی از مقامات امنیتی استانداری یزد قاتل این جوان را یکی تبعە افغانستان معرفی کردە است.
روز بعد از این واقعە، مردم در نماز جمعە دست بە اعتراض زدە و این اعتراض بە محل استقرار پناهجویان افغانستانی سرایت می کند و بدنبال آن شاهد نفرت غیر قابل وصف هزاران نفر از مردم میبد علیە هزاران افغانستانی مستقر در شهرک مخصوص پناهجویان در نزدیکی میبد یزد بودیم. آنان خشمگینانە شهرک را بە اتش کشیدند و فضای ارعاب و خشونت را بر شهر میبد و منطقە علیە فراریان جهنمی کە وحوش طالبان برایشان پدید اوردە است، مستولی کردند. خشمی غیر انسانی و نژادپرستانە علیە همنوعانی بی تقصیر کە جرمشان تولد در جغرافیایی است کە جنایتکاران طالبان برآن حکم می رانند.
مردم افغانستان حد اقل در ٤٤ سال گذشتە یک روز آرامش بخود ندیدەاند و در طول این همە سال بە کشورهای پیرامونشان گریختەاند و سکنی گزیدەاند و بخشا با تحمل مخاطرات زیاد خود را بە اروپا رساندە و با کار و رنج خود بە زندگی سامان دادەاند. با روی کار آمدن وحوش طالبان بار دیگر میلیونها نفر از بیم جان خود کشورشان را ترک و آوارە ایران و پاکستان و بخشا سایر نقاط جهان شدەاند.
افغانستانیهایی کە آزادی و کرامتشان هر بار توسط یکی از جانوران حاکم از جملە مجاهدین وطالبان، دولت غنی و مجددا وحوش طالبان لگد مال شدە است و اکنون مضافا بر محدودیت آزادیهای فردی و اجتماعی فقر وسیع و بلایای طبیعی مانند سیل و زلزلە معیشت و حیات آنان را دچارسختی و تنگنا کردە است. بە همین دلیل برای زندە ماندن مرزها را طی میکنند و پی این همە حقارت و توهین را بە تن می مالند و دولتهای جنایتکار ایران و پاکستان هم دست کمی از طالبان در برخورد بە این انسانهای زحمتکش ندارند.
رژیم اسکان و تردد افغانستانیهای مقیم ایران را در ١٦ استان ممنوع کردە و نفس این عمل نژادپرستانە راە را بە بخشیی از مردم کە صورت مسئلە را از جنایتکاران حاکم پذیرفتەاند، هموار می کند و بە چنین خصومتهایی دامن می زنند و بە جای پاشیدن بذر نوعدوستی و هم سرنوشتی تخم نفاق می کارند.
چند روز بعد از قتل این نوجوان ١٧ سالە در نزدیک برج ایفل پاریس جوان ٢٦ سالە ایرانی با چکش و چاقو بە جان مردم افتاد و یک جوان توریست ٢٣ سالە آلمانی را با چکش بە قتل رساند و چند نفر دیگر را زخمی کرد. با انتشار این خبر هیچ فرد ایرانی، هیچ مغازە و رستوران متعلق بە ایرانیان مقیم فرانسە و المان و آن دەها هزار پناهندەای کە در این کشورها کار و زندگی و تحصیل می کنند مورد هجوم و نفرت قرار نگرفتەاند. این سادە ترین و طبیعی ترین توقع از مردم ایران در برخورد بە همنوعانشان، بە انسانهایی کە جنگ و ناامنی فرار کرده اند وجویای ذرەای آزادی و لقمەای نان هستند و آنرا نە تنها گدایی نمی کنند بلکە با رنج کار خود طلب می کنند و برایش جان می کنند، است.
جریانات راست و فاشیست در داخل و خارج ایران احساسات کاذبعظمت طلبی ایرانی را بە رخ پناهجویان افغانستانی می کشند و بە فضای نفرت و انزجارعلیه آنان دامن می زنند.
یک ماە و نیم قبل داریوش مهرجویی و همسرش و خانم وحیدە محمدی فر در منزل شخصی بطور فجیعی از نوع قتلهای زنجیرەای بە قتل رسیدند و پلیس امنیتی خیلی سریع قتل آنان را بە دو مهاجر افغانستانی نسبت داد. با این حساب دیواری از دیوار پناهجویان افغانستانی کوتاهتر گیر نیاوردند. نفرت پراکنی علیە افغانستانیهای مقیم ایران از جانب رژیم و پاپوش دوزی و هتک حرمت آنان بە قدمت خود رژیم است و این نە یک ادعا بلکە یک حقیقت انکار ناپذیر است.
هزاران داستانسرایی در باب میهمان نوازی ما ایرانیان زبانزد خاص و عام است، اما هنگامی کە بە پناهجویان افغانستانی میرسد جز تحقیر و بی حرمتی چیز دیگری از این “مهر ورزی” نسیب اشان نمی شود یا بخش زیادی از آنان از آن محروم هستند.
باید این فضای مسموم را در هم بشکنیم. کودکانشان حق تحصیل رایکان ازشان سلب می شود، بە کودکانی کە پدر افغانستانی دارند شناسنامە نمی دهند و تردد آنان در ١٦ استان ممنوع شدە و تابلوها و بیلبوردهای نژادپرستانە علیەاشان می نویسند. حد اقل پنج میلیون ایرانی در خارج کشورزندگی می کنند. از کار در پیتزا شاپها و کارهای خدماتی و ساختمانی و بیمارستان و رستوران و غیرە اشتغال دارند و سالمندانشان و معلولین شان از خدمات این جوامع غربی بهرمند هستند و همچون سایر شهروندان کشور میزبان عمدتا بعنوان شهروندان این جوامع برسمیت شناختە شدەاند و در سوخت و ساز سیاسی و اجتماعی این جوامعسهیم هستند. بیایید با همان دید بە افغانستانیهای مقیم ایران بنگریم و آنان را با خود در مقابلە با جنایتکاران حاکم بر تهران و کابل متحد کنیم و بر آین جمعیت انسانی تاثیر بگذاریم. جریانات راست می گویند افغانها “تاثیر مخرب” بر فرهنگ ما ایرانیان می گذارند، اما ما در عوض می گوئیم چرا ما کە ٨٠ میلیون جمعیت داریم چرا بر آنان “تاثیر مثبت” نگذاریم؟! در هیچ جامعەای همگی فهیم یا نادان نیستند بلکە مقولەای نسبی است. مگر آنان کە در زندانها مشغول تجاوز بە عزیزان ما هستند و یا شکنجە می کنند ایرانی نیستند؟! مگر حاکمین جنایتکار ایران زادە این کشور نیستند؟! بنابر این اتفاق، محل تولد شرافت انسانی ما را تعیین نمی کند، بلکە درجە شعور و درایت انسانی ماست کە تعیین کنندە است و بە همین دلیل باید حساب خود را از دولتمردان جنایتکار جدا کنیم.
جای بسی خوشحالیست کە در میان این فضای نژادپرستانە “شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران” ابراز وجود کردە و نوری بر این تاریکی انداختە و از حق حیات و کرامت انسانی و تحصیل رایگان فرزندان افغانستانیهای مقیم ایران و سایر پناهجویان خارجی مقیم ایران، دفاع کردە است.
جا دارد از همینجا خطاب بە فعالین و تشکلها و نهادهای کارگری و مترقی بخواهیم کە زیر بار مسئولیت خطیر و تاریخی خود نسبت بە همنوعان و هم سرنوشتان و بویژە هم طبقەایهایشان شانە خالی نکنند. این عرصە کار شما و مبارزە اجتماعی شماست .بە حکم انسان بودنمان باید از فراریان جهنم طالبان حمایت کنیم. با چنین رفتارهایی است کە میتوانیم بە جای تخم نفاق و “بیگانە” ستیزی بذر هم سرنوشتی طبقاتی را بیفشانیم. در نبردهای سرنوشت ساز طبقاتی آتی در ایران و افغانستان این تنها برگ برندە ما خواهد بود.
سعید آرمان
پنجشنبە ١٦ آذر ١٤٠٢ برابر با هفتم دسامبر ٢٠٢٣