با حمله نظامی گروههای ارتجاعی و نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی به مراکز نظامی آمریکا در اردن و کشته شدن چند سرباز، تنشها در منطقه خاورمیانه بالا گرفته است. آمریکا بلافاصله اعلام کرد که این اقدام را تحمل نکرده و عاملین این حمله را مجازات خواهد کرد. جمهوری اسلامی و نیروهای ارتجاعی وابسته به آن، پیام آمریکا را دریافته و بلافاصله عقب نشینی کردند. بخشی از فرماندهان سپاه در یمن و سوریه نیز از منطقه تنشزا خارج شدند. در چند روز گذشته آمریکا و متحدیناش مواضع نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در یمن، سوریه و عراق را با پهباد انوع موشکها و بمباران هوایی مورد حمله قرار دادند. با این حال دولتهای آمریکا و جمهوری اسلامی همانند گذشته اعلام کردهاند که نمیخواهند وارد جنگ نظامی مستقیم شوند.
همزمان بخش زیادی از اپوزیسیون راست بواسطه “تحلیلگران و کارشناسان” و یا رهبران خود خوانده در رسانههای جریان اصلی ظاهر شده و وقیحانه خواهان حمله نظامی آمریکا و متحدیناش به ایران شدهاند و برای توجیهه این سیاست، حمله به “بیت خامنهای” و یا مراکز اتمی جمهوریی اسلامی را چاشنی گفتار جنگ افروزانه خود میکنند. این تبلیغات در شرایطی است که در گذشته حمله نظامی آمریکا ومتحدیناش تحت عنوان “نظم نوین جهانی” و با نقاب صدور دموکراسی به کشتهشدن صدها هزار نفر و نابودی زیر ساختهای جامعه و به برآمد گروههای راست، ارتجاعی و اسلام سیاسی در افغانستان، عراق، لیبی و یمن منجر شده و نتیجه دیگری جز به حاشیه راندن خواستههای دموکراتیک و برابری طلبانه و بدیلهای انقلابی و کارگری نداشته است. حمله نظامی به مراکز اتمی میتواند به یک فاجعه بزرگ انسانی و زیست محیطی بدل شود. صدها هزار نفر کشته و میلیونها انسان با خطر سلامت مواجه شوند و زیرساختهای جامعه ویران شود. بسیاری از آنها که این اباطیل را جار میزنند خود از مراکز پرورش رژیم اسلامی رانده شدهاند. همه مبلغین سیاست حمله نظامی باید در برابر افکار عمومی افشا و رسوا شوند.
واقعیت این است که منطقه خاورمیانه وارد دوره نوینی از تحولات ژئوپلیتیک جهانی پسا “نظم نوین” جهانی شده است. در فضای ایجاد شده ناشی از این شرایط، بازیگران متعددی برای تقویت و یا تثبیت موقعیت خود در این منطقه تلاش میکنند. جمهوری اسلامی که با بحرانهای درهم تنیده مواجه است و از تشدید برآمدن جنبش انقلابی در صحنه سیاسی ایران هراس دارد، مزورانه تلاش میکند که بحرانهای درهم تنیده خود را با دخالتگری سیاسی و نظامی در منطقه گره بزند و با توجیه شرایط جنگی و لفاظی در باره قدرت اول خاورمیانه و حفظ امنیت، موقعیت شکننده خود در داخل را به واسطه سرکوب، زندان و اعدام ترمیم کند. جمهوری اسلامی اما با همه شعارها و دعاوی دایمی علیه آمریکا و اسرائیل، مرزهای مانور خود را خوب میشناسد و دیدیم که در جریان قتل عام فلسطینیها توسط اسرائیل در غزه و حتی کشته شدن مزدوراناش جز رجز خوانی و لفاظیهای بیمحتوی چیزی درچنته نداشته است. آمریکا نیز در حال حاضر و دستکم در دوره بایدن درگیر بحرانهای متعدد داخلی و سیاستهای ژئوپلتیک جهانی و جنگ در اکراین است و پس از شکست مفتضحانه در عراق و افغانستان به نظر نمیرسد که بخواهد وارد یک جنگ دیگر در منطقه شود.
در این شرایط حساس جهانی، منطقهای و داخلی باید هرگونه نظامیگری و جنگ در منطقه محکوم شده و جنگطلبان رسوا شوند. جنگ و میلیتاریسم علاوه بر تخریب و کشتار انسانی، جنبشهای انقلابی و مترقی را به حاشیه می برد. نیروهای چپ و کمونیست، فعالین پیشرو طبقه کارگر و جنبشهای اجتماعی و همه انسانهای شریف و مترقی باید تلاش خود را برای سازماندهی طبقه کارگر و تودههای مردم ستم دیده و استثمارشده و برای برآمد نیرومندتر جنبش انقلابی به صحنه سیاسی متمرکز کنند و شرایط برای سرنگونی انقلابی و از پائین این رژیم از گور برآمده را فراختر کنند. تنها حکومت کارگران و زحمتکشان و دولت کارگری – شورایی است که توانایی مبارزه پیوسته علیه سرمایه داری و استثمار، و نیز استبداد و میلیتاریسم را دارد و میتواند به سلطه جنسی و جنسیتی، ستم ملی و دیگر سامانههای ستم و سلطه پایان دهد، سلامت انسان و محیط زیست را حفظ کند و آزادی و برابری را تضمین کند. همچنین حکومت کارگری سرشت انترناسیونالیستی داشته و نوید بخش رهایی انسان از شرایط نابهنجاری است که سرمایهداری به جهان تحمیل کرده است.
سرنگون باد رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
بهمن ماه 1402- فوریه 2024
امضا: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت