خامنه ای فراخوان داده است که بشتابید، از میان آدمکشان حرفه ای و اختلاسگران و سرمایه داران فاسد “انتخاب” کنید! این نمایش تحمیلی برای پر کردن صندلی ابراهیم رئیسی عضو هئیت مرگ و میرغضب اعظم نظام اسلامی است. جای نگرانی نیست، از مصطفی پورمحمدی عضو دیگر هیئت کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ٦٧ تا قالیباف نماینده چهاردرصدی ها و متخصص “لوله کردن” دانشجویان معترض و مشتی فاسد و نوکر بارگاه خامنه ای حضور دارند. اصلاح طلبان آدمکش، همان حزب اللهی های دیروز و سی خردادی ها، که در آن مملکت پیشکسوت راه انداختن بساط قمه کشی و اعدام صحرائی و تحمیل حجاب و سرکوب خونین سازمانهای کارگری و انقلابی اند، باز فیل شان یاد هندوستان کرده است. اصل بقای نظام، مواجهه با امواج اعتراض توده ای و انقلابی و کارگری، بصف شدن زیر عبای خامنه ای سیاست واحد آنهاست.
دورخیز برای یک شکست سنگین تر
رئیسی منتخب کسی نبود، وی با اختلاف میلیمتری بر آرای باطله برگمارده شد. عمده باصطلاح “نمایندگان مجلس” نیز از باطله باطل ترند. در دو انتخابات قبلی بزرگترین بلوک رأی “عدم شرکت فعال” بوده است. در انتخابات تحمیلی ١٨ تیر، باید شکست سنگین تر و خردکننده تری به خامنه ای و نظام اسلامی تحمیل کرد.
“تحریم” انتخابات سیاست انقلابی و کمونیستی نیست. کسی که میگوید تحریم میکنم، فرض نگفته اش اینست که اساس نظام را قبول دارد و صرفاً نارضایتیاش در قبال یک مورد خاص و اینجا “انتخابات غیر رقابتی” را تاکید میکند. سیاست کمونیستی و انقلابی همواره بر عدم شرکت و نه عدم دخالت تاکید داشته و نقطه عزیمت آن نامشروع بودن کل نظام و به طریق اولی مضحکه انتخابات آنست.
“عدم شرکت فعال” یعنی کارگران و اردوی انقلابی در انتخابات رژیم شرکت نمیکنند اما در آن فعالانه دخالت میکنند و سیاست دیرین خود مبنی بر نامشروع بودن این نظام و تلاش برای سرنگونی را پی میگیرند. ما میگوئیم در هیچ دانشگاه، منطقه و شهری اجازه ابراز وجود به قاتلین فرزندانمان ندهیم و هر برنامه انتخاباتی را به صحنه اعتراض ضد حکومتی بدل کنیم. هدف تحمیل یک شکست سنگین تر به حکومت اسلامی است. ما میگوئیم به قاتلین و شکنجهگران فرزندانمان، به زندانبانان و استثمارگران، به اوباش سیاسی و نظامی حکومت “رأی” نمیدهیم. ما میگوئیم همه جا پوسترها، بیلبوردها و تبلیغات این فرصت طلبان و کاسه لیسان را پائین بکشیم، آتش بزنیم و مشت محکمی بر دهان خامنهای بکوبیم. ما میگوئیم واضح است که در این مضحکه نباید شرکت کرد اما در قبال آن نباید پاسیو بود بلکه یک سیاست تعرضی بیش از هر زمان ضروری است. ما میگوئیم در جدال بشدت قطبی در ایران باید این مناسبت را به تعرضی درخور برای برچیدن نظم خونین اسلامی سرمایه داران بدل کرد.
اسطوره صندوق رأی
اصلاح طلبان مرتجع و تریبون های تبلیغاتی طرفدار حکومت برایمان موعظه می کنند که “تنها راه رسیدن به آزادی و اصلاح امور از صندوق رای میگذرد”! کسب آزادی از طریق صندوق رای ظاهری عامه پسند دارد. مگر نه اینست که حق انتخاب از طریق هر فرد یک رای میتواند مسالمت آمیزترین راه برای رسیدن به اهدافی باشد که همگان در آن ذینفعند؟ میگویند “ما باید به صندوق رای با تمام محدودیتهایش عادت کنیم”!
بگذارید بپرسیم کدام “صندوق رأی”؟ کدام “آزادی”؟ این کدام آزادی است که با فرض بقای ارتجاع سیاسی متحقق میشود؟ این کدام آزادی است که به ما حق “انتخاب” بین شکنجه گران و زندانبانان و استثمارگران مان را میدهد؟ “رای دادن” به گماشته های خامنه ای و “انتخاب” بین جلادان تنها ارتجاع را تحکیم میکند. دفاع از “رأی” دادن به تعدادی هزار بار امتحان پس داده و شریک جنایت در حکومت اسلامی، تبلیغ برای “رأی” دان به مشتی سرمایه دار انگل و قمه بدست سرکوبگر و فاسد که خون مردم را در شیشه کردند، تنها منعکس کننده هم خانواده بودن با نظام اسلامی، شریک بودن در آرمان اجتماعی و اهداف سیاسی جمهوری اسلامی است.
بعنوان کمونیست کارگری و انقلابی تصریح می کنیم که در نظامهای استبدادی، هیچوقت و در هیچ زمانی، یک ذره آزادی، یک ذره گشایش سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، از طریق صندوق رای حاصل نشده است. “صندوق رای” در این حکومتها نه مسیر آزادی شهروندان بلکه مکانیزم اسارت مجدد و امضای سند بردگی آنهاست. کسانی که تداوم انقیاد سیاسی و اقتصادی شهروندان را “آزادی” نام میگذارند، تنها شُرکای این بربریت اند. آزادی تاریخا با عمل انقلابی بدست آمده است و تنها توسط نیروها و جنبشهائی میتواند متحقق شود که در آن ذینفعند. انتخابات تنها زمانی میتواند مظهر و بیان اراده عمومی مردم باشد که یک پروسه سیاسی واقعی برای نفی ارتجاع طی شده باشد و انتخابات به یک واقعیت مادی و اجتماعی جنبه حقوقی بدهد. انتخابات تنها در شرایطی که جامعه از قید ارتجاع آزاد شده است و شهروندان بطور عینی امکان عملی و مادی ابراز وجود سیاسی مستقیم و مستمر را دارند میتواند معنی داشته باشد.
صندوق رای در نظام اسلامی که درگیر جنگی خونین با جامعه انقلابی است، یک اسطوره و یک کلاهبرداری سیاسی است. رأی ما در خیابانها و اعتراضات و اعتصابات با قدمها و فریادهایمان داده شده است؛ حکومت اسلامی نمیخواهیم! رأی ما سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی سرمایه داران است! به پیش برای تحمیل شکست سنگین دیگری به جمهوری اسلامی!
١٤ ژوئن ٢٠٢٤