علیه شوک های اقتصادی
در میان قیل و قال پیشا-انتخاباتی و خلسه دوباره نیروهای طرفدار رژیم موسوم به اصلاح طلب و جمهوریخواه، ما اعلام کردیم که پزشکیان مأمور اجرای شوک های اقتصادی، گرانی و تحمیل فقر بیشتر، سرکوب در داخل و تلاش برای مذاکره و دفع درجه ای از فشارها در خارج است. در تیم کمپین انتخاباتی پزشکیان همه خشکه مقدس های هار بازار آزادی و عوامل بانفوذ اتاق بازرگانی جمع شده بودند. در گرماگرم نمایش انتخابات بی سر و صدا نان در چند شهر گران شد. سال گذشته در بیش از ۱۵ استان با افزایش بیش از ۴۰ درصدی قیمت نان مواجه شدیم که بعضاً با تکذیب مسئولین روبرو شد اما نهایتاً دلیل گرانی نان را گرانی سوخت و کاهش یارانه آرد و سیاستی برای “متناسب سازی قیمتها” عنوان کردند. محدودیت خرید نان و فروش نان نصفه از بدعت های حکومت فقر و فلاکت است که از آبانماه گذشته جاری شد. جمله طلائی این است: “متناسب سازی قیمتها”! گرانی نان و ارزاق عمومی و پایه ای، گرانی چند برابری برق و ارسال هزینه های سرسام آور برای مشترکین، و اکنون تلاش برای جا انداختن گرانی بنزین از مقدمات شوک های اقتصادی جدید است.
پزشکیان در آخرین اظهاراتش در اینمورد گفت: “هیچ منطقی وجود ندارد که بنزین را با دلار آزاد بخریم و با سوبسید به مردم بفروشیم، پول گندم و حقوق بازنشسته را نداریم، آنوقت بنزین را دلاری ۵۰ تومان میخریم و ۱۰ تومان میفروشیم. هر انسان دغدغهمندی این نوع سیاست را نمیپذیرد”!
آنچه که تدریجاً علنی میشود ادامه سیاستهای دولت رئیسی است. رئیسی قرار بود “با شیب کم” قیمتها را “متناسب” بازار جهانی کند. یعنی به طرق قطره چکانی زهر شوک اقتصادی را به مردم بخوراند. پزشکیان نرسیده عجله دارد و ترمز بریده است. او و مشاوران اقتصادیش و روسای اتاق بازرگانی یادشان نرفته که گرانی نان دریچه بروز اعتراض دیماه ٩٦ شد. حتما به خاطر دارند که گرانی بنزین و سوخت دریچه بروز انفجار آبان ٩٨ شد. اما میخواهند رکوردهای دولت روحانی را بشکنند و با اجرای برنامه موسوم به “توسعه هفتم”، از جبهه های مختلف و متعدد وسیعترین تهاجم را به سطح معیشت طبقه کارگر و مردمی که فی الحال در فقر و فلاکت بسر میبرند صورت دهند.
باندهای متفرقه حکومت اسلامی هر اختلافی باهم داشته باشند در خط مشی اقتصادی مبتنی بر استثمار شدید و تحمیل فقر و فلاکت به مردم یکصدا و متحدند. آنچه از دوره رفسنجانی آغاز شد و در دولتهای بعدی قدم بقدم اجرا شد، در دولت رئیسی (مفاد برنامه توسعه هفتم) و بعد پزشکیان به اوج رسیده است. پزشکیان مجری جدید این برنامه است.
“منطق” پزشکیان و اژدهای هفت سر ابواب جمعی اسلامی برای گرانی ارزاق عمومی و عاملهای انرژی کدامست؟ در شرایطی که دستمزدها مستمراً کاهش می یابند و سیاست ارزان سازی نیروی کار ستون فقرات سیاست اقتصادی حکومت است، در جائی که خط فقر در کلان شهرها حول و حوش سی و پنج میلیون تومان است و سطح دستمزد بیشتر کارگران به زور به ١٠ تا ١٥ میلیون تومان میرسد، منبع این افزایش هزینه های روزانه باید از کجا تامین شود؟ به اینها باید سیاست حذف و کاهش یارانه ها (سوبسیدهای دولتی) را اضافه کرد که در همین دوره توسط مشاورین اقتصادی پزشکیان طرح شده است.
واقعیت اینست که سرمایه داری ایران روی دو رکن کار ارزان و استبداد سیاسی استوار است. این رژیم نه میخواهد به کمترین نیازهای پایه ای جامعه پاسخی بدهد و نه ابدا برایش مهم است که مردم چگونه باید هزینه های جاری “زندگی” روزانه را تامین کنند. فرض شان اینست که قدم به قدم جلو میرویم و هر بار چند هزار نفر را از دم تیغ و گلوله میگذرانیم تا این داروی نجات بخش سود سرمایه داران را به جامعه بخورانیم. یک هدف سیاسی مشخص تر شوک های اقتصادی اینست که توقعات جامعه را پائین نگاهداشت. زمانی میگفتند گوشت نخورید، امروز میگویند نان نخورید و روزه بگیرید! حتی برده داران عهد عتیق بردگان را سیر و سرپناهی برای آنها تامین میکردند. سرمایه داران اسلامی، این برده داران نفرت انگیز و فاسد دوره حاضر، میخواهند مردم در قرن بیست و یکم مانند قرن هژدهم زندگی کنند و هر اعتراض شان را با گلوله و زندان جواب دهند.
شوک های اقتصادی از محورهای کار دولت جدید اسلامی در متن یک دوره از خیزش و برآمد انقلابی و توده ای است. اما محاسبات آنها غلط است، نمیتوان هم گلوله زد و هم گرسنگی داد. دولتهای منطقه و استبدادهای سیاسی از عربستان و دیگران عمدتاً با تامین درجه ای از رفاه اقتصادی توانسته اند به حاکمیت استبدادی خود ادامه دهند. خامنه ای و کارگزار بی فرهنگ و عقبمانده اش دکتر پزشکیان، خیال می کنند میتوانند روی دوش شوک های اقتصادی یک جامعه را به سکوت گورستانی وادار کنند و در سایه تسری اختناق چرخهای سرمایه داری ورشکسته ایران را بگردانند.
آن افراد “دغدغه مند” مورد اشاره پزشکیان همان باصطلاح اقتصاددانان بورژوا و بازار آزادی هستند که برنامه های توسعه نظام را تدوین میکنند. سیاستهای شوک درمانی پزشکیان از حمایت کل طبقه بورژوازی ایران از حکومتی و اپوزیسیونی برخوردار است. طبقه بورژوازی ایران برای سری در میان سرها درآوردن و رقابت در بازارهای منطقه پرچم پوسیده “متناسب سازی قیمتها” و “ارزان سازی مستمر ارزش نیروی کار” را برافراشته است. معادله ای که بسیار شکننده است و خروجی آن برآمدهای کارگری و توده ای در ابعاد وسیع تر است.
رژیم اسلامی البته همراه با شوک های اقتصادی خود را برای واکنش جامعه آماده میکند. در این کشمکش برسر نان و زندگی و نفس حرمت و حقوق پایه انسانی، تنها اهرم حکومت سرکوب و سرکوب است. گسترش روزافزون اعتراضات کارگری برای افزایش دستمزد و حقوق پایه به گسترش مبارزه اعتصابی و توده ای با نفس حکومتی که نان را گرو میگیرد و آزادی را سلاخی میکند، اجتناب ناپذیر شده است. طبقه کارگر و اکثریت مردم محروم در جامعه نقشه های خونین سرمایه داران طفیلی و فاسد را نقش بر آب خواهد کرد. جامعه علیه شوک های اقتصادی جدید می ایستد و در این مسیر نیز سرنوشت رژیم اسلامی سرمایه تعیین خواهد شد. در این نبرد طبقه کارگر نه تنها با جمهوری اسلامی بلکه با کل بورژوازی ایران و حامیان جهانی اش روبرو است.
سردبیر.
٣٠ اوت ٢٠٢٤