به مناسبت ۱۳ مهر (۵ اکتبر)، روز جهانی معلم
نگاهی به تجمع اعتراضی معلمان و فرهنگیان در کرمانشاه
سعید یگانه
انگیزه نگارش این یادداشت، تجمع و اعتراض پرشور و انقلابی معلمان و فرهنگیان بازنشسته در مقابل استانداری کرمانشاه، روز یکشنبه ۱۳ مهر، برابر با ۵ اکتبر و به مناسبت روز جهانی معلم است. این گردهمایی، نمونهای از اعتراض صنفی، سیاسی و طبقاتی بسیار رادیکال معلمان و فرهنگیان شاغل و بازنشسته بود که در ادامه به آن میپردازم.
جنبش معلمان و فرهنگیان در طول سالهای گذشته، یکی از جنبشهای اجتماعی مؤثر در پویایی سیاسی جامعه ایران بوده است. این جنبش بویژه از اواخر دهه هشتاد با سرگیری و گسترش مبارزات صنفی، سیاسی و طبقاتی در شکل کنونی خود، مسیری پر تلاطم و پر فراز و نشیب را پیموده است. علیرغم سرکوب شدید سیاسی در دورههای مختلف، دستگیری مداوم فعالان و شخصیتهای آن، جنبش معلمان تسلیم نشده و امروز با طرح مطالبات معیشتی، سیاسی و آموزشی و گسترش تشکلهای صنفی در بسیاری از شهرها، به جنبشی پایدار، سراسری و مقاوم در برابر ظلم و ستم حاکمیت مذهبی و سرمایهداری ایران تبدیل شده است. جنبشی که در کنار سایر جنبشهای اجتماعی همچون جنبش کارگری، زنان و دانشجویان حضور دارد.
درست است که در جنبش معلمان، همانند دیگر جنبشهای اجتماعی، گرایشات سیاسی گوناگون از راست تا چپ، از قانونگرا تا رادیکال وجود دارد، اما نگاهی به مبارزات، اعتصابات و جنب وجوش این جنبش سالهای اخیر، بویژه از سال ۱۳۹۵ وازمقطع خیزش انقلابی ۱۴۰۱به بعد، نشان میدهد که این جنبش هرچه جلو رفته، رادیکالتر، سیاسیتر و مدعی تر شده و در برابر حاکمیت کوتاه نیامده است. گرایشی از این جنبش که پیشتر بر مبارزه قانونی، رفتوآمد به دالانهای مجلس و چانهزنی با دولت که شکلی ازمبارزه برای تامین مطالبات خودتأکید داشت، بهدلیل گسترش فقر، تشدید مشقات زندگی و عدم جوابگویی دولت به مطالبات برحق معلمان و بازنشستگان و رشد سایر جنبشهای اجتماعی، جای خود را به مبارزه قاطع خیابانی داده است. اعتراضات خیابانی، تجمع در برابر ادارات دولتی اکنون به شیوهای دائمی و تثبیتشده در جنبش معلمان و بازنشستگان تبدیل شده است.
به گفتهی یکی از سخنرانان این تجمع اعتراضی:
“از کنشگران واقعی، آنانی که خیابان را جایی برای مبارزه انتخاب کردهاند.”
زنان، بهعنوان بخشی از بدنه معلمان و فرهنگیان شریف و مبارز، در این جنبش نقش برجستهای ایفا کردهاند و همچون بقیه همکارانشان، از اخراج تا زندان، هزینههای سنگینی پرداختهاند.
اعتراض معلمان و فرهنگیان ابعاد گوناگونی را در برگرفته است. مطالبه آموزش رایگان و حق برخورداری از آموزش باکیفیت و علمی برای همه دانشآموزان، بویژه در مناطق محروم، از جمله خواستهای مهم این جنبش بوده است. همچنین اعتراض به ساختار ایدئولوژیک و مذهبی نظام آموزشی، بهبود وضعیت معیشتی و منزلت معلمان شاغل و بازنشسته، دریافت حقوق متناسب با تورم و گرانی، برخورداری از بیمه کارآمد و امکانات فرهنگی و رفاهی، همگی از مطالبات محوری معلمان هستند.
تشکلیابی مستقل از دولت، آزادی بیان، آزادی بیقید و شرط معلمان زندانی، لغو اعدام و دفاع از فعالان کارگری زندانی نیز همواره در دستور کار جنبش معلمان بوده است. صدها معلم شریف و مبارز تاکنون در این راه بازداشت، زندانی، یا اخراج شده و هزینههای سنگینی پرداختهاند، اما تسلیم زورگویی دولت نشدهاند. در سالهای اخیر، بویژه پس از ۱۳۹۵، در خیزشهای ۹۶، آبان ۹۸ و ۱۴۰۱، معلمان در کنار مردم معترض ایستادهاند و در دفاع از جنبش زنان، کارگران و دانشجویان، سکوت نکرده و در میدان بودهاند.
این خصوصیت بارز و تأثیرگذار جنبش معلمان و فرهنگیان شاغل و بازنشسته را میتوان در تجمعات و اعتراضات آنها در سراسر کشور مشاهده کرد. تجمع اخیر در کرمانشاه، در روز ۱۳ مهر برابر با ۵ اکتبر، به مناسبت روز جهانی معلم، در مقابل استانداری برگزار شد و باید به برگزارکنندگان و سخنرانان آن درود فرستاد.
بیایید به شعارها و سخنان یکی از معلمان بازنشسته در این تجمع نگاهی بیندازیم تا ببینیم وجود و رشد این جنبش و حمایت از مبارزات معلمان و فرهنگیان، در شرایط سیاسی کنونی ایران، تا چه اندازه برای جامعه و خانوادههای دانشآموزان اهمیت دارد و چقدرمیتواند پشتوانهای سیاسی وتاثیرگذاری در جنبش طبقاتی کارگران، محرومان و خود معلمان و بازنشستگان شریف در مبارزه برای عبور از جمهوری اسلامی و پایان دادن به ظلم، استثمار و نابرابری باشد.
سخنان سخنران این تجمع اعتراضی:
“از کنشگران واقعی، آنانی که خیابان را جایی برای مبارزه انتخاب کردهاند. امروز روز جهانی معلم است. یاد کنیم از ابوالحسن خانعلی، نماد عصیان و مقاومت. یاد کنیم از معلمان جانباخته؛ هرمز گرجیبیان، سید قربان حسینی و معلم سربدار، فرزاد کمانگر. یاد کنیم از تمامی معلمانی که توسط خدای خشونت گر دهه شصت از مدار آموزش و پرورش خارج شدند. یاد کنیم از تمامی معلمانی که از خوزستان تا خراسان، از کردستان تا گیلان، از آذربایجان تا کرمان، از بوشهر تا رشت فدای همین خدای دهه شصت شده اند که دوباره زنده شده است و با خشونت تمام، با اخراج و انفصال از خدمت مواجه می شوند. در این روز یادآوری می کنیم که مدارس ما تبدیل به پادگان شده . معلمان اسیر ایدئولوژی تمامیت خواهی شده اند که در آن کنشگری و عقلانیت مرده است. و بگوئیم که دانشگاهها نیز از این ویرانتر است . دانشگاه توسط امنیتی هایی اداره می شود که هیچ حرفی از عقلانیت در میان نیست. “امروز کارگران کار خانه ها عمر خود را مصرف می کنند تا تبدیل به سرمایه شود و این سرمایه علیه آزادی و برابری به کار گرفته می شود”.
ما در وضعیت بسیار فلاکتباری به سر میبریم. “دستان سرمایه بر گردن ماست و چنگال آن هستیمارا گرفته است”.
امروزپیام ما برای رهایی از استبداد و سرمایه، تنها راه مهاراین قدرت هار، تشکل یابی معلمان، کارگران، دانشجویان، و تمام مردم تحت ستم و هبستگی و اتحاد این تشکلها هست. تشکلهای مستقل از قدرت. این سخنان و این شعارها باید تکثیرو به شعارمبارزاتی و گفتمان جنبشهای اجتماعی و اتحاد وهمبستگی مبارزاتی تبدیل شود.
شعارها “همبستگی و اتحاد، چاره ظلم و بیداد”. اتحاد ، اعتراض، علیه فقر و فساد”.
این سخنان و این شعارها وبیشتر ازآن که در این تجمع اعتراضی مطرح شد، اگرچه در خیلی از تجمع های اعتراضی و اعتصابمعلمان و بازنشسته گان تا کنون مطرح و بطورجدی و پیگیر دنبال شده است، باید تکثیر و به شعارمبارزاتی و گفتمان جنبشهای اجتماعی و اتحاد و هبستگی مبارزاتی حول خواستهای آزادیخواهانه، علیه فقرو فلاکت، در دفاع از جنبش زنان ، برای رفاه و آزادی و برابری علیه استبداد و سرمایه داری حاکم تبدیل شود.
اکتبر٢٠٢٥