مقالات

پاندمیک ویروس کرونا و دو راهی نظم نوین جهانی! قسمت اول جمال کمانگر

در این دوران سخت و وحشت انگیز که  بیش از دو و نیم میلیارد نفر از مردم جهان از ترس مرگ و بیماری در حبس خانگی هستند و هنوز کورسوئی در انتهای تونل وحشتی که در مقابل بشریت سر باز کرده است، مشاهده نمیشود. شاید پرداختن به مسائل سیاسی و سمت و سوی جهان پسا ویروس کرونا زیاد مورد توجه قرار نگیرد! بدرست مسئله اصلی مردم علی العموم حفظ سلامت و عبور از این بحران کشنده است.

اما برای ما که مسائل سیاسی و اجتماعی دنیای پیرامون را تعقیب میکنیم سئوالات بیشماری در این دوران قرنطینه و بیکاری دور سرمان میگردد! جهان ما به کدام سو میرود؟ برنده و بازنده پاندمیک کووید ١٩ در سطح دولتها چه کسانی هستند؟ آیا جهان در مقابل دو راهی نظم نوین قرار گرفته است؟ نقش مذهب و خرافات در آینده چگونه خواهد بود؟ آیا نظام سلامت عمومی از حیطه بازار خارج خواهد شد؟ آیا اوضاع اقتصادی جهان به قبل از عروج ویروس کرونا باز خواهد گشت؟ سرمایه داران با مازاد نیروی کار بعد از بحران چگونه رفتار خواهند کرد؟ آیا ویروس کرونا بشر را بسوی سوسیالیسم یا ناسیونالیسم افراطی سوق خواهد داد؟ و احتمالا لیست این سئوالات بیش از این خواهد بود. من تلاش میکنم در حد توان به این سئوالات بپردازم. اما جواب من یک به یک نخواهد بود.

معمولا نقطه عطف هایی در تاریخ وجود دارد که سیمای جهان را برای سالها تغییر میدهند. انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب اکتبر، دخالت نظامی بریتانیای کبیر در بحران کانال سوئز در سال ١٩٥٦، پروستریکا و گلاسنوست گورباچف، هر کدام باعثعروج و افول و فروپاشی این یا آن چهارچوب فکری و سیاسی و امپراطوری شده است. آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم بر اساس قدرت بلامنازع اقتصادی، سیاسی و نظامی اش در مقابل بلوک شرق نقش رهبری کننده سرمایه داری را در جهان بازی میکرد. با پیروزی ترامپ در سال ٢٠١٦ پروسه به محاق رفتن این نقش توسط ایالات متحده در حال تکمیل شدن بود. پاندمیک کرونا بیش از هر بحرانی سردرگمی آمریکا در نقش رهبری کننده ائتلاف سنتی ای که ٧٠ سال پشت سیاستهای ویرانگر آن کشور قرار گرفته اند، را برملا کرده است. در کشاکش مرگ و زندگی، ترندهای مختلف سیاسی در مقابل هم قرار گرفته اند. سردرگمی کنونی آمریکا ریشه در سیاست های انزواطلبانه ترامپ مبنی بر پروتکشنیسم اقتصادی، ناسیونالیسم افراطی و ضدیت با خارجیان دارد. این تفکر تماما در مقابل گلوبالیزاسیون و دنیای بدون مرز بعد از فروپاشی دیوار برلین قرار گرفته است که افتخار بلوک پیروزدر جنگ سرد بود! بستن مرزهای کشوری یکی پس از دیگری و منع کردن مسافرت اروپائیان به آمریکا توسط ترامپ و مهمتر از همه بستن مرزها در کشورهای اروپایی، هرچند بعد از پایان بحران کنونی برداشته خواهند شد، اما به نظر میرسد به قبل ازشروع بحران کرونا بازنخواهد گشت. آنگلا مركل در سخنزانیاش هنگام اعلام وضعيت فوق العاده در آلمان حتی يكبار هم به اتحاديه اروپا به عنوان بزرگترين و موثرترين اتحاد داوطلبانه كشورهای عضو اشاره نكرده است. اين يك اتفاق سهوینيست!

ترامپ رئيس جمهور آمريكا در حالی كه ايتاليا به وضعيت انفجاری رسيده بود، بجای اعلام همبستگي و فرستادن كمكهایپزشكی، نه تنها آن كشور، بلكه تمام اتحاديه اروپا و از جمله بريتانيا و ايرلند را هم برای يك ماه از رفت و آمد دريايی و هوايی به ایالات متحده ممنوع كرد. كاخ سفيد بجای همياریبا دولتهای اروپائی، با تويیت های ترامپ شروع به سرزنش كردن متحدین خود کرد كه گویا در كنترل اشاعه ويروس كوتاهیكرده اند! يك سردر گمی بر بلوك موسوم به غرب سابق حاكم شده است. دولتهای دست راستی بعد از بيش از ١٢ سال تحميل رياضت اقتصادی  و سرشکن کردن بحران مالی ٢٠٠٨برسر طبقه کارگر، اینبار چند تریلیون دلار برای نجات شركتها و موسسات مالی به بازار تزريق كرده اند. از ترامپ و ماكرون و بوريس جانسون تا پوتین و موودی در هند و دیگران “اتاق جنگ”علیه “دشمن نامرئی” تشكيل داده اند. هر روز پشت پوديوم ظاهر ميشوند و آمار مبتلايان و كشته ها را همراه با قوانین جدید برای کنترل بیشتر مردم اعلام ميكنند. مردم كشورهای خود را به حبس خانگی با كمترين امكانات تشويق ميكنند!

دو راهی نظم نوين جهانی

به موازات گسترش ويروس كرونا، جهانی شدن در مقابل دولتهای ملی و افول آمريكا در مقابل عروج چين قرار گرفته است. ويروس كرونا و نحوه مقابله با آن، آنچه دولت- ملت گفته ميشد را بيشتر از گذشته مجهز كرده است. توپ را به ميدان آنها انداخته است. در دوره بحران های حاد به دليل اينكه دولتها و حاکمیت های کشوری، دسترسی اقتصادی و سازمان حاضر و قدرت بيشتری در مقایسه با سازمانهای بين المللی دارند، توان اینرا دارند که مردم را وادار كنند كه پشت آنها بایستند. شيوع جهانی ويروس كرونا نشان داد كه زنجيره توليد، توزيع و انتقال كالاها چقدر شكننده است. اين بحراننشان داد برخلاف هارت و پورت های كشورهای صنعتی، و البته صدور سرمایه، تمام نيازمنديهای بخش بهداشت و درمان وارداتی است و با شرایط اسفبار طبقه کارگر در کشورهای دیگر تولید میشود! ويروس كرونا رفاه نسبی در غرب را با چالش جدی روبرو كرده است. اين وضعيت ترندی كه سالها قبل از اينكه، كسی اسمی از كوويد ١٩ شنيده باشد همواره بر پروتكشنیسم، محلی گرايی و توليد داخلی و كنترل شديد مرزها برای جلوگيری از مهاجرت تاكيد داشته اند، را قدرتمندتركرده است. امروزه بستن مرزها برای جلوگيری از گسترش بيماری برای مردم قابل قبول شده است! با خانه نشين شدن پارلمانها و همسویی اپوزيسيون با قوانين اضطراری در اين كشورها، دولتهای “نجات ملی” بدون كنترل و حسابرسی ممكن است تا انحلال همكاریهای بين المللی و بستن درهای تجارت جهانی پيش بروند.

البته آمريكا قبل از بحران كرونا از دادگاه بين المللی جنايت جنگی و شورای حقوق بشر سازمان ملل و معاهده پاريس در مورد کنترل گازهای گلخانه ای خارج شده بود! ترامپ علناً بر بی خاصيتی سازمانهای بين المللی تاكيد داشته است. اين وضعيت ميتواند اتحاديه اروپا را متلاشی و رابطه بين چين وآمريكا را بيشتر از اين تيره و تار کند.

اما در پس هر بحرانی برندگان و بازنده گانش مشخص خواهند شد. قدر مسلم تمام كسانی كه در جريان اين بحران جان عزيزشان را از دست داده اند و خانواده های داغ ديدهآنها، بازنده اصلی بوده و خواهند بود. ممكن است صدها ميليون نفر شغلشان را از دست بدهند و اقتصاد جهانی با ركود بی سابقه مواجه شود. نشانه های اين ركود از همین حالا قابل مشاهده است. اما در سطح ماكروتر روابط بين دولتها هم دست خوش تغييراتی خواهد شد. تمام کشورها بدون استثنا با مشكلات جدی روبرو خواهند شد.

آمريكا در کوتاه مدت بيشتر سياست انزواطلبانه را در پيش خواهد گرفت. به يمن دست بالا پيدا كردن محلی گرايی در مقابل گلوباليزاسيون، اتحاد نامقدسی بين جريانات راست و جنبش محيط زيست در حال شكلگيری است. جريانات راست برای مقابله با موج جديد آوارگی بدليل جنگ و فروپاشی دولتها و بالا آمدن آب سطح درياها و خشکسالی، با سخت تر كردن قوانین مهاجرت ديوار بلندی بدور كشورهای خود می سازند. جنبش محيط زيست هم بر محلی گرايی و جلو گيری از تردد هوايی برای كاهش گازهای گلخانه ای در نقطه مقابل جهانیشدن اقتصاد و ارتباط آزادانه انسان ها قرار گرفته است.

موقعیت منحصربفرد چین

چين با جمعيتی بالغ بر يك ميليارد و چهارصد ميليون نفر سيستمی بنياد نهاده است كه نظم و نسق رابطه كار و سرمايه و تبعيت مردم از دولت به بخشی از هويت ناسيوناليستی آحاد مردم آن كشور تبديل شده است. چين هرچند در اوایل با پنهان كاری و حتی بازداشت دكتر لی وينلانگ كاشف ويروس كرونا و تشكيل پرونده توسط پليس به جرم تشويش اذهان عمومی” برای وی، قصد پنهان كاری داشت. اما دولت پكن بسرعت متوجه شد اگر ميخواهد به عنوان رهبر در دنيا شناخته شود بايد در صدد جبران اشتباه خود برآيد. بسرعت از دکتر “لی” و خانواده اش عذرخواهی کردند. چند هفته بعد تر دکتر “لی” بر اثر ابتلا به کرونا فوت کرد.

دولت آمریکا تمایلی به دخالت و بسيج كشورهای همپيمانش برای مقابله با اپیدمی كرونا نداشت. تا جايی كه ترامپ آنرا با يك سرماخوردگی ساده مقايسه كرد و گفت: “ظرف ٤-٥ روز تمام ميشود.” با گسترش اپديمی كرونا در ماه ژانويه و فوريه،زمزمه مقايسه آن با حادثه انفجار نيروگاه هستهایچرنوبيل” در اکراین به گوش ميرسيد. اما دولت چين مقررات سختگيرانه ایرا برای رفت و آمد مردم در شهر ووهان و ساير شهرهایاستان هووبی” اعلام كرد. ظرف يك هفته نزديك ١٠٠ ميليون نفر را قرنطينه اجباری کردند تا جلوی گسترش ويروس را بگیرند. تعطيلی شهر ١٠ ميليون نفری ووهان از صفحه تلويزيونهای تمام دنيا به نمايش گذاشته شد. ظرف ده روز دو بيمارستان مجهز با ظرفيت ٢٣٠٠ تخت آی سی يو در مقابل دوربينهای جهان بطور زنده ساخته شد. شهرها و مراكز تجاریدر سراسر چين به حالت نيمه تعطيل درآمدند. تصاويری كه به بيرون مخابره ميشد، كادر درمانی را با لباسهای مخصوصسفید و ماسكهای حفاظتی كه بيشتر در فيلمهای تخيلی آخر الزمانی هاليوود ديده ميشد، نشان میداد و مهمان خانه های تمام مردم جهان شد! كم كم ابعاد وحشتناك بيماری كوويد١٩به بيرون مخابره ميشد. ابتدا خبرنگاران رسانه های غربی اززاویه اينكه دولت چين با قرنطينه اجباری حقوق بشر” مردم را زيرپا گذاشته است در صدد كم كردن اعتبار تمهيدات دولت چين برای كنترل اين بيماری کشنده بودند! همزمان با مقررات سختگيرانه دولت چين، ويروس به اقصی نقاط جهان گسترش یافت. مدل چینی مقابله با اپیدیمی جواب داد! رئيس جمهور چين اواسط ماه مارس در شهر ووهان” کانون اصلی شيوع گسترده بيماری حضور يافت و اعلام پيروزی كرد. كم كم مقررات منع رفت و آمد شل تر شد اما هنوز از ترس موج دوم گسترش كوويد ١٩” تا هفته اول آپریل این محدودیتها کماکان وجود دارد. دولت چين اين پيروزی موقت را با كمك رسانه هایاجتماعی به تمام دنيا مخابره كرده است. مقامات دولتی چين اين موفقیت را مدیون سرعت، قدرت و بازدهی نظام سیاسی و سلامت آن کشور معرفی میکنند. در همان حال از ناتوانی آمریکا از تهیه کیتهای تست به اندازه کافی به نسبت جمعیت آن کشور انتقاد میکنند. رسانه های چینی برتری تلاش این کشور در کنترل بیماری را با عدم مسئولیت پذیری و بیکفایتی اداره ترامپ مقایسه میکنند. اما ترامپ هم در این مدت ساکت ننشسته است و ابتدا پاندمیک کنونی را “ویروس خارجی” و یک هفته بعدتر آنرا “ویروس چینی” اعلام کرد و هنوز هم با توجه به گسترش نفرت و راسیسم علیه آسیایی تباران در اروپا و آمریکا از این نامگذاری نامسئولانه عقب نشینی نکرده است. تراشیدن ملیت و محل تولد برای باکتریها و ویروسها توسط ترامپ یک حرکت فاشیستی و با اعتراض وسیع مردم در آمریکا و سراسر دنیا مواجه شده است. در زمانی که به همبستگی بین المللی برای مقابله با این بیماری کشنده نیاز هست این اظهار نظر بی اعتباری بیشتری برای دولت آمریکا بوجود آورده است.  

چین موتور محرکه اقتصاد جهانی است و بستر تولید اکثر کالاهای موجود در جهان است. رهبری سرمایه داری چین به خوبی بر این امر واقف است و خواهان سهم بیشتری از نظم جهانی هستند. کرونا این فرصت را در اختیار آنها قرار داده است که قدرت این کشور در تولید و توزیع انبوه کالاهای مورد نیاز برای مقابله با ویروس کرونا را به جهانیان یاد آور شوند. زمانی که هیچ کشوری در جهان و حتی اروپایی های هم پیمانبه کمک فوری ایتالیا نشتافتند، این چین و کوبا و روسیه بودند که پاسخ مثبت دادند. چین به تنهایی با ارسال دو میلیون ماسک، هزار دستگاه  مخصوص آی سی یو و صد هزار ماسک پیشرفته و بیست هزار لباس مخصوص و پنجاه هزار کیتهای تست” را بلاعوض همراه با یک تیم پزشکی ارسال کرد. این گونه کمکها برای اکثر کشورهای نیازمند فرستاده شده است. جدا از کمک دولتی چین، ثروتمندترین مرد چین به اسم “جاک ما” که موسس شرکت “علی بابا” سایتی شبیه آمازون، قول داده است تعداد بیشماری ماسک و کیت تست برای آمریکا ارسال کند. به هرکدام از ٥٤ کشور آفریقایی ٢٠٠٠٠کیت تست و ١٠٠٠٠٠ ماسک ارسال میکند!

آمریکا در دوران بحران “ابولا” در سالهای ٢٠١٤ و ٢٠١٥ در آفریقا یک ائتلاف از کشورهای مختلف برای مقابله با آن بیماری کشنده تشکیل داد اما با سرکار آمدن ترامپ بخش مقابله با پاندمیک در کاخ سفید تعطیل شده است! آمریکا اگر هم بخواهد بطور واقعی توانایی رقابت با چین را نخواهد داشت. یک درصد از ماسک و ده درصد از دستگاه تنفس مصنوعی در داخل تولیدو بقیه از چین به آن کشور وارد میشود. شاید تعجب کنید که ٩٥درصد آنتی بیوتیک مورد نیاز آمریکا از چین وارد میشود. قدرت سیاسی و اقتصادی چین بسرعت در حال عبور از ایالات متحده آمریکاست! به نظر میرسد که نظم نوین جهانی بر محوریت چین بعد از بحران کرونا در حال عروج خواهد بود.

ادامه دارد….

٢٦ مارس ٢٠٢٠