برنامه عمل تشکيلات کردستان
مصوب کميته کردستان حزب کمونيست کارگرى ايران – حکمتيست
(مراحل و محورهاى کار ما)
سپتامبر ٢٠٠٤
مقدمه – اوضاع ايران به شدت متحول است و جدال قدرت در صحنه سياست ايران و از جمله در کردستان معناى بسيار زمينى به خود گرفته است. سرنگونى رژيم و خارج شدن کنترل اوضاع از دست جمهورى اسلامى، بويژه در کردستان بسيار محتمل است. توانايى کمونيسم کارگرى در کردستان يک پايه مهم قدرت حزب کمونيست کارگرى ايران – حکمتيست است و ميتواند نقش تعيين کننده اى در پيشروى حزب ما براى ايفاى نقش در جدال قدرت، رهبرى انقلاب پيشرو و به دست گرفتن قدرت در ايران داشته باشد. تشکيلات کردستان همان هدفى را تعقيب ميکند که حزب در سراسر ايران براى تحقق آن ميکوشد. در عين حال با چشمان باز اوضاع متفاوت در کردستان را تعقيب ميکند. حزب در کردستان از موقعيت قوى و مساعد براى تاثير گذارى اساسى بر روند اوضاع، هدايت مبارزات مردم و به دست گرفتن ابتکار برچيدن جمهورى اسلامى و کنترل اوضاع برخوردار است. در راستاى جوابگويى به مسائل دوره کنونى نقشه مرحلهبندى شده زير، با تعيين محورها و اولويتهاى هر دوره ارائه ميشود.
مراحل کار ما
١- مرحله کنونى: تبديل شدن به حزب قدرتمند و جابجا کننده نيرو در جامعه کمونيسم کارگرى و حزب يکى از بازيگران صحنه سياسى کردستان است. موقعيت اجتماعى و سياسى قدرتمند حزب در جامعه کردستان انکار ناپذير است. اين موقعيت و پتانسيل هنوز به تمامى به توانايى عملى تبديل نشده است. کل انرژى کمونيسم کارگرى و عرصههاى مبارزاتى حزب را در کردستان بايد در نقشهاى فورى و هماهنگ به کار گرفت. در اين راستا:
الف – محورهاى کار
– پرچم سياسى روشن: نمايندگى کردن “نه” مردم در اعتراضات جارى. بر اين اساس بسيجگرى اجتماعى و تودهاى حول “سرنگونى جمهورى اسلامى و آزادى و برابرى”، “لغو آپارتايد جنسى و آزادى زن” ، “دست مذهب از زندگى مردم کوتاه” و ديگر شعارهاى کنکرت و بسيج کننده سياسى و اقتصادى در جنبش اعتراضى کارگرى و تودهاى.
– تامين رهبرى جنبش اعتراضى و انقلابى از طريق: الف- ناظر شدن پلاتفرم و شعارهاى ما بر اين مبارزات، عروج حزب به عنوان بخش لايتجزاى مبارزات اجتماعى و تودهاى جارى (جنبش اعتراض عمومى، جنبش زنان، کارگران، جوانان، معلمان). ب- تامين رهبرى سراسرى و محلى اين مبارزات. به اين معنا ١- عروج رهبران و شخصيتهاى با اتوريته حزب در کردستان به عنوان رهبران درگير در مبارزات اجتماعى. ٢- ابراز وجود علنى و اجتماعى و با هويت فعالين جنبش کارگرى، جنبش زنان، جوانان و معلمان و ديگر جنبشهاى اعتراضى، در دستور قرار دادن کمپينها، نهادهاى علنى در شهرها و عرصههاى مختلف مبارزه. تلاش هدفمند براى رفع موانع سياسى و اجتماعى و عملى اين سياست. تامين رهبرى در همه سطوح محله اى، شهرى، جنبشى و عرصه اى براى مبارزات مردم و کمک به عروج و تامين هژمونى رهبران در محل در سطوح مختلف و تبديل آنها به رهبران جنبش اعتراضى مردم.
– ساختن حزب در داخل: در اين مرحله گسترش شبکههاى کمونيستى و به هم بافتن محافل و جمعهاى مبارزاتى و کمونيستى دخيل در مبارزات و تحولات جارى موجود در محلات، کارخانه و محيط کار و دانشگاه و مدرسه، در ميان جوانان و زنان، و عرصههاى مختلف بسيار اساسى است. کليد مسئله قرار گرفتن کادرهاى کمونيسم کارگرى در راس اين شبکهها است. ارتباط محکم ما با اين کادرها و هم خط و هم تصوير بودن آنها با سياستهاى حزب، سازماندهى جمع کادرهايى که به طور طبيعى با هم کار ميکنند. اين اقدامات ميتواند منشاء سروسامان گرفتن حزب پر نفوذ و جابجا کننده نيرو در هر محيطى باشد که اين کادرها و اين شبکههاى کمونيستى حضور دارند. ابعاد ديگر سازمانيابى حزبى و ارگانها و نهادهاى مناسب ديگر را بنا به تغيير اوضاع و در انطباق با شرايط بايد در دستور گذاشت.
– کنترل محلات : خارج کردن نقشه مند محلات مختلف در شهرها از دايره اعمال قوانين و کنترل جمهورى اسلامى از طريق سازمان دادن مبارزه عليه جمهورى اسلامى توسط مردم متشکل و متحد حول شبکه هاى کمونيستى و تغيير تناسب قوا در شهرها مطابق يک برنامه زمان بندى شده و هماهنگ با ساير فعاليت هاى حزب.
– سازماندهى تودهاى: دامن زدن به جنبش مجمع عمومى محور اصلى کار ما در ايندوره است. ما مبتکر جنبش مجمع عمومى و شورايى خواهيم بود. اما از ايجاد کانونها و نهادها و اتحاديه در رشتهها و بخشهاى ديگر که ضرورت داشته باشد، استقبال ميکنيم و مبتکر آن خواهيم شد.
– قدرت نظامى: گسترش سريع ظرفيت پتانسيل ابراز وجود نظامى. گسترش سازمان نظامى شهرى. بکار گرفتن امکانات جامعه براى تامين تجهيزات و امکانات آن.
– تداوم پروژه رهبران کمونيست در ميان مردم. بکار گرفتن آن به عنوان ابزار تغيير تناسب قوا. گسترش آن به شهرها و مناطق جديد
– به حاشيه راندن افق و سياست و احزاب ناسيوناليستى در کردستان. خنثى کردن نقشهها و طرحها و بند و بستهاى سياسى ضد مردمى احزاب ناسيوناليست. تعيين فوکوسهاى سياسى معين به منظور منزوى کردن احزاب ناسيوناليست. افشا و رسوا کردن طرح سياه فدراليسم و دارندگان آن. تلاش براى انتگره کردن مبارزات مردم در کردستان با مبارزات سراسرى مردم ايران براى تامين آزادى، برابرى، کوتاه کردن دست مذهب از زندگى مردم، آزادى و رهائى زن، جنبش خلاصى فرهنگى و غيره بعنوان يک رکن مبارزه عليه خرافات ناسيوناليستى
-اوضاع فوقالعاده: کسب آمادگى براى اوضاع اضطرارى و به دست گرفتن ابتکار برچيدن جمهورى اسلامى و کنترل اوضاع.
– مالى: تامين مالى پيشبرد پروژههاى ايندوره حزب در کردستان.
ب- اهرمها و ابزارهاى کار
– رهبرى: علاوه بر نقش رهبرى سراسرى حزب، ايفاى نقش موثر رهبران و شخصيتهاى حزب در کردستان، به عنوان رهبران فرا سازمانى و درگير در مبارزات اجتماعى.
– نقش مهم رهبران و فعالين در محل: جذب رهبران و فعالين صاحب اسم و رسم و هويت واقعى درگير در مبارزات جارى و تحولات اجتماعى. مشخصا جذب فعالين کارگرى با اتوريته.
– شوراى کادرهاى تشکيلات کردستان: بکار گرفتن کل انرژى شوراى کادرها تشکيلات کردستان در فعاليتهاى متنوع سياسى، تشکيلاتى، نظامى، و مالى حزب در کردستان، کادرهايى با تجارب غنى از دو دهه مبارزات سياسى و اجتماعى که سريعا ميتوانند تاثير گذار باشند.
– تلويزيون و راديو: با بکار افتادن امکانات راديويى و تلويزيونى حزب، کميته کردستان به عنوان ابزارهاى مهم در دسترس قرار دادن رهبرى و شخصيتهاى حزب در کردستان بايد از آنها استفاده کند. و در فکر تامين امکانات مالى و فنى آن بود.
– نشريه اکتبر: بکارگرفتن نشريه اکتبر به عنوان نشريه جذاب، و ابزار هدايت و سازمانگرى. انتشار جزوات، ماتريال کتبى و صوتى و تصويرى
– سايت کميته و سايتهاى فردى شخصيتهاى حزب در کردستان
– لانسه کردن هدفمند رهبرى حزب و شخصيتهاى شناخته شده حزب در کردستان. ارسال پوستر و سىدى تصويرى و غيره از آنها
توضيح – اقدامات فورى و عاجل مطابق با اولويتهاى اين مرحله به عنوان سند داخلى کميته کردستان تهيه شده است.
٢- مرحله دوم : جابجايى عملى قدرت، پروسه برچيدن جمهورى اسلامى از شهرهاى کردستان فلج شدن جمهورى اسلامى در بعد سراسرى ايران، موقعيت جديدى را در کردستان به وجود مياورد. در شرايطى که توانايى عملى جمهورى اسلامى در کنترل اوضاع بيشتر کاهش يابد، به نحوى که کارش به حکومت نظامى و آمادهباشها و اوضاع اضطرارى برسد، دوره اتفاقات مهم با دخالت فعال خود ما در کردستان فرا ميرسد. از جمله :
– جنبش اعتراضى و مردم براى برچيدن جمهورى اسلامى و کنترل اوضاع خيز برميدارند.
– دخالت احزاب سياسى و مسلح براى سهمبرى از قدرت و تعيين تکليف قدرت وارد دوره جديدى ميشود. – توطئهها و بند و بستهاى جمهورى اسلامى و ارتجاع محلى و احزاب ناسيوناليست عليه اراده مردم شروع ميشود. در ايندوره با اتکا به قدرت عملى و اجتماعى و نظامى حزب و به ميدان کشيدن مردم، براى کسب قدرت و خنثى کردن توطئههاى ارتجاعى بايد دست بکار شد. در اين رابطه محورهاى اصلى کار ما چنين است: الف – حزب کمونيست کارگرى علنى، اجتماعى و نظامى و سازمانى در شهرهاى کردستان ابراز وجود ميکند. رهبران و شخصيتهاى با اتوريته در داخل مستقر ميشوند. ب- با به ميدان کشيدن جنبش اعتراضى کارگران، زنان و جوانان و مردم، جمهورى اسلامى را در تنگنا قرار داد. ج- ابتکار اجتماعى کنترل محلات و شهر و هر جايى را که بتوان در دستور گذاشت. سازمان تودهاى حزب را در هر جا که ممکن است، مستقر کرد. د- ايجاد کميتههاى حزبى در کارخانه و مراکز کار و محلات و در سطوح مختلف را ميتوان در دستور گذاشت.
ه- مجامع عمومى و شورا و ديگر سازمانهاى تودهاى راديکال را گسترش داد. و- خنثى کردن توطئهها و بند و بستهاى احزاب ناسيوناليست و جمهورى اسلامى. داشتن سياست و تاکتيکهاى روشن در تناسب قواهاى مختلف در مقابل احزاب سياسى مختلف. يک بخش مهم کار در اين دوره تلاش براى متعهد کردن احزاب به مفاد منشور آزاديهاى سياسى است.
٣- مرحله نهايى: پايان حاکميت جمهورى اسلامى و به دست گرفتن حاکميت در کردستان – در اين مرحله به دست گرفتن ابتکار عمل برچيدن جمهورى اسلامى يک سياست محورى است. بر اين اساس در هم آميختن قدرت جنبش اعتراضى مردم و قدرت سياسى و نظامى حزب براى يکسره کردن کار جمهورى اسلامى، و پايان دادن به حاکميت آن، جايگاه تعيين کننده دارد. – با تصرف قدرت، هر جا حاکميت جمهورى اسلامى برچيده ميشود، حاکميت را به دست ميگيريم. حاکميتى که به اراده مستقيم مردم و حاکميت شورايى متکى خواهد بود. (سند حاکميت جداگانه تهيه ميشود) – با اعمال قدرت و حاکميت مستقيم حزب و شوراهاى مردم، مفاد برنامه حزب و بيانيه “حقوق جهانشمول” را به عنوان مبناى همه قوانين و مقررات اعلام کرد. اجراى “بيانيه آزادى زن” و مذهب زدايى” و منشورهاى ضرورى ديگر را در دستور گذاشت. – عروج حزب در کردستان به عنوان نيروى قدرت و کنترل کننده اوضاع، حزب کمونيست کارگرى را براى هدايت انقلاب و جنبش اعتراضى سراسرى در موقعيت بسيار مساعدترى قرار ميدهد. همگامى و همزمانى پيروزى مردم و ساقط کردن جمهورى اسلامى در کل ايران تضمينشدهتر ميشود. تفاوت فاز قابل توجه شرايط سقوط جمهورى اسلامى در سراسر ايران و کردستان را منتفى ميکند. همسرنوشتى مبارزاتى کارگران و مردم و جنبش انقلابى را تضمين ميکند. تلاش براى دستيابى به چنين موقعيت محکم و قدرتمندى يک محور مهم کار ايندوره است. – با سقوط جمهورى اسلامى، تناسب قواى جديدى بين جنبشها و احزاب سياسى در کردستان بوجود مى آيد. کشمکشهاى سياسى و اجتماعى و عملى بين راست و چپ معناى عملىترى پيدا ميکند. احتمال اينکه در مقابل پيشروى حزب کمونيست کارگرى راست و احزاب ناسيوناليست دست به اسلحه ببرند، وجود دارد. حزب در کردستان بايد با آمادگى سياسى و عملى و نظامى وارد اين پروسه شود. به عنوان جهتگيرى اساسى اتکا به جنبش اعتراضى و نيروى مردم، موقعيت حزب به عنوان حزب سياسى و تودهاى و قدرت نظامى حزب ضامن دست بالا پيدا کردن ما و خنثى کردن توطئه و طرحهاى احزاب ناسيوناليست عليه ما و مردم است. داشتن سياستها و تاکتيکهاى روشن در اين زمينه از اهم کار ماست.
– ارائه راهحل مسئله کرد بر اساس برنامه و قطعنامه مصوب دفتر سياسى وقت حزب کمونيست کارگرى.