اعلاميه حزب كمونيست كارگري- حكمتيست
پاسخ طبقه كارگر به اين توحش و بربريت چيست!
جمهوري اسلامي دست و پاي ۵ انسان را قطع كرد. اين توحش درجنگلهاي آمازون يا كشتارگاه يك شهر اتفاق نيفتاده است. قصابي ۵ انسان به حكم دادگستري جمهوري اسلامي و در يكي از زندانهاي اين رژيم در زاهدان رخ داده است.
سه دهه سنگسار و در آوردن چشم انسان، شكنجه و طناب دار و اعدام كودكان، اين حيوانات تشنه به خون انسان را راضي نكرده است. نام سگ و گرگ براي فاشيستهاي اسلامي حاكم بر ايران توهين به حيوان است. اينها از گور برخاسته هاي توحش مذهبي قرون وسطا هستند. اينها دملهاي چركين و سرطاني جامعه مدني و انساني قرن ما هستند.
اينها، دشمنان بشريت، دشمنان آزادي و شادي و سلامتي و خوشبختي انسان اند. اينها غاصبان نان سفره و زندگي و سلامتي و شادي ميليونها انسان اند.
جمهوري اسلامي نياز و پاسخ ديگر سرمايه داري انتهاي قرن بيستم و حافظ اين سيستم كثيف تبعيض و ستم وسركوب در مقابل آزاديخواهي و برابري طلبي است. بربريت نظام سرمايه داري و تبعيض و بردگي اين نظام، نقشه هاي شوم زيادي براي بشريت در آستين داشته و دارد. طالبان و القاعده و حزب الله و جمهوري اسلامي و ژنرالهاي چكمه پوش از اين سر تا آن سر دنيا عوارض اين نظام كثيف اند. اينها سمبلهاي بورژوازي براي ادامه استثمار انسان و نظام بردگي مزدي و تبعيض جنسي و قومي اند. زايده هاي كاخ نشينان و پارلمان نشينهايي هستند كه جنگ و وحشيگري و استثمار و كشتار و تقسيم جهان را مايه بقاي خود و تقسيم انسان به طبقات دارا و ندار و سرمايه دار و كارگر، ميدانند.
مذهب، ديگر تنها افيون توده ها نيست، تنها ابزار تحميق نيست، امروز مذهب ابزار سركوب است. ابزار حاكميت بورژوازي بر طبقه كارگر و مردم است. در همه جهان اينطور است. ساركوزي كه از مبارزه طبقه كارگر و جوانان و مردم محلات فقير نشين پاريس به جان آمده است، به مذهب پناه برده و عليه لاييتسه شعار ميدهد. سر و ته بيانات بوش و حكومتش تقديس كليسا و مسيحيت و توسل به خدا به عنوان حامي و بقاي نظامشان است.
اما در هيچ دوره تاريخي اي بشريت و انسانيت در مقابل اين توحش تسليم نشده است.
طبقه كارگر، زنان و جوانان در ايران هم قربانيان دست و پا بسته يك بربريت مذهبي و بورژوايي نيستند. اينجا كشوري است كه رييس جانيانش، احمدي نژاد براي حفظ جانش از سگهاي ردياب استفاده ميكند. اينجا كشوري است كه در پشت پرده هاي بسته اش زندگي ديگري ادامه دارد. شادي و پايكوبي زنان و مردان در منازل و جشنها و مهمانيها و زير پا گذاشتن چادر و چارقد اسلامي حتي در اتوبوسهاي مسافربري و تف كردن به قوانين شريعت، زندگي عادي مردمي است كه حاكميت اسلامي سرمايه را به سخره ميگيرند.
در اين طرف پرده ها هم همين مردم، آشكارا و رودر رو، حاكمان دين و شريعت، و دزدان مال و ملك و داراييهاي مردم را در خيابانها و دانشگاهها و كارخانه ها به مصاف طلبيده اند.
رژيم قصابان اسلامي، از دست ۷۰ ميليون انسان به جان آمده و تشنه زندگي و شيفته انسانيت راه به كجا ميبرد؟
مردم!
قصابي انسان، در شان جامعه بشري نيست. خفت دادن مردم، تعرض و اهانت به حريم انسانيت و پاشاندن خون و كثافات مذهبي به روي جامعه بس است. توحش مذهبي مدتها است در بخشهاي عظيمي از جهان رخت بر بسته است. بشريت مترقي و متمدن جهان، بربريت مذاهب را مانند جذام و سل و مالاريا و طاعون و … مهار كرده و از زندگي جامعه جاروب كرده است. جمهوري اسلامي طاعون اين مملكت است. اين پليدي را از جامعه و زندگي و از شهرها و كارخانه و مدارس و محلاتمان پاك كنيم. بايد بر جمهوري اسلامي و همه حواشي و حاميانش شوريد.
كارگران!
حذف جمهوري اسلامي اين سمبل و زايده كثيف بورژوازي معاصر، با يك قيام و انقلاب كارگري بر عهده ما است. با حذف جمهوري اسلامي نه تنها به قصابي و كشتار و اهانت به انسان و تحقير زن و كودك و هتك حرمت انسانيت در ايران خاتمه ميدهيم، بلكه يكي از پايه هاي ايدئولوژيك و فلسفي مدافع نظام طبقاتي را ساقط ميكنيم. ننگي بر پيشاني بشريت را ميزداييم. ما در اين وظيفه انساني و تاريخي خود بايد پيروز شويم. بايد بر ويرانه هاي اين نظام و بر مرداب جمهوري اسلامي كه با دستهايمان آن را ميخشكانيم، دنيايي آزاد و برابر و جامعه اي سوسياليستي برقرار كنيم.
كمونيسم راه نجات بشريت است. سوسياليسم و كمونيسم داروي اين بيماري بشريت به نام سرمايه داري با مذاهب و فرقه ها و اقوام و فاشيسم اش است. به كمونيسم و سوسياليسم، اين تنها راه نجات بشريت چنگ اندازيد.
حزب كمونيست كارگري- حكمتيست
۱۷ دي ماه ۸۶ (۷ ژانويه ۲۰۰۸)