در دفاع از “منشور مطالبات حداقلی کارگران ایران”
مصاحبه کمونیست هفتگی با اسد گلچینی
کمونیست هفتگی: یکی از قرارهای مصوب کنگره چهارم حزب حکمتیست٬ حمایت از مطالبات مندرج در”منشور مطالبات حداقلی کارگران ایران” است که از طرف سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سندیکای کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، اتحادیه آزاد کارگران ایران، انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه، صادر شده است. چرا دفاع از این منشور برای حزب حکمتیست اینقدر مهم است که کنگره حزب در دفاع از آن قرار صادر کند؟
اسد گلچینی: به این دلیل که اعلام “منشور مطالبات حداقلی کارگران ایران” در گرما گرم جدال و کشمکش طبقه کارگر با سرمایه داری حاکم بر ایران و در جنبش عمومی که مهر جنبش سبز را بر خود داشت ، مهم بود. این برای طبقه کارگر و مبارزاتش چه امروز و چه در آینده حیاتی است. اعلام این منشور مطالباتی از سوی این تشکلها و تعهد به مبارزه برای تحقق آن از جنس کار و فعالیتی است که طبقه کارگر در مبارزه جاری به آن شدیدا نیازمند است. طبقه کارگر بدین نحو میتواند با تمرکز برخواسته های فوری و محوری اش،صفوف خود را هر چه بیشتر متحد ومنسجم کند. اعلام این منشور و مدون کردن تعدادی از مهمترین خواستهای طبقه کارگر ایران گام بسیار مهمی در این راه است. از ٢٢ خرداد ٨٨ و ظهور جنبش سبز و همراه شدن بخش قابل توجهی از مردم و جریانات سیاسی راست و چپ، طبقه کارگر به این چنین خود آگاهی نیازمند بود که راه و منفعت طبقاتی اش را در این جنبش تشخیص بدهد. این منشور و حرکت آگاهانه کارگران از این جنس است.
اعلام این منشور صدای جنبش ما و صدای حق طلبی کارگران آگاهی است که در صورت قدرتمند شدن میتوانست جامعه را به انتخاب دیگری بکشاند. این مهمترین شاخص برای یک حزب کمونیستی است که اولویتها و منافع طبقاتی جنبشش را تشخیص دهد. برای کنگره رویدادهای سال ٨٨ و نقشی که حزب و این بخش کارگران ایفا کردند بسیار حیاتی بود. برای ما نه تنها تثبیت این حرکت بلکه تاکیدی بر مبارزه ای بسیار هدفمند در جنبش کارگری است. دفاع ما از منشور مطالبات حداقلی کارگران ایران طبیعی ترین کاری بود که کنگره میبایست انجام میداد. در شرایطی که همه جریانات ضد کارگری همچون خانه کارگر و شوراهای اسلامی که بعنوان پادوهای سرمایه داران و دولتشان، کارگران را به تقویت بخشهای مختلفی از بورژوازی و جنبشهای سیاسی شان دعوت میکنند و در حالی که احزاب به اصطلاح کمونیست و چپ زیر علم جنبش بورژوایی سبز رژه میروند، دفاع از منشور مطالباتی کارگران مهم بود چرا که بعنوان بخشی از خود آگاهی ما و طبقه کارگر باید برجسته شود و آزادیخواهی و برابری طلبی مارکسیستها را یکبار دیگر بتواند از فعالیتهای شبه مارکسیستی در جنبش کارگری جدا کند.
این منشور را با مانیفیست ها و مطالبات خانه کارگریها و طرفداران “انقلاب جاری” و “جنبش سرنگونی” و “طرفداران تز “کودتای انتخاباتی” و … مقایسه کنید تا متوجه تضادها و تفاوتهای این دو جنبش بشوید. منشور مطالبات حداقلی کارگران بطور رادیکال و با طرح بخشی از مطالبات طبقه کارگر٬ دست درازی جنبش سبز و حامیانش را به کارگران مسدود کرد. سد ضعیفی است و کوچک اما مهم این است که این هم سنگری برای کارگران و مبارزاتش ایجاد کرده است و حفظ آن برای طبقه کارگر و همه فعالین مارکسیست و آزادیخواه مهم است. جدالهای آتی در جامعه و کشمکش بیشتر و آشکارتر جناح های بورژوازی و احزاب آن بیشتر اهمیت حفظ این سنگر و تقویت و گسترش آن را به ما نشان خواهد داد. ما بر این مساله واقفیم.
همه اینها برای کنگره ما کافی بود که بدون هیچ تردید و ملاحظه ای این منشور را تائید کند و نه تنها این بلکه آن را بعنوان پرچم مبارزه طبقه کارگر و فعالین این طبقه در مبارزه جاری اش برجسته تر کند. ایجاد صف مستقل طبقه کارگر با همچنین منشورهایی و مبارزه برای تحقق آنها ممکن میشود.
کمونیست هفتگی: این منشور در مبارزات طبقه کارگر در این شرایط چه اهمیتی دارد و صادر کردن آن به کدام اهداف طبقه کارگر کمک میکند؟
اسد گلچینی: اهمیت این منشور در این است که بخشی از کارگران در ایران در مقطع مشخص تحولات ٨٨ آن را صادر کردند. اهمیت این منشور در این است که میتواند مبارزات کارگران را هدفمند کند و کارگران میتوانند با پیوستن به چنین فعالیتی ، مبارزات جاریشان را از تشتت و پراکندگی نجات دهند. تبدیل این منشور به خواست بخشهای مختلف درمهمترین و بیشترین مراکز کارگری به معنی روشن کردن راه کارگران در سازماندهی مبارات جاری و اقتصادی و پرداختن به فعالیتهای آگاهانه ای است که میتواند مستقیما تغییرات رادیکال در جامعه را هدف قرار دهد. کارگران و هر گروه و تشکل کارگری و هر رهبر کارگری با قبول این منشور میتواند تصویر درستی از مبارزه اش داشته باشد. مهم نیست اگر میتوان بندهای دیگری به آن اضافه ویا احیانا کم کرد، همیشه راه برای این کم و زیاد کردن ها در مقاطع مختلف هست و بعضا لازم است اما در حال حاضر این منشور و مطالباتش مهمترین و حیاتی ترین مطالبات روزانه کارگران را شامل میشود. از این لحاظ کامل است، از این لحاظ میتواند مهمترین سند مورد توافق کارگران در ابعاد میلیونی باشد. این اتفاق لازم است بیفتد تا کارگران قادربه پیشبرد مبارزه برای این خواستها در هر مکان و در هر زمانی که قادر به ان هستند بشوند. این اتفاق باید بیفتد تا کارگران و تشکل ها و رهبرانشان قادر به تشخیص تفاوتهای جنبش خودشان با جنبشهای بورژوایی بشوند.
به نظر من کنگره هم مانند کارگران این تشخیص را داد که طبقه کارگر بدون دسترسی به این خواستها، بدون مبارزه متشکل برای این خواستها و بدون بهبود زندگی و امنیت شغلی و … قادر به پیشروی نیست. شرط پیشروی هر نوع آزادیخواهی، هر نوع مبارزه سوسیالیستی و برابری طلبانه تحقق این چنین خواستهایی است که بدرست مطالبات حداقلی نام گذاشته شده است و کارگران بدون بدست آوردن آنها نمیتوانند در سرنوشت خود و جامعه دخیل شوند.
پیشروی یک جنبش و پیشروان آن شاخص هایی دارد. این منشور نشانه درک این ضرورت است که جنبش کارگری از این طریق میتواند متحد شود ، پیشروی کند و سنگر هایش را برای مبارزات و اهداف سوسیالیستی اش ایجاد کند. با وجود این منشور و مبارزه ای هماهنگ از سوی کارگران، جنبش های بورژوایی قادر نخواهند شد کارگران را به سیاهی لشکر صفوف خود تبدیل کنند، این منشور و صف گسترده مبارزات هماهنگ در طرح مطالباتش این راه را برای این جنبش ها مسدود میکند.
کمونیست هفتگی: در همین قرار آمده است که: “کنگره تلاش برای تبدیل این مطالبات به پرچم مبارزاتی و اتحاد طبقه کارگر و تلاش برای تحقق آنها را امر حزب حکمتیست میداند”. در این مورد بیشتر توضیح بدهید؟ فعال کارگری٬ کارگر کمونیست یا کادر و عضو حزب حکمتیست در مراکز کارگری در این جهت دقیقا باید چکار کنند؟
اسد گلچینی: همانطور که اشاره شد این مطالبات و این منشور کارگری بلافاصله میتواند پرچم مبارزاتی هر جریان مارکسیستی درون کارگران بشود. حزب حکمتیست ، رهبری و تشکیلات و ابزارهایش چه در تبعید و چه در ایران خود را با کارگرانی که برای تحقق این مطالبات مبارزه میکنند همسنگر میداند. این مطالبات برنامه عمل ما هم هست. این منشور بدون تردید بعنوان خواستهای فوری کارگران در ایران خواست های فوری هر فعال حزب هم هست. اگر ما مبارزه برای این مطالبات و منشور را به خود نامربوط بدانیم باید به درستی کاری که انجام میدهیم شک کنیم. فعالیت حزب یعنی ایجاد اتحاد و سازماندهی برای بهبود زندگی طبقه کارگر در مقابل بورژوازی و برداشتن موانع پیشروی این مبارزه. با وجود چنین منشوری که در سطح علنی اعلام شده است و تصمیم کنگره حزب برای حمایت از آن، ما باید بسیار شفافتر از همیشه اتحاد کارگران برسر پیشبرد این مبارزه و تحقق این مطالبات را مقدم بر هر اختلاف نظر و عقیده ای بدانیم و هیچ درجه ای از اختلافات ، در درون کارگران مبارز و رهبران کارگری که به شیوه های مختلف برای این مطالبات مبارزه میکنند نمیتواند مانع اتحاد و هر نوع مبارزه متشکل برای تحقق این مبارزه بشود. ما برای این خواستها مبارزه میکنیم و موانع پیشاروی آن را در میان کارگران که بوسیله جنبشهای دیگر کار گذاشته شده است را برمیداریم. میگویند نمیشود بیمه بیکاری را خواست، میگویند نمیشود خواهان لغوطرح یارانه ها شد، نمیشود کارگران خواهان لغو اعدام شوند و سرکوب و استبداد را کنار بزنند، نمیشود تقاضای افزایش دستمزدها را داشته باشند، تشکل کارگران مستقل از دولت ممکن نیست،از کودکان و وضعیت زنان و زندگی مناسب برای بازنشستگان نمیشود حرفی زد و یا اینکه خواهان رسمی شدن تعطیلی اول ماه مه روزجهانی کارگر شد چرا که نمیگذارند! این در حالی است که این تشکلهای کارگری و تشکل ها و شبکه فعالین کارگری با رسیدن به چنین منشوری نشان دادند که میشود و ممکن است. میتوان و باید روی این خواستها متحد شد و مبارزه عملی و قدم به قدمی را برای آن سازمان داد، موانع درون رهبران کارگری و کلا کارگران را که بر اثر تفرقه و پراکندگی و نااگاهی به منفعت طبقاتی شان ایجاد شده را کنار زد و کار ما همین است. این بخش از کار برای به حرکت در آمدن جنبش کارگری حیاتی است . جنبش کارگری بدون این مبارزه متحد برای بهبود زندگی و تحمیل شرایط مناسب تر کار به سرمایه داران و دولتشان نمیتواند قدرتمند شود. کارگران بدون داشتن تشکل هایشان قادر به مبارزه برای بهبود زندگی نیستند، کارگران بدون چنین تشکلهایی برای افزایش دستمزد و جلوگیری از تعرض هر بیشتر سرمایه داران و دولتشان برای هر چه ارزان نگاه داشتن دستمزد کارگر و سرکوبش نمیتواند مقابله ای بکند. این چنین مبارزات متشکل و سازمانیافته ای در این شرایط امکان قدرتمند کردن طبقه کارگر را فراهم میکند. طرح منشور مطالباتی کارگران و اعلام مبارزه برای آن در شرایطی که اختناق و سرکوب افسارگسیخته بر علیه هر نوع سازمانیافتگی کارگران و کمونیستها وجود دارد از هنرهای مبارزه علنی کارگران است که باید وسیعا بکار گرفته شود و به سنتی قدرتمند تبدیل شود. در چنین صورتی است که مبارزات کارگران و جریانات سیاسی متعلق به آن قادر به قدرتمند شدن خواهند بود و میتوانند با تکیه بر مبارزات سوسیالیستی کارگران و از جمله با ایجاد سازمان متناسب و مستحکم حزبی سنگر های بدست آمده را حفظ و مستحکم کنند. مبارزه برای تحقق مطالبات این منشور یعنی تلاش آگاهانه در پیمودن همه راهی که طبقه کارگر برای رسیدن به آزادی و برابری و حکومت کارگری دارد.