مذهب از کهنه ترین عقاید بشر است که در دوره های مختلف بنا به نیاز طبقات حاکم و همینطور ناتوانی انسان محروم برای برون رفت از وضعیت خویش، دوام آورده و بازتولید شده است. مذهب امروز یک صنعت است و در سرمایه داری یک رکن تامین حاکمیت بورژوازی است. در دوره بیماری کرونا طلیعه های یک موج روشنگرانه برای افشای مذاهب آغاز گردید. مردم با چشم خود دیدند که ادیان به اندازه خود آنها در مقابل این بیماری درمانده اند. رهبران و مبلغین دینی قبل از همه بساط نماز جمعه و کلیسا و کنیسه را بسته و در خانه هایشان با ماسک و تجهیزات قرنطینه شدند. بخشی از مریدانشان را بسیج کردند که مردم را با خود به معابد و مساجد برای حفظ دین بکشانند که باعث قتل هزاران نفر توسط کرونا شد. وقتی که مردم به ماسک و دستکش و نان شب محتاج و تشنه آگاهی از این بیماری بودند، رهبران دینی از کره جنوبی و هند و پاکستان و ایران تا کلیساها در آمریکا و اروپا و پاپ در ایتالیا، شتابان به سراغ بازار تکنیک آنلاین و اپ های قابل در دسترس نماز جمعه، قران و کتاب مقدس تا زیارت امامزاده ها و کلیسا بشیوه دیجیتال شدند.
اما بخشی از مردم به درست این وعده های پوچ خدایان و نمایندگانشان را به مصاف طلبیدند. مواردی بت های مسیح و بودا را شکستند و کوهی از مباحث و فکاهی و سمینارهای آنلاین در روشنگری علیه خرافه دین براه افتاد. همدردی و نوعدوستی بشر خارج از چهارچوب خرافات و اعتقادات و مرزها با ابتکار مردم از پایین همه جا شکوفا شد. این موج آگاهگرانه ابتدا در شهرها، در میان جوانان و بخشی از کارگران آگاه و معترض شروع شد. مسلما ادامه این نوع کار روشنگرانه شروع خوبی برای افشای مذهب و خرافه در میان مردم است، اما حقیقت دیگری هم هست که میلیونها انسان درگیر با فقر، بیکاری و بیسوادی هنوز برای سفره خالی و دردهایشان به خدایان دست ساز پناه میبرند.
در بخشی از بیمارستانهای شهرهای بزرگ ایران بویژه در تهران رژیمی ها عَلم های سبز در دست به صورت بیماران کرونایی میمالیدند که شفا یابند و آن بخش از مردم درمانده هم باور کردند. در هند سکتهای مذهبی از مردم پول میگیرند برای زیارت مردانی که با دست کشیدن روی سر بیمار کرونا را شفا میدهند. بیماری کرونا ظاهرا در آغاز از هر جنسیت و طبقه ای قربانی گرفت اما قربانیانش اساسا کارگران و محرومان و بازنشستگان بودند. چرا که محل مناسب ابتلا به ویروس در محیطهای غیر بهداشتی، بی آب و نان و فاقد امکانات است. اخبار هر روزه کشورهای فقر زده و حتی اقشار ناتوان و کم درآمد در اروپا نشان میدهد که چطور مردم از بیکاری و بی بهداشتی، بی خانمانان، معتادان، تن فروشان چون برگ خزان با بیماری کرونا بر زمین میریزند. میگویند “پیک اول کرونا” در بخشی از جهان از جمله در ایران فروکش کرده، واقعیت اما غیر آنست و آمارهای جدید عکس اینرا نشان میدهند. همزمان فقر و گرسنگی و بیکاری بر پیکر مردم بیش از پیش سنگینی میکند. راه چاره ای نیست و باید جنگید! اعتراضات هر روز مردم برای سلامت و زندگی و کار سراسری شده اند. در تقابل با مردم معترض سرمایه داران با ماسک و تجهیزات، ارتش و توپ و تانک به شکار کارگران و مردم معترض میروند.
مذهب از وحشت سرچشمه میگیرد. ترس از مجازات و گناه رفتار انسان مذهبی را قابل کنترل و از او برده میسازد. دین و حاکمیت نیازمند دین دراقصی نقاط جهان به هم تنیده منشا فقر فرهنگی و در جهل ماندن مردم اند. سالهاست که دستاوردهای رنسانس در اروپا، عصر شکوفایی علم و رسیدن به تکنیکهای پیشرفته برای تسهیل زندگی بهتر به اشکال متفاوت مورد تعرض است، گاه با تحمیق و گاه با گلوله. چنانچه بدرست تقابل با مذهب از وظایف مبارزات اجتماعی و طبقاتی است. بدرجه ای که انسان امروز از سلطه سرمایه آزاد میشود، بدرجه ای که دستاوردهای علمی و پیشرفت بشر در اختیار همگان قرار میگیرد، مذهب نیز پایه اجتماعی اش بعنوان یک نیاز را از دست میدهد. سازماندهی و کشاندن مردم جهان به مبارزه برای رفاه، آزادی و برابری و سلامتی و بهداشت مناسبترین فرصت است که به آنها نشان داد که این خود مردم و مبارزه جمعی شان است که زندگی را قابل تحمل میسازد.
یکی از مناسبترین جاها برای افشای مذهب و مبارزه با سلطه مذهب در جهان امروز ایران است. چهار دهه جهالت مطلق جمهوری اسلامی نتوانست مقاومت روشنگرانه بخش قابل توجهی از جمعیت ایران را درهم شکند. مدرنیسم یک مشخصه فرهنگ ضد حکومتی است. به یمن مبارزات کمونیستها، جنبشهای اجتماعی و یک طبقه کارگر بمراتب با تجربه تر و سازمان یافته تر از انقلاب ۵۷، توقع از زندگی در میان مردم بالاست. اگرچه رژیم وحشیانه و به فجیع ترین شکل به سرکوب دست میزند، اما دیگر در سمپاشی خرافات بی آبروتر از همیشه اند. قابل ذکر است که تلاشهای ارتجاعی اصلاح طلبان و رژیم را نباید نادیده گرفت. طی چهار دهه کمونیستها و آزادیخواهان به مردم هشدار داده اند که به تله اصلاح طلبان و حامیان این رژیم نیفتند. قابل هضم کردن رژیم و شکل و شمایل “امروزی” به اوهامات دینی دادن از ترفندهای این جریان ارتجاعی است.
شواهد هر روزه مبارزات کارگران برای آزادی و رفاه و برابری و رفع تبعیض، اعتراضات جنبشهای اجتماعی در خیابانها متحدتر، متراکمتر و ضد دین تر از همیشه است. جهان صحنه جدال جنبشهای اجتماعی است که یک قلمرو این کشمکش دستگاه دین بعنوان حافظ نظم بورژوائی است. جهان چگونه میتوانند بعد از یک سده و نیم به یک آرامش و زندگی بهتری بدور از قدرت دین در حاکمیت، در زندگی روزمره مردم، در آموزش و پرورش، در خیابان و در خانه دست یابد؟ این بدون مبارزه با نظامی که در دوام مذهب ذینفع است ممکن نیست. در ایران سیاست نشانه گرفتن اسلام و براندازی جهل و خرافه از همین امروز در دستور کار ماست!
٣ ژوئن ٢٠٢٠