اسناد پايه اي حزب

مباحثات ؛ هر وقت بین سیاست و حقیقت با تناقض روبرو شدید، حقیقت را انتخاب کنید! سلام زیجی

فقط یک توصیه به رفیق اسد گلچینی: هر وقت بین سیاست و حقیقت با تناقض روبرو شدید، حقیقت را انتخاب کنید!
(پاسخ به”تکذیب فقط سه اظهار نظر رفیق سلام زیجی” از اسد گلچینی)
اسد گلچینی، که از سردمداران دیرین مخالفت با سیاستهای پایه ای حزب و خط منصور حکمت می باشد و بارها گفته و نوشته که باید “خط کوروش” را دنبال کرد، متاسفانه به تحریف و وارونه جلوه دادن حقیت روی آورده است.اسد در این دوره خود را قهرمان مبارزه با “محفلیسم” در دنیا مجازی معرفی می کنند! در حالی که همه و خود اسد میداند متاسفانه خود کانون و مرکز محفلیسم در حزب ما بوده اند. از عاملین اصلی طغیان ضد حزبی و مصادره خزانه داری حزب و… بوده اند. از تماس در کریدورهای حزب تا فضای مجازی، اطلاع رسانی غلط و وارونه به افراد به ویژه در صفوف “مروج سازماند ها” از فعالترین اشخاص بوده است. یک روز “کمیته کردستان” برایش فرشته و روز بعد که در آن عضو نیست بی خاصیت و آن را به محل تقابل جعلی با نسل جوان مبدل می کند. خود در راس کمیته سازمانده ای بوده که قریب به دو سال است هیچ سیاست و مصوبه رسمی این حزب را دنبال نکرده است. جای تعجب است امروز که مانعی بر سر راه صف جریان انحلال طلب خود نمی بیند به جای صراحت در دفاع از مواضع گذشته و حال خود همچنان در تاریکی و به اصطلاح “دیپلوماتیک” بر صفحات بی روح نوشته هایشان ظاهر می شوند. امروز ادعای دفاع از حزب و مصوبات و حزبیت از جانب کسی مثل اسد براستی مضحک بنظر می آید و بیشتر به شوخی شبیه است!. بنظر می رسد بیان تنها گوشه ای از حقایق از طرف من این رفیق را پریشان کرده و به جای تن دادن به این حقایق و پیشگیری از لمپنیسم عریان نویسندگان “جوان” و پیر هم فکرش که ما را در ردیف کیهان شریعتمداری و غیره قرار داده اند، خوانندگان خود را بقول یکی از رفقای همفکرش به”نفهمیدن” قلمداد می کنند و به مانند طغیان و قلدری ضد حزبی شان علیه حزب این بار نیز به انکار حقیقتهایی که همه و حتی جامعه از آن باخبرند پرداخته است.
اسد گلچینی در حالی به “تکذیب” حقایق متکی به اسناد غیر قابل انکار پناه برده اند که خود ایشان از همه بهتر اطلاع دارند که تکذیب نامه اشان فاقد کوچکترین اعبتار است. خودشان میدانند که سلام زیجی در مورد بخش اعظم این موارد نامه و بحث و نقد داشته و با صراحت تمام این سنتها و سیاستها را نقد کرده است. تنها جرم سلام زیجی این بوده است که مانند اسد و رفقایش حزبیت و مکانیزمهای حزبی را به ریشخند نگرفته و مانند این دوستان “شهامت” اعلام علنی زشت ترین شکل انحلال طلبی را نداشته است. کسی از “تکذیب سه اظهار نظر سلام زیجی”سخن می گویند که نامه مخفی اش مبنی بر روش محفلی و غیر سالم خود وی که در مقام دبیر کمیته سازمانده و عضو هیئت دبیران سابق بودند را به فراموشی می سپارند که به …. عضو کمیته مرکزی نوشته بودند تا ایشان را علیه ….. تحریک کنند و از اختلافات کوچک آنها سو استفاده نمایند. این نامه نیز برحسب اشتباه نویسنده “ضد محفلیسم” امروز ما اکنون در اختیار سلام زیجی است. آیا اسد قهرمان مبارزه با محفلیسم ، این را هم حاضرند تکذیب کنند؟
امثال اسد گلچینی ها در این دوره و زمانه نیازی به صادر کردن تکذیب نامه ندارند. ایشان و ‌هقطاران ضد حزبیش در ملا عام دست به اقدامات به مراتب زشت تر از آنجه که ایشان “تکذیب” کرده اند زده اند. برای همه روشن است که اسد و کوروش و چهار نفر دیگر در دفتر سیاسی این حزب تاب نظر مخالف را نداشتند و فردا هم نخواهند داشت!علیه کلیت حزب دست به انحلال طلبی زدند. نشان دادند به هیچ توافق اساسنامه ای و اینکه در یک حزب میتواند نظر سیاسی متفاوت وجود داشته باشد پایبند نماندند. و فردا با هر جمع و هم سازمانی جدید نیز همین کار را می کنند. “توپخانه” تحریف و جعل را سازمان دادند تا زمینه انقلاب ایدئولوژیکی شان را مهیا کنند و تعدادی را هم در این مسیر قربانی کردند. در ادامه و در تدارک پروژه جدائی شان از حزب حکمتیست امروز تجمعی ضد اساسنامه ای و توهین آمیز به کمونیست ها و به هر شکلی از تحزب سیاسی را به اسم “کنگره ” فرا خوان داده اند که خود به اندازه کافی سیاست و اهداف و سازمان آتی مورد نظر این رفقا را توضیح میدهد.نه تنها نفس این تجمع که فراخوان دهنده اش هم غیر قانونی و نامشروع است، تجمعی است برای بیرون رفت از حزب. برای اولین بار در تاریخ اینها کنگره بدون انتخابات اعضا یک سازمان و یک جامعه را به بازار سیاست عرضه کردند و حتی نتوانسته اند حمایت و شرکت یک سوم ” نمایندگان” کنگره چهارم را هم در آن تامین کنند. روشن است که ‌‌باید شرکت و حضور در این محفل سکتی را کسر شان برای هر کمونیستی دانست. دستورات و احکام و همه چیز آن تجمع ضد حزبی را نیز خود “رهبر” و جمع ٤ نفره اقلیت دفتر سیاسی برای شرکت کنندگان قلیل آن از هم اکنون مشخص کرده اند و بقیه را بی اراده و همانطوری که قبلا گفته بودم عملا تا حد “دراویش” تنزل داده اند. عمیقا متاسفم کسانی که افتخار عضویت در حزب ما را داشتند حاضر شده اند این تحقیرها را بپذیرند. این سنت و نمایش توهین آمیز به کمونیسم و تحزب کمونیستی را هم نام نهاده اند “عالی ترین ارگان حزب”!
اسد و دیگر رفقا می توانستند از کل این پروسه دردناک ضد حزبی و ضد اجتماعی پرهیز کنند. سیاسی تر، متمدنانه تر و صادقانه تر راه جدائی را انتخاب و آن سازمانی را ایجاد می کردند که خود اسد سالها است برایش تلاش می کرد . سیاست و سازمانی که تا زمانی که با ما بودند برایش ممکن نگردید و تا زمانی که ما باشیم ممکن نخواهد شد.
شایسته بود رفیق اسد برای خواننده اش کمی احترام قائل می بود. کسی که مدعی است من فاکت نادقیق آورده ام می بایست با فاکت نشان دهد که حقیقت نزد ایشان است. اسد و کسانی که در این مدت هر چه خواسته اند و هر اسنادی که مناسب دیده اند یکطرفه منتشر کرده اند دیگر بازی کردن با لغات “کسب مجوز” برای انتشار مکاتبات بین من و اسد زیادی دست کم گرفتن شعور اعضا حزب و مردم است. رفیق اسد شما برای نشان دادن حقانیت خود نیازی به “لکنت زبان” و دادن این توضیحات تکراری و غیر مستند ندارید! لطفا کلیه آن مکاتبات را منتشر کنید! از جمله کلیه مکاتبات من با شما، کمیته سازمانده و همچنین در اعتراض به رفقای شما که علیه سیاستها و مصوبات حزب بطور علنی اظهار نظر کرده بودند. آنوقت همه پی خواهند برد که شما حقیقت را قربانی سیاست غیر مسولانه خود کرده ای یا من! در همینجا یکبار دیگر به همه اطمینان میدهم آنچه در مطلب “طغیان یک جریان راست……” گفته ام صد درصد متکی به اسناد غیر قابل انکار است. گرایش حکمتیستی و حزب ما از آنجا که همواره به مبانی یک حزب سیاسی معتقد و متکی بوده، از آنجا که فکر می کنیم یک حزب سیاسی و کمونیستی می تواند و باید در چهارچوب جنبش خودش از نظرات متعدد سیاسی برخوردار باشد، با نظرات جدید و متفاوت با مصوبات حزبی این رفقا نیز کنار آمده بودیم و از راه قانونی و حزبی با آن تعامل می کردیم. اما آنچه که اسد و رفقایش علیه رهبری منتخب حزب در روز ١٤ دسامبر انجام دادند سنت و روش یک جریان نامسئول و خارج از سنت و موازین حزبی و عین طغیان یک جریان ورشکسته و مستاصل با سنت و گرایش راست علیه کلیه مبانی سیاسی و موازین حزبی بود که حزب ما بر آن استوار است . متاسفم با صداقت و صراحت و قبول مسئولیت اعمال ضد حزبی خود وارد بازی نشدند و به دیگران حقیقت را نگفتند و نمی گویند.
اسد در تکذیب نامه خود بشدت ناموفق و عملا در تائید گفته های من عمل کرده است. سوال خواننده کماکان از شما این است که اگر سلام زیجی فاکتها را دلبخواهی تغییر داده است چرا شما عین فاکت را منتشر نمی کنید؟
لطفا توضیح دهید:١-نظر شما در مورد منصور حکمت و سیاست هایش چیست؟ ٢- مستقل از این که در کدام پلنوم بوده یا نه آیا شما خواهان چنین سمینارهایی در مورد استراتژی جدید برای حزب بوده اید یا نه؟ چرا برگزار نکردید؟ و مضمون آن چه بود؟ ٣ – و بلاخره آیا شما کمیته کردستان را به توپخانه تبلیغاتی از نوع داریوش همایون تشبیه کرده ای یانه؟ و در دوره ای که شما با این کمیته مشکل پیدا کردید و طرفدار پس گرفتن حق اساسنامه ای سازمان داخل از آن کمیته بودید در این دو سال که شما درگیر پروژه ایجاد “حزب در داخل” بودید و اختیار تام هم داشتید آن را به کجا رسانده اید؟ لطفا با حفظ جنبه امنیتی گزارشات کتبی دو سال گذشته را حداقل در اختیار کمیته مرکزی و کادرهای حزب قرار دهید!
علاوه بر این ها و مستقل از فضا سازیهای انجام گرفته توسط شما، آیا موارد دیگر را که در همان مصاحبه “طغیان یک جریان راست…” مورد اشاره قرار گرفته است،را هم تکذیب می کنید؟
اسد جان! هر وقت بین سیاست و حقیقت با تناقض روبرو شدید، همیشه حقیقت را انتخاب کنید! متاسفم، اما باید بگویم انتخاب امروز شما و این روش و سنت و ایدئولوژی و رفتار غیر متعارف ضد حزبی تان نه تنها در نقطه مقابل کمونیسم و فعالیت کمونیستی قرار دارد که تماما ضد حقیقت است. نه امروز که سی سال است من با چنین پدیده هایی وداع کرده ام و از آن بیزارم. هر چند دیر شده است اما باز به نفع کمونیسم است که اسد گلچینی و‌ هم محفل هاش با این سنت ها، روش ها و سیاست های ضد اجتماعی و ضد حزبی و ضد حقیقت وداع کنند. رفیق اسد گلچینی این سنت و روشها را کنار بگذار!

سلام زیجی
٢٠١٢-١-٧

*سایت حزب حکمتیست.  این نوشته جوابیه ای است به مطلب رفیق اسد گلچینی که در اینجا قابل دسترسی است