بحران هاي عميق و همه جانبه رژيم اسلامي، با شكست مفتضحانه شان در نمايش انتخابات، كه درصد بسيار كمي در ان شركت كردند،عميق و عميق تر شد. هنوز يك روز از اين شكست، در اين مضحكه، نگذشته بود كه اعتصاب قدرتمند كا گران نفت شروع و هر روز مراكز بيشتري را در بر گرفت.
اين اعتصاب كارگران نفت با توجه به اهميت آن باعث شده است تا كارگران در مراكز ديگر كارگري، و أقشار مختلف جامعه به دفاع از ان بپردازند. به اين ترتيب نفت اين شاهرگ حياتي اقتصاد ورشكسته حكومت اسلامي به ميدان امده است. رژيم در طي چهل و دو سال گذشته سعي كرده است، امكانات و حقوق بيشتري در اختيار كارگران رسمي نفت قرار دهد تا به این وسیله بتواند با تطميع و تهديد انها را از مبارزه باز دارد و خنثي کند . كه تا اندازه اي موفق هم بوده است.
اعتصابي كه در جريان است، كارگران غير رسمي هستند كه در صد بالايي از كارگران نفت را تشكيل ميدهند. اين اكثريت بالأي كارگران نفت، از حقوق خود به عنوان كارگر محروم هستند.
در اعتصابي كه كارگران نفت به ان دست زده اند، رژيم تمام تلاش و توان خود را بكار انداخته است ، تا كارگران رسمي شركت نفت به اين اعتصاب نپيوندند. وحشت رژيم از اعتصاب كارگران نفت ان چنان قوي بود، كه مجبور شد نيروهاي خودي تحت نام دانشجويان عدالتخواه را بسيج كند تا مانع گسترش اين اعتصاب شود و ان را به شكست بكشاند.اما بنظر ميرسد نميتوان اين غول عظيم را به آساني سركوب و كنترل كرد.
در اين رابطه اين تنها رژيم و حاكميت نيست كه به اين اعتصاب واكنش داده است، بلكه اعتصاب قدرتمند شركت نفت اوضاع سياسي جامعه را بشدت تحت تأثير خود قرار داده است. نيروهاي چپ و راست در جامعه و اپوزسيون در خارج كشور را به حركت در آورده است و ان ها را وادار به واكنش كرده است.
در جامعه كارگري تا بحال باعث شده بيش از صد مركز كارگري به ان پيوسته و هر روز كه ميگذرد، بخش هاي ديگر از كارگران به آن مي پيوندند.، اعتصاب در سراسر ايران و منطقه انعكاس پيدا كرده و رسانه ها و ميدياي جهاني نيز نتوانسته اند آن را ناديده بگيرند.
نيروهاي راست وچپ اپوزسيون ايران آن را تعقيب كرده اند. رضا پهلوي و راست ايران اين واقعه مهم را نه به عنوان مبارزه طبقه كارگر ايران عليه سرمايه داري، بلكه بنام نافرماني مدني از ان نام ميبرند و بخيال خود ميخواهند ان را در اين چهارچوب هضم نموده و به خورد مردم ايران بدهند. اما به راه افتادن اين موج عظيم مبارزه كارگري براي بدست أوردن حقوق خود روشن تر و قدرتمند تر از ان است كه نيروهاي راست پرو غرب بتوانند ان را بنام نافرماني مدني به کجراه ببرند .
اين مبارزه و اعتصاب كارگري با حمايت طبقه كارگر و نيروهاي چپ و كمونيست روبرو شده و نور أميدي را در ميان اردوي چپ و كمونيسم و صف خلاصی از هیولای اسلامی تابانده است. در ميان نيروهاي چپي كه نا اميد و مايوس از بميدان امدن طبقه كارگر نظاره گر اوضاع بودند و خرده بورژوازي را اكثريت نيروي تشكيل دهنده جامعه ميدانستند، تحركي بوجود اورده است .
اعتصاب نفت و كارگران در كردستان.
در طي چهل و دو سال گذشته كارگران و كمونيست ها در كردستان، كه تحت شديدتربن سركوب ها و فشار بودند ، هيچ گاه تسليم رژيم نشدند. تعداد زيادي از ان ها را اعدام و هزاران نفر را زنداني و تبعيد كردند. اما عليرغم همه فشارها و تحمل رنج و زنداني شدن ، از منافع طبقاتي خود دفاع كردند. در همه اين سال ها مراسم هاي اول ماه مه و روزهاي هشت مارس ها را زير سرنيزه جنايتكاران برگزار كردند. آن ها را به اعدام و زندان هاي طويل المدت محكوم كردند و بجرم ايجاد تشكل از حقوق اجتماعي محروم کردند . تعدادي از رهبران را اعدام يا به زندان انداختند. گرايشات و احزاب راست و ارتجاعي انها را تحقير كردند و بيفايده بودن اين مبارزه را به انها گوشزد كرده و انها را دعوت به مبارزه براي ملي گرايي كردند. تعدادي از حاميان سابق خود را كه در يك حزب چپ و كمونيست فعال بودند ، در صفوف ناسيوناليسم و احزاب آن ديدند.
اما با وجود همه اين فشارها دفاع از منافع طبقاتي خود را به جان و دل خريدند. از آرمان ها و مطالبات خود دفاع كردندو امروزسربلند و با افتخاربه حمايت از اعتصاب نفت و هفت تپه بر ميخيزند. به همین دلیل است كه با صادر كردن بيانيه هايي از این اعتصابات با شکوه ان دفاع كرده و اعلام حمايت و همسرنوشتي كرده اند. براي نمونه بيانيه اي با امضاي بيش از صد نفر از فعالين كارگري و چپ در سنندج ، بيانيه كارگران ساختمان سازي در مريوان و سرواباد و اطلاعيه اعلام پشتيباني و حمايت تعدادي از فعالين كارگري و ازاديخواه آذربايجان غربي از اين جمله اند. اين اعلام حمايت و پشتيبانيها نبايد به اين چند شهر محدود بماند بلكه بايد همه شهر و روستاهاي كردستان را در بر بگيرد. فعالين كارگري و كمونيست ها بايد يا تمام توان خود در اين راه بكوشند.
واقعيت اين است اعتصاب قدرتمند طبقه كارگر در شركت نفت كه با حمايت و پشتيباني ديگر مراكز كارگري و نهادها و سازمان هاي كارگري در ايران و دنيا روبرو شده است، اميدي را به طبقه كارگرو مردم ايران داده است تا با تقويت و گسترده تر كردن اين مبارزه بتوان رژيم را بيشتر از هر زمان تحت فشار قرار داد و ان را زمين گیرتر و دستگاه سركوبش را تضعيف كرد . تا بتوان براي پيشروي هاي هر چه بيشتر كارگران و متشكل شدن اين طبقه، تلاش و فعاليت كرد و در نهايت رژيم اسلامي سرمايه را سرنگون كرد.
زنده باد اتحاد طبقه کارگر
صالح سرداری
۱۳ تیر ۱۴۰۰