مقالات

یادداشتها، سیاوش دانشور

اینترنت اسلامی

تحمیل قرنطینه فکری و فرهنگی به جامعه، دیوار کشیدن دور مملکت، هر مسئله ای را از فیلتر اسلام و ”شرع انور“ رد کردن، اعمال سانسور و لشکرکشی اوباش حکومتی به منازل و اماکن برای جمع کردن ”ماهواره“ را کسی فراموش نکرده است. زمانی همین اصلاح طلبان حکومتی نوار ویدئو و کاست موزیک را جمع می کردند، بعد خودشان بیزنس و تجارت آنرا از شعبه برادران اسلامی در ترکیه بدست گرفتند. بعد نوبت دیش ها و رسیورها رسید. جنگ با ”ماهواره“ مسئله حکومت و شرقزدگی ایرانی-اسلامی شد. اما با تجارت ”برادران قاچاقچی“ درونی شد. طرح ”اینترنت ملی“ و انحصار سپاه بر ارتباطات و مخابرات، استفاده از تکنولوژی کشورهای اروپائی و چین برای استراق سمع و جاسوسی و شناسائی افراد در اجتماعات و سیستم دوربین ها، هنوز اطمینان خاطری به حاکمیتی که دست و پایش را گم کرده نمیدهد. قطع اینترنت در دوره اعتراضات توده ای و قلع و قمع در سکوت خبری سیاست تاکنونی حکومت بوده است. حال با طرح جدید قرار است چشم و گوش و دهان مردم را ببنددند و دور ایران دیوار بکشند. آیا می توانند؟ نه، به هزار دلیل نمی توانند. ترسیده اند، حسابی ترسیده اند، امانشان ندهیم، جارویشان کنیم!

٨ مرداد ١٤٠٠

حزب الله در پوشش حقوق بشر
#الهه_هیکس

حقوق بشر هر سابقه ای از دوره جنگ سرد داشته یا دارد، دستکم در دودهه اخیر سیاست ایران و برای بستر اصلی مدافعان آن، اسم رمز تعلق سیاسی به راه حلهای از بالا و آلترناتیوسازی ارتجاعی بوده است. یک حقوق بشری طبق تعریف خواهان بازسازی نظم کنونی و راه حل سرمایه دارانه است. تردیدی نیست که رگه ها و جناح های مختلفی در همین اردو وجود دارد؛ از سلطنت طلب و جمهوریخواه و اصلاح طلب تا مغضوبین حکومتی و تازه کارشناسان رسانه ها، خود را “مدافع حقوق بشر” معرفی و شناسانده اند.

الهه هیکس اما نوع حزب اللهی آنست که با تکرار استدلالهای نهادهای اطلاعاتی و سران حکومت علیه “ضد انقلاب”، درست در لحظه ای که جنگی خونین و نابرابر بین مردم و حکومت در جریان است، کنار دستگاه سرکوب قرار میگیرد و علیه مخالفین سیاسی و مردم بپاخاسته با ادبیات حزب الله ظاهر می شود.

بحث فقط برسر رعایت نزاکت سیاسی political correctness نیست، این شاید ظاهر مسئله است، بحث برسر افلاس خط توجیه سرکوب حکومتی است که خود را در میان مدافعانش مانند خانم الهه هیکس اینگونه بیان میکند. خارج از کنترل شدن و عصبانیت و نفرت پراکنی وی انعکاسی از وضع حکومت در هیئت حقوق بشری های حزب اللهی است.

الهه هیکس تنها یک نمونه و مشتی از خرواری است که سالها در این رسانه ها بعنوان مفسر و تحلیل گر ما را از “سوریه ای شدن” و “خشونت نکنید” می ترسانند و همزمان رژیم شان مشغول سوریه ای کردن جامعه به خشن ترین اشکال ممکن است.

شاید انتظار زیادی داشتن از امثال الهه هیکس توهم باشد، شاید انتظار ظاهر شدن بعنوان یک آدم سیاسی و موقر و مستدل انتظار زیادی از مدافعان نظم قتل و جنایت باشد. ما هم انتظاری نداشتیم و نداریم. مسئله اما بسیار بزرگ تر از الهه هیکس ها است. این خصوصیت دوران تحول است که سیاستها و خطوط خاکستری را به اوضاع نامربوط می کند. حقوق بشر در مهد آن تا چه رسد به مدافعان کاریریست آن، هیچ جواب آنی و آتی برای مشکلات جاری مردم و جامعه ندارد. حال و روز کنونی این حقوق بشری ها انعکاسی از حال و روز شکست اصلاح طلبی حکومتی و به آخرخط رسیدن کل پروژه حکومت اسلامی است.

***

#ارزش_مصرف #اصلاح_طلبان از زبان خودی های حکومت اسلامی

محمود صادقی اصلاح طلب در توئیتی بالاخره یک حرف قدیمی و مبرهن را بناچار اعتراف کرد. این برای ما کهنه تر از کهنه است اما بیانش توسط خودشان اعتراف به ورشکستگی محض است:

محمود صادقی:
“کارکرد دولت‌های اصلاح‌طلب و اعتدالی این است که نظام را از بحران خارج کنند، پس از آن نظام آن‌ها را مثل دستمال مصرف‌شده دور بیندازد و عبرت تاریخ کند”.

صادقی البته خود را به فراموشی زد که بگوید، اصلاح طلبان حکومتی، این دستمال های مصرف شده، همراه با برادران خشکه مقدس ترشان، برای نجات نظام، باهم زدند و کشتند و سرکوب کردند.

***