“كسانی كه تا ٣٠ سالگی نتوانسته اند زندگی مرفهی برای خود و خانواده شان فراهم كنند بی دست و پا هستند”! بهاره رهنما.
این اراجیف را هر اسکین هد فاشیست هم میگوید. در ایران عنترهای درباری و سلبریتی از مخ خالی، وقتی دهان باز میکنند، حال همه را به هم میزنند. ایشان هنرپیشه است اما تنها هنرش مزخرف گوئی است. این سخنان و دست بندی کردن زمخت مردم به “با دست و پا” و “بی دست و پا”، بیان دیگری از “پست” و “برتر” در هر نگرش برتری جویانه و فاشیستی است. و البته واکنش های درخور مردم فهیم به این آدم سطحی و دهن دریده، موجب شد باز بگوید غلط کردم. با وجود فیلم اظهاراتش وقیحانه دروغ بگوید، فاعل “هرکسی” را در جمله به “من” تبدیل کند تا درست در همان وقتی که فرار می کند و میگوید “غلط کردم” باز بگوید “دست و پا” دارد! این سخنان بهاره رهنما از مغز معیوب خودش درنیامده است، بلکه جویدن دوباره حرف بورژوائی است که دیگران را “بی سر و پا” میداند. کسانی که جامعه را جنگل فرض می کنند و “دست و پا” و “عرضه” و “قدرت رقابت” را اصول دین شان کرده اند. آنهائی که روی دوش فلاکت عده زیادی از شریف ترین انسانهای کارکن احساس قدرت می کنند و با فرهنگ لمپنهای اسکین هد حزب الهی هزیان می گویند!
تحقیر دیگران ریشه در بی شخصیتی تحقیر کننده دارد، کسی که کمبود و عقده های درمان نشده دارد، در اوج رفاه نیازمند است، باید جنجال راه بیاندازد تا اصولا بحساب آید. بله وی دراین توهم است كه چون خيلي با دست و پا است میتواند در رفاه زندگی كند! احتمالا حساب رهنما این است که ازدواج با آدمی که ثروت باد آورده ای را صاحب است، در ردیف دست و پا داشتن برای ایجاد یک زندگی مرفه است. رهنما حتما به گوشش خورده که هنرمندانی که با ساز حاکمیت نرقصیده اند نه در رفاه که در زیر فشار تامین زندگی کمرشان خم شده است. آنچه ظاهرا بهاره و همفکرانش نمیدانند و یا خود را به نفهمی میزنند اینست که ثروت و سامان هیچ تک نفری بدون فقر میلیونها انسان ممکن نمیشود. معیار دست و پا دار بودن بهاره رهنما مصداق وول خوردن در حباب زندگی انگل واری است که هیچ فاکتور اخلاقی و انسانی در آن حضور ندارد. ارزش این سخنان سخیف رهنما بخشا در آن است که طبقه انگلی كه از طريق بند و بست و رانت خواری دستگاههای فاسد حكومتی و استثمار نيروی كار ارزان سرمايه های هنگفت اندوخته اند، از اين نوع سخنان، از شدت خودشیفتگی و در ستایش “برتری” خود افسار پاره می کنند و خود را صاحب خصایص منحصر بفرد میدانند!
مگر همين چند وقت پيش يكی از همين خیل انگل و دزد نبود كه ادعای “ژن برتر” را داشت؟ از منظر سرمايه داران و صاحبان قدرت آنها دست و پا دارند و طبعا محق هستند دیگران را زیر دست و پایشان له کنند. براساس همین منطق است که هشتاد درصد ثروت و منابع مالی دنیا در اختیار یک درصد از ساکنان کره زمین است. بهاره رهنما و همپالگی هایش اسم مرضیه طاهریان زن کارگری که برای تامین زندگی و معیشت بخور و نمیر جانش را داد نشنیده اند. مرضیه و مرضیه ها هر روز از نو کار می کنند و با ثروتی که خلق می کنند و به یغما میرود، طفیلی های سرمایه دار و امثال رهنماها ارتزاق می کنند تا خودشان شاید نان بخور و نمیری داشته باشند. مرضیه ها و اکثریت عظیم به فقر محکوم شدند تا رهنما و لایه ای نازک در رفاه و آزادی اراجیف گوئی احساس دست و پا داری کنند. مرضیه کارگر ریسندگی بعلت گیرکردن حجابی که با اجبار برسرش کردند لای ماشین ریسندگی دچار خفگی شد و جانش را از دست داد. قاتل مرضیه جمهوری اسلامی است که امثال بهاره رهنما را به ثروت و مکنت رسانده و مرضه ها را به قتل و نابودی! رهنما از فرط شکم سیری پرت و پلا میگوید و مرضیه و هم طبقه ای های مرضیه یا زیر چرخ دنده ماشین کارخانه له میشوند یا در نیزارهای آبان با گلوله بر خاک می افتند.
در دنیایی که یک میلیارد گرسنه در آن زندگی میکنند دست و پا داشتن عامل هیچ تغییر و تحولی نیست، اما ظاهرا عقل رهنما به تشخیص این مهم قد نمیدهد. آنهایی که از نظر رهنما دست و پا دارند عاملین گرسنگی یک میلیارد انسان در کره زمین هستند. عاملین گور خوابی ها، عاملین فروش اعضای بدن، عاملین اعتیاد میلیونها جوان در خیابان و عاملین وجود فقر و فحشا، کودکان کار و دختران و زنان فراری که تن فروشی و اعتیاد کمترین فاجعه ای است که در کمین شان نشسته است. درمیان همه این فجایع که روزانه زندگی ها را به تباهی میکشاند دست و پای صاحبان سرمایه و قدرت آشکارا دیده میشود. کارگرانی که نان سفره شان را با گرو گذاشتن کارت ملی تامین کردند، معلمانی که در کنار تدریس برای تامین زندگیشان به چند کار دیگر روی میاورند و همه آنهایی که با هر تلاشی که میکنند قادر به تامین سقفی برای خود و نزدیکانشان نیستند، کمبود “دست و پا” ندارند! دست و پایشان را کسانی قطع کرده اند که در سازماندهی استثمار شدید و انباشت سرمایه هرچه که توانسته اند، کرده اند. آنها که در همسایگی رهنما و در ویلاهای چند هزار متری زندگی میکنند سقفی برسر هیچکس روا نمیدارند.
در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی آنان که رفاه خانواده را در سی سالگی تامین کرده اند کار شاقی نکرده اند. رانت خواری، زمین خواری، قاچاق کالا، استثمار، زد و بند، مواد مخدر و … لیستی از قابلیتهایی است که این موجودات مورد احترام بهاره رهنما در کارنامه خود به وفور ثبت کرده اند. بهاره رهنما تحت سایه حکومت اسلامی فعلا میتواند در ستایش این موجودات نفرت انگیز که دست و پای تامین رفاه را دارند شعر بگوید و از زندگی انگل وارشان فیلم تهیه کند. اما نه او و نه هیچکسی مطلقا حق ندارد بگوید چه کسی یا کسانی استحقاق رفاه و زندگی شایسته را دارد یا ندارد. بهتر است این هنرپیشه بی هنر و شاعر بیسواد دهانش را ببندد و بیشتر از این فضا را مسموم نکند.
رفاه و آزادی و امنیت و برخورداری از آموزش و سلامتی و علم و دانش و معاشرت و امکان بروز خلاقیت ها حق بی چون و چرای هر فرد و کل جامعه است. و این تنها به هم زدن قانون بازی و نظم کنونی توسط تولیدکنندگان کل ثروت میسر میشود. کارگران و مردمی که عزم جزم کردند که دست و پای این نظام را بشکنند و بزیر بکشند تا آزادی و امکانات و ثروت اجتماعی را در اختیار همگان بگذارند.
١١ نوامبر ٢٠٢١