مقالات

بیکاری و فقردرکردستان ، بافتهای فرسوده و حاشیه نشینی مقصرکیست؟

بیکاری و در نتیجه آن فقرو عدم تامین معیشت یکی ازمشکلات بزرگ جامعه کردستان است و بعد از بیشتراز۴۲ سال از عمرننگین حکومت جمهور اسلامی معضل بیکاری در کنارسایرمشکلات اجتماعی که بر سرمردم آوارشده است نه تنها بهبودی حاصل نشده است بلکه همواره زندگی بخش عمده جامعه یعنی کارگران و زحمتکشان را به لب پرتگاه کشانده است. روشن است که مشکل افزایش نرخ بیکاری و فقر فقط مختص جامعه کردستان نیست و اکثرمردم کارگر و زحمتکش در همه نقاط ایران با این مشکلات روزانه روبرو هستند ، اما در جامعه کردستان به دلیل عدم مقبولیت جمهوری اسلامی از روز اول حاکمیت سیاه و ننگینش از جانب مردم، سابقه مبارزاتی علیه رژیم ، سرکوب و اختناق بیشتر بوده وغیرازستم و سرکوب ملی، ستم اقتصادی نیزمضاف برآن زندگی مردم را بسیار سخت و دشوار کرده است. بی دلیل نیست که جمهوری اسلامی در طول سالهای گذشته جامعه کردستان را به پادگانی تبدیل کرده وزورو ستم بر مردم و بخصوص اکثریت مردم کارگر و زحمتکش همیشه وجود داشته و بیشترین اختناق را بر جامعه حاکم کرده اند .
بیکاری درشهرهای کردستان نسبت به جمعیت آن ، دوبرابربیکاری درکشور است، این بخشی از آمار دولتی است. از نظرما روشن است که جامعه کردستان بمانند همه جوامع طبقاتی، نیروی کار کارگردر بهترین حالت حتی زمانی که رونق اقتصادی است، اشتغال زایی فرآیند خوبی دارد، استثمار می شود و از قبل کارو زحمت کارگران دولت و سرمایه داران فربه می شوند، اما برای کارگران و زحمتکشان در کردستان که از این حداقل امکانات نیزمحرومند، بیکاری بیداد می کند و فقردامن اکثریت مردم را گرفته است. کردستان بنا به گفته مسئولین دولتی، یکی از بی بهره ترین استانها از لحاظ اشتغالزایی و سرمایه گذاری ونبود واحدهای تولیدی و اشتغالزا است. بیکاری و عدم تامین معیشت در سالهای گذشته باعث مهاجرت زیادی از زحمتکشان روستا به شهرها شده که به دلیل بیکاری و فقر به حاشیه شهرها با کمترین امکانات زیستی و بهداشتی رانده می شوند. بطور مثال شهرک نایسردر شهر سنندج با پانصد و پنجاه هزارنفر جمعیت، ۶۰هزار نفررا با محرومیت از ابتدایی ترین امکانات زیستی در خود جای داده است .
بسیارروشن است که افزایش بیکاری فقربه دنبال دارد. استیصال، خودکشی، اعتیاد و سایر آسیبهای اجتماعی ازعوارض جدی این معضل اجتماعی سیمای جامعه امروز در ایران است. در کردستان در طول سالهای گذشته درشهرهای مرزی تعداد بسیار زیادی از کارگران و زحمتکشان و جوانان تحصیل کرده بدلیل بیکاری به شغل کولبری برای تهیه لقمه نانی روی آورده اند و هرساعت و هر روززندگی آنان با خطر مرگ روبرو می شود. طبق آمارتنها در ماه فوریه ۱۷ کولبرتوسط نیروی سرکوبگر جمهوری اسلامی در مناطق مرزی زخمی و یا جان خود را از دست داده اند. همین چند روز قبل یکی از کودکان کار به اسم پارسا نامدار ۱۵ ساله در شهر مریوان دریک تعمیر گاه اتومبیل خود را حلق آویز و به زندگی خود پایان داده است و دهها و صدها مشکلات و مصائب اجتماعی که سهم اکثریت مردم کارگرو فقیر در جامعه کردستان است. اما مشکلات تنها به این موارد ختم نمیشود، در جوامعی که بیکاری و فقر به وفور وجود دارد، زنان بیشترین رنج را تحمل می کنند و بیکاری در میان آنان بیشتراست. در شرایط بحرانی و بیکاری زنان ابتدا بیکار و از کار اخراج می شوند و اگرتبعیض جنسیتی وخود کشی و زن کشی به دلیل ناموس وشرف را به ان اضافه کنید زندگی اکثر زنان تباه شده ویکی ازمعضلات بزرگ جامعه کردستان است.
معضل جامعه کردستان تنها بیکاری و فقر نیست ، زیر ساختهای کهنه و فرسوده ، مسکن کهنه و ناکارامد با سقفهای نا مطمئن که در مقابل عوامل طبیعی همچون زلزله و سیل قوام ندارند، محلات قدیمی و کهنه که حمل و نقل و تردد در مواقع ضروری مثل آتش سوزی بندرت می تواند انجام شود ، تا آب شرب آلوده شهر سنندج که سالهاست مردم شهر سنندج با آن درگیرند، اضافه بر بیکاری و فقر، زندگی نا امن در محلات فقیر نشین و حاشیه شهرها بر مشکلات مردم افزوده است .
طبق آمار دولت ۵۱ درصد، یعنی تقریبا نصف مردم شهر سنندج دربافت های فرسوده و ومحلات کهنه با وضعیت نابسامان در حاشیه شهرها زندگی می کنند. بر اساس همین آماردر شهر سنندج یک هزارو ۶۹۷ هکتار بافت ناکارآمد وجود دارد که ۳۵ در صد مساحت شهر سنندج را شامل می شود و جمعیتی قریب به ۲۰۶ هزار نفر یعنی تقریبا نصف جمعیت شهر سنندج در خود جای داده است. نگاهی به این محلات بطور مثال محله عباس اباد که سالها قبل از قیام مردم کارگر و فقیر در انجا سرپناهی برای خود درست کرده بودند با همان موقعیت فقیرانه و به همان حالت قبلی، بدون امکانات ابتدایی زیستی برجاست و تغییری درآن ایجاد نشده.
ریشه همه این مشکلات که هر روزدامنه آن بیشتر می شود راچگونه باید توضح داد؟ واقعیت این است که ما بارژیمی بشدت نامسئول، سرکوبگرو استثمارگر روبرو هستیم که زندگی اکثریت مردم رابه نابودی سوق داده، خوشی و شادی و آزادی را از مردم سلب کرده است. و بعد از بیشتراز۴۲ سال حاکمیت ننگین وقتی به جامعه نگاه میکنی فقرو بیکاری وبسیاری مشکلات اجتماعی دیگرهر روز بیشتر یقه مردم را می گیرد. در نتیجه نه تنها برای مردم کارگر و زحمتکش و زنان در کردستان، بلکه برای مردم سایرنقاط ایران معضل اصلی وجود جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت سرمایه داری و مذهبی است که مانع هر نوع بهبود و تغیر در زندگی مردم است. رژیمی که سالهاست مردم به مصاف آن رفته اند و دیگر قبولش ندارند. با یک نگاه میشود دید همه اقشار و طبقات در جامعه از کارگران، معلمان، بازنشستگان وهمه آنهایی که درگیر فقر و مشکلات معیشتی هستند همواره برای بهبود و تغییردراعتراض به وضع موجود حضور دارند. همه این فاکت ها نشان می دهد که راهی جزعبور از جمهوری اسلامی برای مردم باقی مانده است . مقصراصلی و دشمن اصلی مردم جمهوری اسلامی است که زندگی مردم را در کردستان و همه جای ایران رابا مشکلات بنیادی روبروکرده اند.در نتیجه حل همه مشکلات از مسائل اقتصادی و معیشتی تا آزادی زنان و خلاصی از فرهنگ و استبداد مذهبی در گروعبوراز جمهوری اسلامی هست .جامعه ایران بیازمند یک دگرگونی بنیادی ویک تحول سوسیالیستی است . جنبش کارگری و سایر جنبش های اجتماعی از جمله جنبش آزادیخواهعی زن در ایران در چند سال گذشته چنین ظرفیتی را ازخود نشان داده است.
سعید یگانه
۴ مارس ۲۰۲۲