مقالات

یادداشتها، سیاوش دانشور

 

گرامیداشت محمد مهدی کرمی و محمد حسینی

امروز پنجشنبه ۲۲ دیماه مراسم هفتمین روز جانباختن #محمدمهدی_کرمی و #محمد_حسینی برگزار شد. گزارشها از حضور زیاد جمعیت زنان و مردان بر مزار این عزیزان در اشتهارد کرج سخن میگویند. مردم مزار محمد حسینی را با گلباران کردند، محمد را عزیزم صدا میزدند و میگفتند “تو بی کس نیستی یک دنیا خانواده داری”. بسیاری برای وی برادر و خواهر و مادر و پدر و رفیق شدند. امروز در نجف آباد اصفهان نیز گروهی از زنان بیاد محمد حسینی و علیه حکومت اعدام تجمعی برپا کردند. از شعارهای این تجمع “من خواهر سید محمد حسینی هستم” و “ما مادران و خواهران بچه های کشته شده ایران هستیم” و “نه ترس نه تسلیم ایستاده ایم تا پایان” بودند. رژیم تلاش داشت از کارگران و گمنامان انقلاب قربانی بگیرد با این تصور که صدائی ندارند اما جامعه آنها را بعنوان همسنگران و عزیزانش روی دست بلند کرد. درود بر زنان و مردان شریف و انقلابی!

١٢ ژانویه ٢٠٢٣

برای #محمد_حسینی
کارگری که کسی و چیزی برای از دست دادن نداشت

خیزش انقلابی تاکنون دستکم ۶۰۰ جانباخته، ۲۰۰۰۰ اسیر، بیشماری زخمی و چهار اعدامی داشته است. بیشتر این جمعیت فرزندان کارگران یا از خانواده های محروم و کارگری هستند. محسن شکاری، مجید رضا رهنورد، محمد مهدی کرمی و محمد حسینی چهار جوان اعدامی کارگر بودند. در خیزش انقلابی و توده ای اقشار و طبقات و جنبش های مختلف حضور دارند. کل این جنبش همه جا بدرجات مختلف مورد تهاجم جنایتکارانه نیروی سرکوب قرار گرفته و تلفات داده است. کودکان ما حتی در امان نمانده اند و همراه مهساها و حدیث ها و ساریناها معصومانه جان باختند. خیزش انقلابی و جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر، هیچ جنایت جدید و قدیم رژیم را بر حکومتی ها نمی بخشد و بین جنایت علیه آزادی توسط ارتجاع تفاوت قائل نمیشود.

اعدام اما با قتل زیر شکنجه و یا ترور در خیابان فرق دارد. اینبار حکومت با سیاست انتقام از خیزش انقلابی، طناب های دار را وثیقه بقای خود و ارعاب جامعه بپاخاسته می کند. بزعم حکومت، رسانه ها و افکار عمومی و نهادهای پر سر و صدا، آنطور که پشت یک سلبریتی و هنرمند و بازیگر و فرد سرشناس میروند، برای افراد گمنام محکوم به «قتل» واکنش نشان نمی دهند. محاسبات حکومت غلط از آب درآمد و کارگرانی که بزعم حکومت اسلامی و طبقه سرمایه دار جزو «هیچ بودگان» تلقی میشدند، در جامعه بمثابه «قهرمانان انقلاب» تمجید شدند.

در میان چهار عزیز اعدامی و خیل وسیع جانباختگان، کیس محمد حسینی قابل تامل است. محمد حسینی و ۱۵ نفر دیگر متهم پرونده «قتل روح‌الله عجمیان» بسیجی در مراسم چهلم حدیث نجفی بودند. حدیث را با گلوله جنگی کشتند و کسی دنبال قاتلش نیست، اما محمد مهدی کرمی و محمد حسینی را با جرمی که با زور شکنجه در پرونده آنها گذاشتند بسرعت اعدام کردند. محمد حسینی که کلا ده ثانیه در محل بوده در دادگاه بدون حضور وکیل مستقل اعلام کرد که برخی از اتهام‌های منتسب به خودم را قبول ندارم. جمهوری اسلامی برای حفظ نیروی خسته بسیج و سپاه و ضدشورش نیاز داشت افرادی را قربانی کند تا بگوید حکومت از نیروهایش به هر قیمت دفاع می کند.

محمد حسینی را اعدام کردند اما کسی را نداشت که جنازه اش را تحویل بگیرد. واقعیتی که باندازه اعدام دردناک است. کسانی که تجربه دست اول زندان دارند شاید بهتر درک می کنند که باید بسیار انسان قوی و با اراده ای باشی که تک و تنها در کنج زندان و بدون ملاقات تحت شدیدترین شکنجه ها استقامت کنی و هنوز در زندان هوای دیگران را داشته باشی. محمد سمبل فقر و بی کسی و رنجهایی بود که بخش وسیعی از محرومان و فقرا در جامعه با آن دست بگریبانند. او جزو کسانی بود که براستی چیزی برای از دست دادن نداشت. محمد به جنبش انقلابی تعلق داشت و شایسته است که یاد وی توسط کارگران و انقلابیون، خانواده های جانباختگان، مردم شریف کرج و تهران و حومه، گرامی داشته شود. باید به خانواده بزرگوار محمد مهدی کرمی که دستجمعی بر مزار خالی محمد حسینی جمع شدند و با گلباران و پارچه سرخ یاد وی را گرامی داشتند درود فرستاد. اقدامی بسیار با ارزش که تنها از قلبهای بزرگ و فداکار برمی آید.

نام محمد و مهدی و محسن و مجید در سنگرهای انقلاب با ماست. «دانته» محسن که طناب دارش شد تا سخنان مجید قبل از اعدام و ریشخند اسلام و نماز در گوش ما زنگ میزند. نگرانی مهدی برای سلامتی مامان و جمله «بابا به مامان چیزی نگو» هرگز فراموشمان نمیشود. صلابت محمد حسینی و دل بزرگش به کمک و آموزش رایگان فرزندان کارگران و محرومان، از آرزوها و بغض های در گلو شکسته محمد عزیزمان میگویند.

حدود یکماه قبل از خیزش انقلابی شهریور در مواجهه با کیس سپیده رشنو، یکی از حکومتی ها اذعان کرد که ایران ۲۰ میلیون سپیده دارد. برآمد توده ای و انقلابی زنانه پرده از گوشه ای از این واقعیت بزرگ اجتماعی برداشت. حال باید اضافه کرد که ایران بیش از ۲۰ میلیون محمد و محسن و مجید و مهدی دارد که غم نان شب دارند. این دو رکن اساسی ضد فقر و ضد تبعیض جنسیتی در امواج بعدی خیزش انقلابی بیش از پیش درهم ترکیب میشوند و بمثابه جنبشی برابری طلب و ضد فقر و تبعیض ابراز وجود خواهد کرد.

نام و آوازه قهرمانی فرزندان کارگران در حافظه جمعی صفوف مبارزه انقلابی طبقه ما زنده می مانند.

۱۰ ژانویه ۲۰۲۳

انقلاب را نمیتوانید اعدام کنید!

خودسوزی محمد بوعزیزی، جوان تحصیلکرده و بیکار که با دستفروشی امرار معاش میکرد، جرقه خیزش انقلابی تونس و انفجار تناقضاتی شد که سرمایه داری تونس بر محرومان آوار کرده بود. برآمد انقلابی تونس بر متن یک بحران عمیق اقتصادی جهانی رخ داد و محمد بوعزیزی تنها دریچه بروز واقعیات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی عظیمی شد که نضج گرفته بودند. شعله های خشم آتش پیکر بوعزیزی تا قصر قرطاج زبانه کشید و نظم استبدادی زین العابدین بن علی را سوزاند.

مهسا امینی، محمد بوعزیزی ایران است. زنی که زندگی و آزادی میخواست و میرغضب های خامنه ای به قتلش رساندند. ایران نیز در یک بحران عمیق اقتصادی و سیاسی و فرهنگی غوطه ور بود که برآمدهای توده ای و کارگری سهمگین را پشت سرگذاشته بود و مسائل اساسی قدیم و جدید مفتوح و پیچیده تر بدون راه حل روی میز بودند. با قتل مهسا یک پتانسیل عظیم اعتراضی آزاد شد. خیزش انقلابی و زنانه برای آزادی و برابری و بازستاندن زندگی. اعدام و سرکوب خشن اگر کارکرد سابق را داشت و جوابگو بود، نمی بایست جامعه با چنین خروشی روبرو شود.

جان های شیفته ای که از دست رفتند و بسیارانی که در معرض خطرند، جایی برای بازگشت و وسط بازی باقی نگذاشته است. صرفا جنگ جاری تشدید شده و اشکال و اهداف عمل انقلابی متنوع تر شدند. شعله های آتش مهسا فی الحال سرتاپای حاکمیت اسلامی را خار و خفیف و بی اعتبارتر از هر زمانی کرده است. آتش مهسا و خشم مبارزان خیزش انقلابی ریشه نظام اسلامی و دارالخلافه خامنه ای را میسوزاند. جمهوری اسلامی رفتنی است، انقلاب را نمیتوانید اعدام کنید!

٩ ژانویه ٢٠٢٢

کفیل های پارلمانی کدام گوری اند!

اعدام دو اسیر خیزش انقلابی نشان داد که کفیل های سیاسی پارلمانی مفت نمی ارزند. با علم به دسترسی پارلمان نشین ها به ابزارهای سیاسی و امکان اعمال فشار از کانالهای دیپلماتیک، خوش بینی ناموجهی نسبت به کفیل های پارلمانی ایجاد شده بود. کسی میداند کفیل های مهدی کرمی و محمد حسینی کدام گوری رفتند که باید مانند بقیه از خبر اعدام این عزیزان مطلع شوند؟ راه حل در خیابان و در میدان اصلی مبارزه انقلابی است نه آویزان شدن به حقوق بشر و دولت‌هایی که خود بدرجات متفاوت در خلق این اوضاع نقش داشته اند.

٧ ژانویه ٢٠٢٣