امروز جمعه ۲۶ دیماه در ایرانشهر اتفاق جالبی افتاد که نشان فلاکت سیاسی تمام عیار جمهوری اسلامی است. متفکرهای اطلاعاتی رژیم چند ده نفر از عواملشان را به خیابان فرستادند تا در اجتماعات اعتراضی مردم معترض علیه نشریه شارلی ابدو شعار بدهند و پروکاسیوون مذهبی کنند. خوشبختانه با آمادگی و افشاگری فعالین محلی، این طرح مزدوران حکومتی خنثی شد. از جمله چند نفوذی میان جمعیت را شناسائی و با پذیرائی بیرون انداختند و با شعار “مرگ بر خامنه ای، لعنت بر خمینی، مرگ بر مخبر” بدرقه شان کردند.
جمهوری اسلامی با اقدامات مکرر تلاش دارد در بلوچستان تقابل “سنی – شیعه” راه بیاندازد. از سوئی با تهدید و بازداشت امام جمعه ها تحریک میکند و مردم را بدفاع از آخوندهای “خودی” سوق میدهد و از سوی دیگر تلاش میکند با ژست دفاع از اسلام و اعتراض به نشریه شارلی ابدو، اعتراض مردم به رژیم را منحرف و به سمت بیرون کشور معطوف کند. درد بزرگ تر حکومت اینست که یک مشخصه مهم خیزش انقلابی جاری ضد مذهبی و ضد اسلامی بودن آنست. کور که نیستند و می بینند مردم روزمره به هر اثری از حکومت و سمبلهای آن هجوم میبرند و به آتش می کشند. کسانی که شعار میدهند “خامنه ای ضحاک، می کشیمت زیر خاک” و “سپاهی، بسیجی، داعش ما شمائی”، لااقل از اسلام خامنه ای عبور کرده اند. متاسفانه هنوز هستند بخشی از مردم که از شیوخ و مولوی ها عبور نکردند. این دیدگاه در میان برخی از فعالین وجود دارد که مردم مذهبی اند، مولوی ها “انقلابی” اند و “کنار مردمند” و میتوان از تریبون نماز جمعه بعنوان تجمع و اعتراض بطور عادی استفاده کرد. واقعیت اینست هر دوی اینها نادرست و ناموجه اند. مردم بزرگسالی که اهل نمازند میتوانند هرطور مایلند امور دینی و مذهبی خود را شخصی و یا جمعی پیش ببرند. نماز جمعه و مسجد تنها امکان اولیه یا محمل جمع شدن هم نیست. مولوی عبدالحمید و مابقی امام جمعه ها عمدتا طرفدار طالبان اند. اینها محمل اعتراض هم فراهم نمی کنند بلکه تلاش دارند چهارچوب اعتراض مردم زحمتکش در بلوچستان را در قالب ارتجاعی کشمکش “سنی و شیعه” و دامنه عمل این و آن امام، اسیر و مشروط کنند.
شعارهای مردم بلوچستان مانند دیگر شهرهای ایران است و در مواردی درافزوده و دقیق تر طرح شدند. مثلا در مقابل انتساب “تجزیه طلبی” به مردم در کردستان و بلوچستان جواب دادند: “کرد و بلوچ برادرند، تشنه بخون رهبرند”، “کرد، بلوچ، آذری، آزادی و برابری”. این شعار جنبه دقیق تری در اعتراضات هفته پیش پیدا کرد: “نه کولبری، نه سوخت بری، آزادی و برابری”! امروز جمعه ۲۶ دیماه زنان شرکت کننده در تظاهرات زاهدان گامی جلوتر گذاشتند و شعارهای: “چه یک نفر، چه صد نفر، پیش به سوی انقلاب” و “رژیم داریم سپاهی- نه جان داریم، نه جایی” سر دادند.
جمهوری اسلامی با ابزارهای سنتی اش مانند اوباشیگری، آدمکشی و آدم ربائی، اعدام و زندان، سازماندهی جنگ روانی و تحریک مذهبی و قومی تلاش دارد مسیر مبارزه مردم را منحرف و نهایتا سرکوب کند. از اتحاد و همبستگی و همزبانی ایجاد شده در سطح سراسری وحشت دارد. خوشبختانه هشیاری سیاسی حاکم به خیزش انقلابی و نقش مهم رهبران محلی، تاکنون این توطئه ها را خنثی کرده است. جمهوری اسلامی بیهوده فکر میکند چون بخشی از مردم اعتقادات مذهبی دارند میتواند آنها را در متن جنگ با حکومت به دفاع از اسلام و آخوند و علیه شارلی ابدو بکشاند. سران درجه یک حکومت و حتی وزرا و وکلای انتسابی حکومتی جرات ندارند از خامنه ای آشکارا دفاع کنند. بیشترشان ساکت اند و همین صدای خامنه ای را درآورده است که چرا جا زدید! حالا مردمی را تصور کنید که میخواهند دکان آخوند و صنعت دین اسلام را در ایران جمع کنند. تمهیدات زبون امنیتی های حکومت شاخص خوبی برای افلاس تمام عیار سیاسی رژیم اسلامی و خامنه ای ها است.
سردبیر.
١٣ ژانویه ٢٠٢٢