مقالات

شکست انقلاب فرهنگی؛ دانشگاه کماکان سنگر آزادیست! امیر عسگری

دانشگاه‌ از لحظه آغاز به فعالیت جنبش دانشجویی از اعتراضات گسترده دانشجویان به سفر نیکسون به تهران در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ تا سال‌های منتهی به انقلاب ۵۷ و دوره انقلاب تا قبل انقلاب فرهنگی، چپ و کمونیست بر فضای دانشگاه هژمونی داشتند و خطر اصلی در برابر حکومت جهل، کشتار و ارتجاع اسلامی بود و حزب جمهوری اسلامی را بر آن‌داشت تا نقشه حمله به دانشگاه را بکشد.
در سال‌های منتهی به انقلاب ۵۷ دانشجویان عمدتا چپ اداره شورایی دانشگاه ها را با ترکیبی از نمایندگانی از اساتید و دانشجویان بر عهده گرفتند و فضای آزاد و باز سیاسی با هژمونی چپ موجب تشکل یابی، ایجاد میزهای کتاب احزاب و‌جریانات چپ و کمونیست، سخنرانی و جلسات سیاسی با حضور جریاناتی همچون؛ چریک فدایی تا سایر گرایشات مارکسیستی از جمله اتحاد مبارزان کمونیست شد.
فعالیتهای رادیکال دانشجویان در دانشگاه‌های چون؛ دانشگاه تهران، صنعتی، پلی تکنیک، دانشگاه تبريز، اهواز، شیراز و مشهد هراس بر تن بدنه جمهوری اسلامی انداخته بود و ارتجاع اسلامی را بر آن داشت تا همواره به دنبال توطئه و خاموشی این جو پیشرو با هژمونی چپ باشند.حزب جمهوری اسلامی که به دنبال بهانه ای برای حمله به فضای آزاد دانشگاه بود، این فرصت را در ۲۶ فروردین ۱۳۵۹ بدست آورد.
روز ۲۶ فروردین ۱۳۵۹ اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس اسلامی در دانشگاه تبریز شروع به سخنرانی می‌کند، دانشجویان چپ و کمونیست که مدتی بود از طرف طرفداران حکومت مورد حمله بودند علیه رفسنجانی و حکومت اسلامی و حملات نیروهای خط امام افشاگری کرده و مانع از دوام سخنرانی رفسنجانی می‌شوند. درگیری شدیدی بین نیروهای چپ و کمونیست دانشجویی با خط امام و گله های حزب اللهی که از بیرون دانشگاه روانه دانشگاه شده بودند صورت می‌گیرد و دانشجویان چپ دانشگاه تبریز را به تصرف خود در می آورند.
پس از این اوضاع خمینی در شورای انقلاب اسلامی دستور به تخلیه دفاتر احزاب سیاسی ‌تشکل دانشجویان چپ در دانشگاه‌ها را می‌دهد، این فرصت که برای مهلت سه روزه ابلاغ می‌شود روز اول اردیبهشت ۱۳۵۹ به پایان می‌رسد که در پایان این دوره می‌توان گفت دوره انقلاب فرهنگی در دانشگاههاآغاز می‌شود.
تسخیر دانشگاه تبریز توسط نیروهای دانشجویی چپ پس از سرکوب شدید و زیر ضرب رفتن دانشجویان در پی درگیری شدید با نیروهای شبه نظامی حزب الله که از سطح شهر وارد فضای دانشگاه شده بودند به پایان می‌رسد. همراه با دانشگاه تبریز دفاتر جریاناتی مانند دانشجویان پیشگام در خیابان ۱۶ آذر تهران نیز تخلیه می‌شود.
فعالین دانشجویی بسیاری یا در جریان حملات کشته و زخمی شده و یا روانه زندان های جمهوری اسلامی می‌شوند. با ادامه رویه انقلاب فرهنگی در این برهه شورایی تحت نام «شورای عالی انقلاب فرهنگی» تشکیل می‌شود. اعضای این شورا عبارت بودند از؛ علی شریعتمداری، محمدجواد باهنر، مهدی املشی، حسن حبیبی، عبدالکریم سروش، شمس آل احمد، جلال الدین فارسی.
در این دوره برای سه سال تا سال ۱۳۶۱ دانشگاه تعطیل شده، دانشجویان زندانی، سرکوب و در مواردی کشته و اساتید مهم نیز با سرنوشت دانشجویان مواجه می‌شوند.دانشگاه‌ها در آن دوره شاهد فضایی مبارزاتی علیه ارتجاع اسلامی بود و از شعارهای برجسته آن دوره که توسط دانشجویان عمدتا چپ از جمله طرفداران سازمان پیکار سر داده شد؛ «دانشگاه سنگر آزادیست» بود. دانشجویان برای حفظ این سنگر هزینه های سنگینی دادند و موجب تضعیف جنبش دانشجویی برای دوره ای کوتاه شد.
جمهوری اسلامی بواسطه انقلاب فرهنگی بر اسلامیزه کردن دروس و فضای دانشگاه میکوشد، علی رغم سرکوب و زیر ضرب بردن بدنه پیشرو جنبش دانشجویی در دهه شصت و سال‌های پیش رو تا حد بالایی با مقاومت جنبش دانشجویی روبرو می‌شود و شاهد نقاط عطف مختلف در دهه های پس از انقلاب فرهنگی از سوی دانشجویان پیشرو و آزادیخواه در قالب اعتراضات و درگیری های مختلف علیه روند خودکامگی ایدئولوژیک و سیاسی جمهوری اسلامی در فضای دانشگاه هستیم.
جنبش دانشجویی علی رغم‌ سرکوب شدید، نقاط عطف مبارزاتی در کارنامه خود ثبت کرده است . اعتراضات کوی دانشگاه تهران در سال ۷۸، تشکیل سازمان دانشجویی دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب در دانشگاه تهران و اصفهان در سال ۱۳۸۵، اعتراضات دانشجویی در سال‌های ۹۶، ۹۷، و آبان ۹۸ و همچنین خیزش وسیع جنبش دانشجویی با هژمونی چپ و کمونیست در دوره خیزش شهریور ۱۴۰۱ نمونه های مهم از فعالیتهای جنبش دانشجویی پس از دوران انقلاب فرهنگی است.
تمامی این فعالیتها نشان دهنده شکست سیاستهای انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته است.مشخصا در اعلام موجودیت تشکل دانشجویی «داب» در ۱۳۸۵ توسط دانشجویان سوسیالیست و ابراز علنی مواضع کمونیستی و ‌چپ علیه سرمایه داری هار اسلامی، در ادامه همبستگی چپ دانشجویی علیه بساط سرمایه داری در همگامی با مبارزات هفت تپه با شعار” فرزند کارگرانیم ، کنارآنان می مانیم ” و اعتراضات سراسری ۹۶ و دفاع از خواست اداره شورایی از بعد مبارزات چپ در دانشگاه با شعار؛ «نان، کار، آزادی، اداره شورایی» نشان داد تمام تلاش‌های حکومت اسلامی در پروژه انقلاب فرهنگی در ریل شکست قرار گرفته است.
در ادامه در ۲۳ اردیبهشت ۹۷ دانشجویان دانشگاه تهران و علامه علیه حجاب در دانشگاه به عنوان یوغ بردگی بر زنان که بوسیله حکومت اسلامی تحمیل شده و انقلاب فرهنگی آن را در دانشگاه بسط داده بود، دست به اعتراض زده و همراه با حمله کردن به جمهوری اسلامی امثال رفرمیست هایی چون؛ «مسیح علی نژاد» را به عنوان عوامل انقیاد مورد حمله خود قرار داده و افشا کردند.در سال ۹۸ همراه با خیزش آبان دانشجویان نیز در دانشگاه و محلات فعالیت رادیکال و انقلابی خود را علیه جمهوری اسلامی پیش بردند و در ادامه اعتراضات در دی ماه ۹۸ در جریان قتل عام مسافرین هواپیمای PS752 اوکراین توسط سپاه پاسداران، حرکت سراسری دادخواهی با شعارهای انقلابی که علنا سرنگونی جمهوری اسلامی را فریاد میزد ند از دانشگاه پلی تکنیک تهران آغاز و سراسر دانشگاه های کشور را فراگرفت.
دانشجویان در این برهه فریاد زدند؛ «جمهوری اسلامی نابود باید گردد» و به صورت علنی ادبیات مبارزات دانشجویی از در لفافه سخن گفتن خارج شده و با ادبیاتی رادیکال به مبارزات خود ادامه داد تا به دوره خیزش انقلابی شهریور ۱۴۰۱ رسیدیم.در دوره انقلابی بعد از شهریور ۱۴۰۱ دانشجویان از هفته اول خیرش صفوف اول با رویکردی رادیکال و انقلابی و با هژمونی چپ در سطح سراسری دست به مقابله با نیروهای شبه نظامی دانشگاه، بند و بساط آپارتاید جنسی و مذهبی و سرمایه داری زده، خواهان سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی شدند.
دانشگاه‌ها در دوره پسا شهریور ۱۴۰۱ در درجه اول فرهنگ تفکیک جنسیتی(آپارتاید جنسی) حاصل از انقلاب فرهنگی را بارها با پراتیک مختلف از جمله؛ روسری سوزان، رقص، آواز و شکستن دیوارهای تفکیک جنسیتی در فضاهای آموزشی و رفاهی دانشگاه به هم ریختند.تولید شعارهای؛ «مرگ بر ستمگر، چه شاه چه رهبر»، «دانشجو کارگر اتحاد»، «نه روسری، نه توسری، آزادی و برابری» بدست دانشجویان از لحظه اول خیزش و بدل شدن شعارهای؛ «نه سلطنت، نه رهبری، دمکراسی برابری»، «زن، زندگی، آزادی» و «مرگ بر جمهوری اسلامی» به شعارهای اصلی در دانشگاه به اتاق فکر انقلاب فرهنگی نشان داد که دانشگاه زنده است و علی رغم تلاش تئوریسین های ملی مذهبی همچون عبدالکریم سروش و تاجزاده انقلاب فرهنگی شکست مفتضحانه ای خورده است.تمامی اعتراضات سراسری دانشجویان درحالی علیه بند و بساط کلیت نظام هار اسلامی قد علم کرد که حکومت در همان ماه اول بیش از ۳۰۰ فعال دانشجویی را بازداشت کرده بود ولی جنبش دانشجویی با هژمونی چپ هم به جمهوری اسلامی و طرفداران اسلامیزه شدن دانشگاه ها و هم به راست اپوزیسیون نشان داد که خواستار تغییر نظام حاکم بدست طبقه کارگر و توده ها از پایین جهت برقراری حکومتی شورایی با محوریت آزادی و برابری طبقاتی و اجتماعی هستند.
همانطور که در ابتدای انقلاب ۵۷ دانشجویان چپ در دانشگاه ها بیان کردند؛دانشگاه ها را به عنوان سنگرهای آزادی تا پای جان حفظ خواهند کرد، اکنون از سطح شعار خارج شده و با پراتیک به حکومت اسلامی نشان دادند این سنگر تسلیم نخواهد شد و تا رسیدن به آزادی و برابری به مبارزات انقلابی خود ادامه خواهد داد.
قطعا سالگرد انقلاب فرهنگی باید کوشید به گام های بعدی این جنبش پیشرو در سراسر کشور در جهت سازماندهی رادیکال و سرخ دانشجویان آزادیخواه و چپ پرداخت و در گام اول در ۱۱ اردیبهشت، روز جهانی کارگر نشان داد که خواهان خلاصی از یوغ بردگی مزدی و مناسبات هار سرمایه داری حاکم در جامعه ایران و جهان میباشند.
در این دوره دانشجویان نه تنها باید در فضای داخلی دانشگاه سازماندهی تشکل خود را قویتر پیش ببرند ،بلکه در همبستگی طبقاتی با طبقه کارگر و کل مزدبگیران و زحمتکشان تلاش کنند ت، در جهت احقاق حقوق پایمال شده خود و جامعه فریاد زده و خواهان خلاصی از وضعیت کنونی برای همیشه شوند.
31 فروردین 1401