مقالات

اعتصاب سراسری پرستاران سیاوش دانشور

اعتصاب سراسری پرستاران

سیاوش دانشور

اعتصاب پرستاران وارد دهمین روز خود شد. از روز دوشنبه ۱۵ مرداد کادر بهداشت و درمان در بیمارستانهای شهر شیراز و در ادامه در شهرهای فسا، سیرجان، جهرم، ممسنی، تبریز، آباده، کرج، بندرعباس، یزد، بوشهر، کرمانشاه، کنگان، اسلام‌شهر، زنجان، اراک و … به اعتصاب پیوستند. بجز بخش اورژانس سایر کادر درمان دست از کار کشیدند. در شهر شیراز بعنوان قلب اعتصاب ۸ بیمارستان دولتی اعتصاب کردند.

پرستاران در سال گذشته و بعد از پایان امواج خطرناک کرونا و اخراج های وسیع کادر درمان، با کمپینی خواستهای خود را طرح کرده بودند. پرستاران به دستمزدهای پائین، اضافه‌کاری اجباری، تبعیض در پرداخت مزایای مزدی از جمله اضافه کاری و پایین بودن تعرفه‌ها، قراردادهای غیر ایمن و متفاوت، بازاری کردن امر درمان و بهداشت، فشار کاری بالا و شیفت‌های طولانی، اعتراض دارند و بر درمان رایگان بعنوان حق عمومی تاکید کردند. طی ده روز اعتصاب پرستاران در شهرهای مختلف، بیمارستانها و مراکز درمانی بصورت زنجیره ای به اعتصاب پیوستند. از جمله سه‌شنبه ۲۳ مرداد پرستاران چندین بیمارستان در استان مرکزی، یزد، بوشهر و کرمانشاه؛ روز چهارشنبه ۲۴ مرداد پرستاران بیمارستان ولی‌عصر و نورآباد ممسنی؛ روز پنجشنبه ٢٥ مرداد پرسنل بیمارستان اقلید فارس و داراب استان فارس به اعتصاب همکاران در شهرهای کنگان، کرج، فسا، جهرم، اسلام‌شهر و مازندران ملحق شدند.

تناقض اسلام و سرمایه با بهداشت و درمان
در بیمارستانها اضافه کاری اجباری است، حتی براساس قانون کشور این عمل غیر قانونی است اما جاری است و جالب تر اینکه دستمزدی برای کار اضافه پرداخت نمیشود و رسما یک نوع بیگاری است. پرداخت مبلغ ناچیز “ساعتی ۲۰ تا ۳۰ هزار تومان” برای اضافه‌کار بیشتر توهین است تا پرداخت اضافه کار که دستکم یک و نیم برابر یا دو برابر دستمزد در ساعات کار عادی است. سیستم بهداشت و درمان در ایران با کمبود نیروی کادری روبروست و هر سال نیز کسر قابل توجهی از کادر درمان بدلیل حقوق و دستمزد پائین و ناامنی اقتصادی مهاجرت میکنند. با اینحال وزارت بهداشت و کارفرمایان خصوصی بجای استخدام نیروی مورد نیاز، با ایجاد تنوع در قراردادهای بی تامین و موقت و اضافه کاری اجباری با حقوق فوق العاده نازل روآورده اند. این روش قبل از هر چیز تناقض اسلام و سرمایه را با نفس سلامت انسانها تاکید میکند. پرستاران از جمله به همین اقدام ضد انسانی و رذیلانه یعنی عدم تأمین نیروی انسانی ضروری و اضافه کاری اجباری معترض هستند.

پدیده خودکشی بردگان
فشار کار شدید میان کادر درمان در سالهای اخیر به افزایش خودکشی ها و سکته منجر شده است. انجمن علمی روانپزشکان ایران در سال گذشته در نامه‌ای به ابراهیم رئیسی، از آمار بالای خودکشی در بین رزیدنت‌ها خبر داد و تداوم این روند را زمینه‌ساز “فروپاشی نظام سلامت کشور” دانست. در واقع موج خودکشی و سکته میان کادر درمان یک قتل عمد است، قتل عمد کارفرمائی و دولتی برای سود بیشتر. این موضوع بحدی عیان است که رضا لاری سخنگوی سازمان نظام پزشکی ایران به آن اعتراف میکند. وی افزایش میزان خودکشی در جامعه پزشکی را “حجم کاری بسیار بالا” و “عدم تناسب حقوق دریافتی نسبت به کار انجام شده” را از دلایل خودکشی رزیدنتها اعلام کرد. پرستاران در اجتماعات از جمله شعارهای؛ “نه به اضافه کاری اجباری”، “پرستار داد بزن ـ حقتو فریاد بزن”، “اتحاد علیه فقر و فساد”، “پرستار می‌میرد ـ ذلت نمی‌پذیرد” و “با کرونا جنگیدیم حمایتی ندیدیم” را سر دادند و بر خواستهای محقق نشده تاکید کردند.

پایان موقت اعتصاب بیمارستانهای شیراز
۲۳ مرداد ۱۴۰۳ در “بیانیه پایانی اعتصاب پرستاران بیمارستانهای شیراز” در هشتمین روز اعتصاب، ضمن تاکید بر خواستهای مشخص پرستاران بر اساس توافق در مذاکرات بر دو موضوع تاکید ویژه شده است:

اول، افزایش حق اضافه کاری اجباری. دانشگاه علوم پزشکی شیراز بر اساس تعهدات استاندار، معاونت سیاسی امنیتی و همچنین ضمانت نیروهای امنیتی موظف شده است تا ساعت ۲۴ روز ۱۵ شهریور سال ۱۴۰۳ بر اساس مصوبات مورد نیاز در هیات امنای دانشگاه، مبلغ حق الزحمه هر یک ساعت اضافه کار پرسنل پرستاری اعم از کمک بهیار، بهیار و پرستار، فارغ از نوع رابطه سازمانی با دانشگاه (رسمی، پیمانی، قراردادی، طرحی، شرکتی و …)، را به هر ساعت حداقل ۱۰۰ هزار تومان افزایش دهد و یک پرداخت را تا ساعت و تاریخ ذکر شده به حساب تمامی پرسنل پرستاری استان فارس واریز نماید و همچنین یک پرداخت حق مسکن به مبلغ دو میلیون تومان به حساب تمامی پرسنل دانشگاه چه پرستار و چه غیر پرستار واریز نماید و این روش بایستی مادام العمر ادامه یافته و هرساله متناسب سازی و افزایش یابد. مسلم است که عدم پرداخت موارد اشاره شده تا ساعت اعلام شده، منجر به اعتصاب دوباره پرستاران در شهر شیراز و شاید کل کشور، خواهد گردید و در این راه با احدی از مسئولین کشوری و استانی رودربایستی نخواهد داشت. تاکید می گردد که تاخیر در پرداخت از ساعت ۲۴ به ۲۴ و یک دقیقه عواقب بسیار خطرناکی به دنبال خواهد داشت.

دوم، دانشگاه علوم پزشکی شیراز موظف است تا پایان ساعت اداری تاریخ ۱۵ آبان سال ۱۴۰۳ به تمامی قراردادهای ظالمانه و مزخرف منعقد شده بین پرستاران و شرکت آوای سلامت پایان داده و مستقیما با پرسنل شرکتی قرارداد منعقد نماید به طوریکه احکام حقوقی جدید صادره بایستی به میزان هم ردیف و هم سابقه خود در پرسنل رسمی و پیمانی باشد. مسلم است کسب مجوزهای لازم از سوی هر ارگان کشوری از مجلس گرفته تا دولت بر عهده دانشگاه می باشد و ارتباطی با پرسنل ندارد. تاکید می گردد، عدم اجرای این درخواست منجر به اعتصاب پرسنل پرستاری شهر شیراز از شیفت صبح مورخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳ منجر خواهد شد.

پرستاران بیمارستانهای شیراز بعد از هشت روز اعتصاب با این توافقات و دادن فرصت مجدد از تاریخ ۲۳ مرداد ۱۴۰۳ شیفت عصر به اعتصابات خود پایان داده و در انتظار اجرایی شدن مطالبات فوق از سوی مسئولین استانی و کشوری هستند.

پرستاران و کادر درمان درد مشترکی با فرهنگیان و معلمان و سایر بخشهای طبقه کارگر دارند. قراردادهای متفاوت رسمی، پیمانی، قراردادی، طرحی، شرکتی و … درد مشترک است. همین روزها کارگران واگن پارس اراک، کارگران ارکان ثالث پارس جنوبی، بازنشستگان سراسر کشور بعنوان غارت شدگان حرف یکسانی میزنند. همه آحاد طبقه کارگر از ناامنی شغلی و دستمزدهای پائین، اخراج بجرم اعتراض، زندگی در منگنه فقر و خفقان و سرکوب به تنگ آمدند. سرمایه داری ایران اساسا روی همین پایه ها استوار است و هر تغییری در آن تنها با اعمال زور به طبقه سرمایه دار و دولت شان ممکن است. توافقات استانداری با پرستاران به احتمال زیاد محقق نخواهد شد و در عوض با وقت خریدن، بازداشت “لیدرها”، یعنی تنها کاری که رژیم بلد است، پایان خواهد یافت. اما قدرت اتحاد پرستاران را دستکم نگیریم. دور بعد اعتصاب بیمارستانهای کلان شهرها از جمله تهران را دربرمیگیرد.

جامعه ایران به کادر درمان بطور ویژه مدیون است. در دوره کرونا، کادر بهداشت و درمان و کارگران بودند که جامعه را سرپا نگاهداشتند. کادر درمان با فداکاری و از جان مایه گذاشتن موجب نجات بسیاری شدند. به همین دلیل این ناجیان جامعه در میان افکار عمومی با احترام و تقدیر مشایعت شدند. تنها توحش نوع جمهوری اسلامی است که ناجیان جامعه را به بیگاری میکشد و خواستهای برحقشان را با سرکوب و اخراج پاسخ میدهد. این سرمایه داری است که جان آدمیزاد برایش ارزنی ارزش ندارد و برای استحصال سود حاضر به هر نوع جنایتی هستند. پاسخ این جنایتکاران را تنها قدرت لایزال اتحاد و اعتصاب فلج کننده میدهد. از خواستها و اعتراض پرستاران و کادر درمان حمایت کنید. درود بر اتحاد و رزم پرستاران و کادر درمان!

٢٥ مرداد ۱۴۰۳ – ١٥ اوت ۲۰۲۴