مقالات

در یک نگاه علیه خطر جنگ منطقه ای، علیه جریانات ارتجاعی در “اپوزیسیون ایران” رحمان حسین زاده

در یک نگاه

علیه خطر جنگ منطقه ای، علیه جریانات ارتجاعی در “اپوزیسیون ایران”

رحمان حسین زاده

کشمکش تروریستی دولت اسرائیل و متحدانش و جمهوری اسلامی و متحدان و جریانات تروریست نیابتی اش میرود به جنگ منطقه ای هولناک تبدیل شود. وقوع چنین جنگ بزرگ و خطرناکی به چنان رنج و مصائب گسترده ای دامن میزند، که نسل کشی ده ماهه اخیر دولت جانی اسرائیل و هجوم تروریستی حماس در هفتم اکتبر ٢٠٢٣ به پیش پرده محدود فجایع دهها و صدها برابر بزرگتر شناخته خواهد شد. در دنیای عمیقا وارونه امروز متاسفانه نگاهها به سوی تصمیم و اقدام جنایتکاران تا مغز استخوان ضد انسان در دوسوی این کشمکش دوخته شده که آیا بر تداوم جنگ میکوبند؟ و یا به آتش بس ولو محدود تن میدهند؟! با این وصف بشریت مترقی و به ویژه طبقه کارگر و کمونیستها در قبال چنین فاجعه احتمالی موظف به اتخاذ سیاست و اقدامات درست و انسانی هستیم . از جمله:

الف: واضح است علیه شرایط جنگی کنونی و علیه جنگ خطرناک منطقه ای احتمالی هستیم. علیه میلیتاریسم و تروریسم دولتی دو طرف این جنگ و حامیانشان باید ایستاد.

ب: علیه ادامه نسل کشی دولت تروریست اسرائيل متکی به حمایت دولت جنایتکار آمریکا در فلسطین و غزه بیش از پیش آگاهگری و تلاش برای به میدان آوردن صف آزادیخواه و حق طلب را میطلبد و لازمست در دستور کار مداوم گذاشته شود.

ج: برای ما آزادیخواهان و کمونیستهایی که جغرافیای فعالیتمان ایران است، پیگیری پلاتفرم سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی بیش از پیش ضروری است. یک راه بسیار موثر جلوگیری از این جنگ سرنگون کردن یک طرف جنگ یعنی جمهوری اسلامی است. تاکید شفافتر از گذشته بر صف بندی مبارزاتی مستقل طبقه کارگر و مردم آزادیخواه برای سرنگونی جمهوری اسلامی حیاتی است. در این رابطه البته، جنبش سرنگونی با موانع بیشتر روبرو خواهد شد. از جمله خنثی کردن سیاست و کارکرد جریانات “محور مقاومتی” که بخشا به نام “چپ و سوسياليسم و اپوزیسیون” در کنار جمهوری اسلامی می‌ایستند. همراه با آنها بخشی از ناسیونالیسم ایرانی به نام دفاع از “وطن و آب و خاک” عملا فراخوان همراهی با جمهوری اسلامی را در دستور کار دارند. اینها موانع و خندقهایی را در مقابل جنبش سرنگونی ایجاد میکنند و لازمست از سر راه برداشته شوند.

د- افشأ کردن و مقابله با آن بخش از اپوزیسیون بورژوایی و ناسیونالیست ایرانی، مشخصا مشروطه طلبان و امثال رضا پهلوی که در کنار سیاست و اقدامات اسرائيل و آمریکا ایستاده اند. اینها مثل همیشه برای طرح ارتجاعی “براندازیشان” به بمبارانها و نقشه های نظامی دولتهای تروریست آمریکا و اسرائیل امید بسته اند. جریانات فدرالیست و ناسیونالیست در کردستان و بعضی مناطق دیگر نیز همین روش و سیاست ارتجاعی را دنبال میکنند. طرد و منزوی کردن کل این جبهه ارتجاع تضمین کننده آینده بهتری در تحولات آتی جامعه ایران است.

احتمال آتش بس:
احتمال آتش بس کوتاه مدت و یا میان مدت چند ماهه وجود دارد. امروز پنجشنبه پانزدهم اوت دور دیگری از مذاکرات برای آتش بس درقطر آغاز شده است. رسیدن به آتش بس ولو کوتاه مدت میتواند مانع جنگ بزرگتر حداقل در این مقطع شود. لذا آتش بس نباید با مخالفت صف آزادیخواه و ما کمونیستها روبرو ‌شود. در عین حال باید تاکید کنم آتش بس و شروع مجدد پروژه سازش تنها زمانی موثر خواهد افتاد که راه را برای طرح مجدد و جدی ایجاد دولت فلسطین در کنار دولت اسرائيل هموار کند. این تا زمانی که دولت دست راستی نتانیاهو سر کار باشد تقریبا غیر ممکن است. مگر اراده محکم در میان مردم اسرائيل و حتی بخش موثری از الیت سیاسی آن کشور تلاش کند دولت راسیستی نتانیاهو را کنار بزند و به جایش دولتی را بنشاند که رسما اعلام کند، ایجاد دولت فلسطین را در کنار دولت اسرائیل به رسمیت میشناسد. به علاوه در طرف مقابل هم یکه تازی حماس و تروریسم اسلامی و جمهوری اسلامی لازم است به حاشیه رانده شود. بدون منزوی کردن دست راستی ها و افراطیهای دو طرف این کشمکش دیرینه، تداوم تروریسم و احتمال جنگ منطقه ای در خاورميانه بی ثبات و آن هم در بطن دنیای به هم ریخته و بی لنگر کنونی کماکان پدیده خطرناکی است.

***