مقالات

شلاق سرمایه بر گرده کارگران، شرمتان باد! ملکه عزتی

اولين بارتان نيست كارگران را شلاق ميزنيد. از كارگران شركت كننده در مارش اول مه روز جهانی کارگر شروع كرديد، با كارگران آق دره ادامه داديد! ديروز كارگر شركت واحد و امروز كارگر خباز در چرام شلاق سرمايه بر پشتش فرود آمد! جلادان شلاق بدست تان هر روز به شکلی در تخریب اراده و عزم معترضین ظاهر میشوند. یکبار شلاق بدست، یکبار تیر خلاص زن و بار دیگر با پرونده سازی و پاپوش دوزی.

این ابزار قرون وسطایی تنبیه نشان از قلدری و ایجاد رعب و وحشت دارد. وسیله ای برای درهم شکستن اراده و تخریب و تحقیر شخصیت و کرامت انسانها. گوركنان سرمايه را به شلاق ميبندند تا حرمت و كرامت آنها را له كنند! اعتماد به نفس و احساس قدرت را از شريفترين و زحمتكش ترين انسانهای جامعه بگيرند و با هر ضربه شلاق به آنان بگويند شما کسی نيستيد. به شما شلاق ميزنيم تا بقيه هم ببينند و ياد بگيرند!

در زندان هم زندانيان مقاوم را زير شلاق ميگرفتند تا بشكنند و ديگر زندانيان مقاوم و مبارز را هم به شكسته شدن وادارند. هدف شكستن مقاومت و پيروزی تسليم بود. همراه با هر ضربه شلاق به كارگران و به آنان كه در مقابل ظلم و زور و بيعدالتی سرخم نكرده اند و تن به تحقير و خواری نداده اند يك هدف دنبال ميشود، شما را به تسليم واميداریم، مقاومت و ايستادگي تان را درهم ميشكنيم و حرمت و كرامت طبقاتی تان را با ضرب شلاق از شما سلب ميكنيم. يا عذر خواهی ميكنيد و خفت و خواری را به جان میخرید و صف اعتراض و مبارزه را بجا ميگذاريد يا پذيرای ضربه های شلاق ميشويد! اما كور خوانده ايد اگر شلاق برده داران و ضربه های آن بردگان را از قيام بازداشت و مانع اسپارتاكوس ها شد، شلاق های پوسيده شما هم مانع اعتراض كارگران و مردم بجان آمده از ظلم و بيحقوقی و فلاكت ميشود. دوران اسپارتاكوس ها بسر آمده، اما دوران اعتراضات پياپی كارگری، دوران خواست اعمال اراده كارگران بر سرنوشت خود، دوران تشكل، مجمع عمومی و شوراهای کارگری و سازمانيابی سالهاست شروع شده و هر روز تداوم و گسترش ميابد.

نان و جان كارگران و مردم زحمتكش جامعه را به گروگان گرفته ايد اما نشانی از تسليم ديده نميشود. از ديماه ٩٦ جان نيمه سالم بدر مي بريد، با آبان ٩٨ روبرو ميشويد. رهبران كارگری را به غل و زنجير ميكشيد، اخراج ميكنيد، زندان ميكنيد اما نتيجه اش سر برآوردن اعتراضی ديگر در گوشه ای ديگر است. از هفت تپه هنوز نجات نيافته ايد، فولاد ظاهر ميشود. به خیال خودتان هپکو را خاموش میکنید، دانشگاه صدايش را عليه كليت نظامتان بلند ميكند. شما و حكومت جنايتكارتان جان سالم بدر نخواهيد برد. این را از طرف آنها که شلاق خورده اند و آنها که ضربه های شلاق خشم شان را صد چندان کرده به شما قول میدهیم.

از تجربه شلاق های زندان آنچه بياد دارم تقويت روحيه زندانيان و مرهم بر جای زخمهای شلاق بود. شلاق بر تن كارگران هم همان است. بترسيد، بترسيد از اتحاد، بترسيد از خشم فروخورده، بترسيد از تشكل و سازمانيابی كارگران نه برای شلاق بر تن متعفن و كثيف تان، كه كندن گور هميشگی برای شما و سيستم استثمار سرمايه و نظم نابرابر حاكم بر جامعه طبقاتی.

نورالله خباز ساكن چرام ميتوانست به زانو دربیاید و علیرغم خواست و اراده خود از آخوند مسئول “نهی از منکر” عذرخواهی كند، اما انتخابش ايستادن پای حرف و نظرش بود! محاسبه تان اشتباه است نورالله تنها يك نفر نيست، تك كارگر دورافتاده از طبقه در چرام نيست. عضوی از طبقه كارگر است كه با همه افت و خيزهای مبارزاتيش با پيشروی ها و عقب نشينهايش كماكان در ميدان است و كماكان مايه وحشت و ترس مرگ و سرنگوني شما و سیستم شلاق و زندانتان.

برای همه آنچه كه سالها پيش با كارگران شركت كننده در روز كارگر كرديد، آنچه كه بر آق دره و كارگرانش رفت، آنچه كه در فولاد و هفت تپه و هپکو و … كرديد حساب پس خواهيد داد. برای حلق آويز شدن و خودكشی كارگران محاكمه خواهيد شد. برای هر جنايتی كه تا امروز مرتكب شده ايد محاكمه ميشويد. شلاق هايتان پوسيده، نفس تان هم بريده. هر الدورم بلدرومی كه در ظاهر دارید از نظر ما فقط دست و پا زدنهای آخر برای جلوگیری غرق شدن است نه قدرتنمايی!

صدور حكم شلاق جهت نشان دادن قدرت حاكميت و تحقير كارگران به عكس خود تبديل میشود. جامعه سرشار از نفرت و خشم عليه كليت اين نظام منفور است. اين حكم در ديماه ٩٦ توسط مردم معترض در كف خيابان صادر شد. اگر ضربات شلاق موثر بود كه ديگر اعتراضی رخ نميداد، اگر ضربات شلاق قرار بود حرمت و كرامت و شخصيت طبقه كارگر را درهم بشكند ديگر شما شاهد هيچ اعتراض كارگری در هیچ مرکز کارگری یا در میان اقشار دیگر نبودید. اگر شلاق سرمایه قدرت داشت شما جانيان و كارگزاران سرمايه خيالتان راحت ميشد و اضطراب و وحشت از سرنگونی و به گور سپردن كليت نظامتان از شما سلب آرامش نميكرد.

سركوب هر روزه نشان از برقراری آرامش و رفع خطر نيست. دست و پا زدنهای هر روزه تان به ما مردم به جان آمده، به كارگران معترض و خشمگين چيز ديگری ميگويد! ميگويد وحشت از برچيده شدن بساط كثيف حاكميت و نظم موجود، شما را بدجوری دستپاچه كرده! به هر طناب پوسيده ای آويزان ميشويد تا ديماه ديگری را شاهد نباشيد، ضربه های شلاق بر پيكر هیچ کارگری مانع آمدن ديماه ها، آبان ماههای دیگر و سهمگین تر نميشود. این توحش عهد عتیقی تنها کوره نفرت را داغ تر میکند. میدانیم که این قلدری انعکاس وحشت است، مثل حیوان وحشی و زخمی که به هر سو چنگ میزند، اما فایده ندارد، گسترش اعتراضات و تسريع آن شما را شگفت زده خواهد کرد، آرامش قبل از طوفان است، بر خود بلرزید!

۱۱ جون ۲۰۲۰