مقالات

طبقه کارگر بايد خود را صاحب جامعه بداند

 

. اگر ازهر انسانی که سنش بالاتر از پانزده سال باشد ، بپرسيد که چه نوع سيستمی امروز در سطح جهان حاکم است ؟ بدون مکث کردن ميگويد: سيستم نظام سرمايه داری بر جهان حاکم است.اگر دوباره بپرسيد: اين دنيای نا امن با اين همه تبعيض و نابسامانی که روز به روز سرنوشت و زندگی مردم را به قهقرا ميبرد حاصل چه نظامی است؟
جوابش مشخص است . او حاکمان نظام سرمايه داری را مسبب و عامل تمام مشکلات بشرامروزی در برابر تبعيضات و نابرابريها ، تحميل کردن جنگهای خانمان سوز ، اوارگی و کشتن ميليونها انسان بر خلاف دخالت و خواست خود مردم ، خفقان و سرکوب افراد سياسی ، نا امنی و بی مسکنی انسانها ، بوجود آوردن مذاهب و گروههای مختلف چون شيعه ، سنی ، يهودی، بودايی، داعش، القاعده ، حکومت جمهوری اسلامی ايران ، بوک الحرام و سلفی ، فاشيسم ، ناسيوناليسم ، راسيسم ، رواج هويت قوم و قومپرستی ، رواج دادن عقب ماندگی فرهنگی و جهل و خرافات ميداند.
سوال اساسی ديگری که در مقابل کل انسانها و در راس آن کارگران پيشرو و کمونيستها قرار ميگيرد اين است : برای پايان دادن به اين همه مصيبت ، فقر ، گرسنگی و ناامنی چه بايد کرد؟ طبقه کارگربايستی با الترناتيو ، برنامه روشن و مشخص خود را مسئول جامعه بداند و تلاش کند که با نهادهای اجتماعی، دانشجويان ازاديخواه و برابری طلب ، جنبش زنان ازاديخواه ، جنبش معلمان مبارز و لشکر بيکاران و انسانهای شرافتمند و ازاديخواه با رعايت مسائل امنيتی در تماس باشند و با هم برای پيشبرد انقلاب کارگری و سرنگونی جمهوری اسلامی به يکديگر کمک نمايند. آنها بايستی در اين شرايط حساس سياسی ايران و ضعيف شدن جمهوری اسلامی با احزاب کمونيستی وتشکلهای راديکال و انقلابی در تماس باشند و کارگران را با اگاهی سياسی تقويت نمايند. مردم بايستی خود را برای گرفتن قدرت از احزاب راست بورژوازی که بخشی از نظام سرمايه داری است و با پول دولتهای متخاصم و مديای شبانه روزی آنها مانورسياسی ميدهند ، آماده نمايند و از ميان خود رهبران واقعی را انتخاب کنند
. جنبش کارگری بايد با هوشياری سياسی بتواند اکثريت جامعه را به سمت خود کشانده و نگذارد که دوباره نظام سرمايه داری با فريب و حيله ، کلاه انقلاب سال 1357 را بر سرمردم بگذارند .ما کمونيستها و رهبران کارگری با يد با صدای بلند به جامعه اعلام کنيم که دوران استثمار انسان از انسان تمام شده است. جنبش کمونيستی و کارگران يک پيکر هستند . بايد به حکم قتل عمدی دولتی که اعدام ميباشد پايان بدهيم . بايد جامعه بداند ما مخالف اعدام ، خشونت و نا امنی هستيم . بايد جامعه بداند در حکومت کارگری حقوق کودک اولويت جامعه است
. بايد اعلام کنيم که در حکومت کارگری تمامی افراد جامعه بيمه ميباشند و دکترودرمان برای همه رايگان ميباشند.
بايد با قاطعيت و اعتماد به نفس اعلام کنيم که هر نوع کار مزدی ممنوع است و هيچگونه تبعيض طبقاتی بين زن و مرد وجود ندارد. بايد طبقه کارگر به جامعه اعلام کند که من خودم را مسئول جامعه ميدانم . من ميخواهم برای هميشه بشر را از استثمار نظام سرمايه داری نجات بدهم. طبقه کارگربايد اعلام کند که ما خواهان سيستم پارلمانی ، حکومت شاهنشاهی و رياست جمهوری، نيروهای اطلاعاتی و سرکوبگر نيستيم . زيرا همگی امتحان پس داده اند و در طول حاکميتشان زندگی ما را به خاک سياه نشانده اند. طبقه کارگر بايد اعلام کند تنها راه حاکميت مردم برمردم و سيستم شورايی است. سيستم جهانی موجود تمام ثروت کل بشر را در اختيار خود دارد. اين سيستم سرمايه داری فقط نيروهای سرکوبگر ، سيستم اداری بورژوازی، کل هزينه نهادهای مذهبی و فرهنگی ، نهادهای قدرتمند سرمايه داران را حفظ و حراست ميکنند. تمامی اين هزينه ها از جيب و دسترنج طبقه کارگر پرداخت ميشود
. بايد از سرمايه داران مفت خور پرسيد ، که آنها چه نقشی در ساختن اين دنيای مدرن با اين همه امکانات بی پايان در سطح دنيا داشته اند؟ چرا طبقه کارگر و اکثريت جامعه در سيستم بورژوازی هيچ سهمی به جز فروش نيروی کارشان ندارند ؟ طبقه گارگر از اين همه ثروت و سامان که خود توليد کرده است چه بهره ای برده است؟
اگر طبقه کارگر ميخواهد که ارامش فکری ، امنيت اجتماعی و جانی خود و اکثريت جامعه امروزی را بدست بياورد بايستی هر چه زودتر برای به قدرت رسيدن دست به کار شود . در مرحله اول بايد مکانيزمهای مبارزاتی خود را در محيط کار و جامعه سازمان بدهد . رهبران کارگری و کمونيستها بايستی مرتبا با نقشه و بر نامه های جديد در ميان اقشار جامعه ، محيط های کارگری ، کارخانه های مختلف صنعتی و غير صنعتی حضور داشته باشند .طبقه کارگر بايد به پراکندگی و بی ارتباطی کارگران خاتمه بدهند . رهبران کارگری بايد سطح اگاهی سياسی و طبقاتی کارگران و جوانان و جامعه را بالا ببرند . در نهايت تنها قدرت ، اگاهی سياسی طبقاتی و اتحاد است که ميتواند کل بشريت را از اين زندگی برده واری نجات بدهد. حزب کمونيست کارگری حکمتيست در سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری حکومت کارگری قدم به قدم در کنار شما است . اين حزب را از خود بدانيد و مطمئن باشيد که ما با هم ميتوانيم يک دنيای بهتر که در شان يک انسان امروزی باشد ، بسازيم.
زنده باد ازادی ، برابری ، حکومت کارگری