مقالات

کارگر بیلبورد تبلیغات نیست جاوید حکیمی

«میگن شما مثل سگ باید این‌جا بمیرید… گفتن باید امروز بری حموم، دیدم همه رو لختِ لختِ لخت کردن باهاشون مسخره بازی درمیارن، من اون صحنه رو دیدم… من واقعا افول انسانیت رو در امین‌آباد دیدم» زنده یاد بهنام محجوبی

دمکراسی پدیده باشکوهی است البته برای صاحبان سرمایه. مطلوبیت دمکراسی برای سرمایه داری این است که نسبت به مناسبات تولید و نظام اقتصادی کور است، دخالت مردم در سیاست و تعیین سرنوشت خویش کاملا صوری و نمایشی است و مهمتر از همه در حالی که حکومت ها جملگی تا دندان مسلح هستند، خشونت را بطور کلی و ظاهرا برای همه تقبیح می کند. دمکراسی هیچ انقلابی را تحمل نمی کند و درست به همین دلیل برای صاحبان سرمایه دقیقا برای حراست از مالکیت خصوصی مقدس است، اما هر زمان دست و پاگیر شود، در پارلمان را گل می گیرند.

انتخابات رکن اساسی کلیه اشکال مختلف سیاسی حاکمیت سرمایه از دیکتاتوری عریان تا دیکتاتوری بوزژوائی تحت دمکراسی است. در هنگامه انتخابات حتی سردمداران ضد مردمی ترین حکومت ها نیز به روی مردم لبخند می زنند. آری درست حدس زده اید؛ از مقامات حکومت اعدام اسلامی ایران حرف می زنیم، جایی که بر گرده کارگر شلاق می زنند، روی زنان اسید می پاشند، به زندانیان تجاوز می کنند، دانشجویان را با چشم و دستِ بسته از بام دانشگاه کف خیابان می اندازند، پیکر بازداشتی های معترضین خیابانی را به رودخانه می سپارند، هواپیمای مسافربری را سرنگون می کنند، جوانان محاصره شده در نیزار را به رگبار می بندند. آری حتی در چنین حکومتی نیز در هنگامه انتخابات ناگهان مردم و به ویژه کارگران عزیز می شوند‌‌۔ همان کارگرانی که درست پیش از انتخابات مطلقا به حساب نمی آمدند.

ابراهیم عباسی از رهبران محبوب هفت یکبار گفته بود: “قوه قضاییه دردش هفت تپه نیست. هفت تپه را رصد نمی کند. مرا رصد می کند. می خواهد ببیند کجا جمله ای، کلمه ای اشتباه بگم بگیرد ببرد زندان. این را رصد می کند”.

اکنون اما موقع رای گیری است و قوه قضاییه آمده است تا هفت تپه را رصد کند. حالا رییس قاتل ها تمام ایران را رصد می کند۔ می خواهد از همه رای بگیرد.

در دمکراسی تمام مردم با هم برابرند در حق رای! این تنها حقی است که حکومت اسلامی به هزار ترفند و تهدید و تطمیع استفاده از آن را به مردم تحمیل می کند. پدیده هیجان انگیری است، اینطور نیست؟ زن و مرد، پیر و جوان، کارگر و کارفرما، شیعه و سنی، ترک و عرب همه حق رای دارند و باید از آن استفاده کنند. همه انسان ها در چشم مقامات یک برگه کاغذند. راستی رئیس قاتل ها زندان ها را هم رصد می کند. آخر آنجا نیز همه با هم برابرند در حق رای؛ زندانبان و زندانی، شکنجه گر و شکنجه شده، شلاق خورده و شلاق زن، قاضی و متهم، جلاد و اعدامی. دمکراسی از فرط شکوهمندی گاه صحنه های به غایت مضحکی می آفریند، مثل لحظه ننگین رای دادن زندانیانِ اصلاح طلب به روحانی. ‌

ویژگی دوره اخیر این است که هیچکس رای نمی دهد سهل است کمپین های بی شماری در مخالفت با رای نیز به راه افتاده است.‌ اوضاع چنان کمیک شده که مزدوران صادراتی به اصلاح طلبان داخلی فشار وارد می آورند برای شرکت در انتخابات!

حکومت به تمامی مشروعیت خویش را از دست داده و با یک حرکت هجومی طبقه کارگر محتمل است از هم بپاشد. مضاف بر اینکه گرایش شورایی متکی بر مجامع عمومی نیز در جنبش کارگری شخصیت های خودش را یافته و دارد دست بالا پیدا می کند. درست به همین دلیل رژیم تمام نیروی خود را روی کنترل تحرکات جنبش کارگری متمرکز کرده است. اولویت نخست حکومت تخریب شخصیت های رادیکال و طرد رهبران محبوب گرایش شورایی است. هدف، مهار و کانالیزه کردن اعتراضات و در گام بعدی درهم شکستن آن است. حکومت می داند هر چقدر با جهان سرمایه زاویه داشته باشد لیکن آن اختلافات خانوادگی به هر حال قابل مذاکره و شاید حل و فصل باشند. آنچه نه قابل مذاکره و نه قابل حل و فصل است تضاد آشتی ناپذیر با معترضان داخلی به ویژه کارگران است.

رژیم از میزان نفرت مردم نسبت به خود کاملا اگاه است و روی همین سرمایه گذاری کرده است. کثیف ترین عناصر وزارت اطلاعات و امنیت می خواهند به هر بهانه شده ثابت کنند رهبران کارگران با جناحی از نظام و به ویژه رئیسی همدست هستند. کارگران اما از کره مریخ نیامده اند بلکه بخشی از همین توده های تحت ستم و تهیدستان غارت شده اند. مادر ستار بهشتی مادر تمام کارگران است و قاتلین ستار دشمن کارگران. هیچ کارگری آخرین سخنان جاوید نام بهنام محجوبی را از یاد نخواهد برد وقتی که گفت من به چشم خودم افول انسانیت را اینجا دیدم. خیر، کارگران به هیچ جناحی از حکومت اسلامی متوهم نیستند بلکه به حکم موقعیت فرودست خود از قضا سرسخت ترین دشمنان قسم خورده کل حکومت اسلامی اند. اطلاعاتی ها بیهوده سعی می کنند کارگران را به رییس قاتل ها متصل نمایند. پاسخ تمام این خزعبلات را همان ابراهیم عباسی یکی از محبوب ترین و خوشنام ترین رهبران هفت تپه چنین داده است:

آقای رئیسی هفت تپه نان نیست، آب نیست، رای هم نیست۔ کارگر بیلبورد تبلیغات نیست.

١٠ جون ٢٠٢١