مقالات

مراسم سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی در شهر سلیمانیه همایون گدازگر

شرکت مقامات بالای حکومت اقلیم در کردستان عراق در مراسم سالگرد قاسم سلیمانی نه اتفاق تازه ای است و نه جای تعجب آنچنانی. همین چندماه قبل بود که رهبر اقلیم، نچیروان بارزانی در مراسم تحلیف رئیسی جلاد با افتخار اعلام کرد که ”ما بخشی از جمهوری اسلامی هستیم “. بخشی از جمهوری اسلامی بودن اگر برای حزب الله لبنان و کتائب اهل حق و شاخه های دیگر جنبش اسلام سیاسی ریشه در هم جنبشی بودن آنها با جمهوری اسلامی دارد، برای این حضرات رمز راز بقا و حفظ سلطه و دستگاه لرزانشان است. در جه وابستگی شان به جمهوری اسلامی رابطه مستقیم دارد با اوضاع سیاسی منطقه وکردستان عراق و تهدید سرنگون کردنشان از جانب توده های معترض ‌متنفر در خود کردستان عراق.
اگر مناسبات اینها با جمهوری اسلامی را در دو دهه گذشته مرور کنیم درمی یابیم بخصوص پس از برنامه عقب نشینی آمریکا از منطقه و نفوذ بیشتر جمهوری اسلامی در تحولات عراق و مهمتر از اینها ، رشد اعتراضات در داخل کردستان عراق، حالا دیگر تقریبا آویزان شدن اینها به هر خس وخاشاکی برای بقای حکومتشان اجتناب ناپذیر است. ‌دراین رابطه جمهوری اسلامی اولین و حتی تنها کاندید است. چون ودر واقع تاریخا همیشه “ بخشی از جمهوری اسلامی “ بوده اند. چه آنزمان که در پاگرفتن جمهوری اسلامی علیه احزاب مسلح در کردستان ایران در کنار پاسدار و بسیج می جنگیدند، و یا زمانیکه جلو دار قشون جمهوری اسلامی در جنگ ایران و عراق بودند.
خلاصه بی ثباتی و توخالی بودن حکومتشان بیشتر آنها را در دامان جمهوری اسلامی انداخته است . امروز از هر زمان دیگر بیشتر به جمهوری اسلامی احتیاج دارند. برای همین است که امسال برای تعریف و تمجید از قاسم سلیمانی جلاد، کورس رقابت گذاشته اند. برای همین است که عضو دفتر سیاسی اتحادیه میهنی به قاسم سلیمانی لقب چگوارا می دهد و استاندار شهر سلیمانیه پیشنهاد می کند که روز ترور سلیمانی روز صلح وآشتی در جهان نامگذاری شود. ملا بختیار از رهبران اصلی اتحادیه میهنی که شایعاتی در مورد رئیس جمهور شدن او در محافل مختلف می چرخد، ذه ره ای به این ادعای چابلوسانه خود اعتقاد ندارد که می گوید: ”قاسم سلیمانی دژ محکم پشتیبان پیشمرگ کرد بوده است “. ولی او هم مجبور است به واقعیت زمانه گردن دهد و به نرخ روز نان بخورد.
اما امسال افتضاح و کرنش و چابلوسی مقامات حکومت اقلیم کردستان چنان مشمئز کننده بود که صدای احزاب و شخصیتهای ناسیونالیست و دوست این حضرات را هم درآورد. هر چند در اظهاراتشان جانب احتیاط را رعایت کرده و مستقیما با دولت کردی ‌مقامات آن درگیر نشده و تنها به تکفیر قاسم سلیمانی اکتفا کرده اند، اما اینجا هم ضد کرد بودن قاسم سلیمانی معیار و پایه است اعتراضشان بود. البته فراموش نکرده اند که همین دولت کردی چه جنایاتی درحق پناهنده و فعال سیاسی کرد ایرانی وبا کمک دولت حاج قاسم مرتکب شده است . و بخصوص حتما فراموش نکرده اند که زندانی سیاسی اعدامی و پناه آور به دامن خاک حکومت کردی ، مصطفی سلیمی را سال گذشته همین دارودسته دوباره به طناب دارجمهوری اسلامی سپردند.
امروزه خوشبختانه درتمام کردستان درکشورهای همجوار، دیواراین توهم دروغین که جنبش “کردایه تی “ ناسیونالیستها حافظ منافع تمام کردهاست تا اندازه زیادی فروریخته است. بخشا بعلت خودآگاهی جامعه و رواج ایده ‌و توقع انسانی و آزادیخواهانه در این جوامع، و بخشا در اثر عملکرد ضد مردمی همین احزاب ‌و دولت مدعی دلسوز مردم کرد. هزاران نمونه از ارجحیت منافع مادی واقتصادی بر حقوق مردم زحمتکش و سرکوب اعتراضات آنها برای خیلی روشن کرده است که ادعای جریانات و رهبران کردی دال بر حفاظت از منافع مردم کردستان پوچ وبی اساس است. واین آن واقعیتی است که باید خستگی ناپذیر در درون جامعه کردستان تعمیق و گسترش پیدا کند. در هر مناسبتی از قبیل افشای مراسم قاسم سلیمانی باید به ریشه و چرایی همراهی احزاب کردی با جنایتکارترین دولت های منطقه پرداخت. باید تاریخ این دریوزگی اسلاف همین جریانات در منطقه را در بیش از نیم قرن گذشته در نوکری حکومت شاهنشاهی ایران و بعث عراق وسوریه و دولت ترکیه مستمرا افشاکرد.
در کارناوال گریه وزاری سران حکومت سلیمانیه و اربیل برای قاسم سلیمانی ، مردم شرافتمند کردستان عراق نه نقشی دارند و نه منافعی. زندگی آنها خود قربانی تبانی و بده و بستان این احزاب و معامله‌گری آنها با دولت های مرتجع منطقه است. آنها همراه و همدرد مردم کردستان ایران و کارگران وزحمتکشان هم سرنوشتی هستند که بوسیله جمهوری اسلامی به فقر وتباهی کشیده شده اند. مبارزه ورویارویی میلیونی جامعه ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی می تواند نوید بخش دنیایی بهتر برای جامعه کردستان عراق و مردم تمام منطقه باشد. حساب دریوزگی حکومت اقلیم کردستان از حساب مردم عادی و کارگران و زحمتکشان کردستان عراق جداست. آنها خود درگیر رویارویی با فساد وچپاول حکومت احزاب و متحقق کردن حقوق بدیهی خود هستند. حفظ همسرنوشتی مردم زحمتکش در کردستان ایران وعراق علیه تبانی مافیای در قدرت با جمهوری اسلامی کار کمونیستها و صف آزادیخواه و برابری طلب در هردوبخش کردستان است.
همایون گدازگر
۲۰ دی ۱۴۰۰
۱۰ ژانویه ۲۰۲۲