خبر دادند که “گشت ارشاد تعطیل شد”. گشتی که وحشیگری های فراوانی را علیه زندگی و روزمرگی و پوشش و آزادیخواهی زنان به ثبت رسانید است. خبر تعطیلی گشت ارشاد در صدر اخبار خبرگزاریهای جهان قرار گرفت. با کشته شدن مهسا امینی به دست ارازل گشت ارشاد مردم خسته و جان به لب رسیده از حکومت فاشیست اسلامی به خیابانها آمدند و با دست خالی روبروی نیروهای سرکوبگر رژیم اسلامی ایستادند، فریاد زن زندگی آزادی سردادند، مبارزه کردند و جانهای فراوانی را در راه آزادی زن و برابری زن و مرد و برای یک زندگی مرفه فدا کردند.
در پی تظاهرات های گسترده و فشار مردم، در چند روز گذشته دادستان کل رژیم اسلامی “جعفر منتظری” خبر از تعطیلی گشت ارشاد داد. گشت ارشاد این عامل ناامنی در جامعه تعطیل شد چون دیگر قدرتی برای سرکوب زنان در جامعه نداشت و اگر هم داشت ضررش بیشتر از نفعش بود. حکومت ضد زن بوسیله این نهاد باید پاسخگوی قتل مهسا، سارا و جنایت علیه هزاران زن و دختر مدرسه ای باشد. مردم متحد با اتحاد و همبستگی خود نزدیک به سه ماه است که با اعتراضات پی درپی خیانها را خالی نکرده اند و جواب خونهای ریخته شده عزیزانشان را با آجر و سنگ، حمله به و آتش زدن مراکز جاسوس پروری رژیم “پایگاه های بسیج” و “دفاتر امام جمعه‌ها” و مراکز پلیس داده اند. امروز این اعتراضات انقلابی یکی از بینظرترین مبارزات تاریخ است و میتوان نام آن را مبارزه جنبش برای آزادی و برابری علیه فقر و جهل و خرافه و حکومت سرمایه داری نامید. بدون شک تعطیل شدن گشت ارشاد خواسته رژیم اسلامی نبوده و نیست و آنها مجبور به تعطیل کردن یکی از مراکز خشونت اسلامی خود شده اند، زیرا راه دیگری جز تن دادن به خواست مردم برایشان نمانده است. حتیً سفر ابراهیم رئیسی به کردستان و فرستادن هیئت ویژه ای به بلوچستان برای دیدار و بند بست کردن در خفا با آخوندهای مرتجع سنی هم هیچ کمکی به این جنایتکاران نکرده است و مردم با قدرت اعتراضات را ادامه میدهند و جواب مزدوران را با حمله به مراکز آنها میدهند.
زنان با پرت کرن حجاب اسلامی و آتش زدن آن پیام روشنی را به حکومت قاتل اسلامی دادند که مرگتان فرا رسیده و باید جوابگوی تمامی جنایت هایی که چه در داخل زندانها و چه در خارج آنها کرده اید باشید. مردم با سنگر بندی در خیابانها مزدوران اسلامی را در هر کوی و برزن وادار به فرار کردند و مزدوران محلی از ترس سوخته شدنشان در آتش خشم مردم مجبور به معذرت خواهی و ابراز پشیمانی شده اند تا شاید اینگونه در مقابل آتش انقلاب در امان باشند. تعطیل شدن گشت ارشاد با بولد کردن آن در خبرگزاریهای جهان بازتاب فراوانی داشت، از جمله کانالهای خبری فارسی زبان ریاکار و دولت های حامی رژیم ایران این حرکت را نه چندان مهم و تاکتیک جدید رژیم برای آرام کردن اوضاع و تظاهرات کنندگان خوانده‌اند. دسته ای دیگر آن را اقدامی زیرکانه از طرف رژیم اسلامی دانستنه‌‌اند تا با این کار سرپوشی بر روی تمامی جنایات گشت ارشاد بگذارد. واقعیت اینست این نه یک تاکتیک و نه یک حرکت موزیانه از طرف رژیم بود بلکه زیر فشار انقلابی مردم حکومت ناچار شده آدمکشان گشت ارشاد را با یونیفرم دیگر و جای دیگری بکار بگمارد.
رژیم اسلامی مانند همیشه در اوج درماندگی برای نشان دادن قدرتش دست به حذف فیزیکی مخالفانش با اتهام‌های پوچ میزند، و در لابلای آنها بدنبال راه انداختن جنگ های جبهه‌ای است تا با خیال راحت دست به قتل عام زندانیان سیاسی و مخالف رژیم بزند، از جمله چند تن از دستگیر شدگان اعتراضات اخیر را با برگزاری دادگاه‌های نمایشی و چند دقیقه‌ای به اتهام محاربه محکوم به اعدام کرد است. روز ١٧ آذر محسن شکاری جوان تهرانی را به جرم شرکت در تظاهرات ضد دولتی اعدام کرد و تعداد دیگری از معترضین را به زندان درازمدت محکوم کرده است. رژیم اسلامی در این دوره از تظاهرات ها بیش از هر زمانی فهمیده است که با روشهای سابق نمی تواند حکومت کند و مردم هم دیگر قبول نمی کنند، لذا مرگ شیرین حکومت ارتجاع درآینده نزدیک فرا رسیده است.
٩ دسامبر ٢٠٢٢