مقالات

اولین اعدامی انقلاب

خیزش انقلابی تاکنون قریب ٥٠٠ جانباخته داشته است. در خیابان و زندان و شکنجه گاه کشته اند. جانیان اسلامی تنها مشغول سرکوب نیستند، آنها در کار تجارت مرگ و قاچاق انسانند، گزارشها و عکسهای متعدد نشان میدهد که شکنجه گران ارگانهای بدن عزیزان ما را درمیاورند و پیکرشان را شبانه دفن می کنند. این رژیم بغایت فاشیست و خونخوار زیر فشار و اشتهای بالای سرنگونی جامعه، از سوئی ادای “گفتگو و برخورد نرم” در میاورد و از سوی دیگر می کشد و محلات و شهرها و دانشگاه ها و مدارس را قرق نظامی کرده است. حیات بسیاری مدارس را به محل استقرار ادوات و دستجات نیروی ضد شورش تبدیل کرده اند.

محسن شکاری یکی از صدها جانباخته ایندوره هشتاد و دو روزه است. تفاوت محسن با دیگرانی که زیر شکنجه یا با گلوله جان باختند اینست که آگاهانه با اهداف سیاسی و و با نقشه قبلی وی را اعدام کردند تا بعنوان اولین اعدامی انقلاب جامعه را تست کنند. خط مشی تروریزه کردن جامعه، استقرار عملی حکومت نظامی در بسیاری شهرها، بازداشتهای وسیع و اعدام قرار است نسخه نجات حکومت باشد. رئیسی اعلام کرده که سیاست شناسائی و مجازات سریع مخالفین را با قاطعیت ادامه میدهند.

اولین اعدامی انقلاب برای حکومت تنها گرفتن جان یک قهرمان ما نیست، این کاری است که روزانه و بطرق مختلف مشغول آنند. یک کارکرد این اعدام بردن امید و دادن روحیه به صفوف ترسیده و ناامید سرکوبگران است. اما پیام اصلی آن تست واکنش انقلاب است. این واکنش در تداوم و عدم تداوم اعدام اسرای انقلاب حیاتی و تعیین کننده است. واکنش مناسب صفوف انقلاب چیست؟

اعدام محسن عزیز خشم ما را صد چندان کرد. این خشم باید جاری شود. در دوره هائی تاثیر قتل عزیزان ما زانوی غم بغل گرفتن و انزوای سیاسی است. در دوره انقلابی برعکس است، هر ضربه حکومتی بمثابه بنزین بر آتش عمل میکند. ما هدف سیاسی رژیم از اعدام را می شناسیم، لذا واکنش به آن باید همین هدف را بزند. در دوره انقلابی قانون دوره متعارف وجود ندارد، یعنی انقلاب علیه وضع سابق شکل گرفته است و قوانین خودش را دارد که تماماً ضد قانون حاکم و اتفاقاً برای درهم شکستن آنست. قانون امروز قانون جنگ است. در جنگ شما ناچارید به هر عمل دشمن پاسخ بدهید.

ما بعنوان جنبش انقلابی، بعنوان آزادیخواه و سوسیالیست و کمونیست، بعنوان کسانی که طی دهه های متمادی علیه اعدام و قتل عمد دولتی مبارزه کرده ایم، مخالف هر نوع تعرض به تمامیت فرد/افراد، مخالف شکنجه و اعدام هستیم. ما اسرای جنگی را شکنجه و اعدام نمی کنیم. نفی و الغای اعدام یکی از مفاد بیانیه پیروزی انقلاب است. اما قانون یک جنگ مفتوح فرق می کند. هر حمله با ضد حمله و هر ضربه به ما با ضربه متقابل به نیروهای حکومت باید پاسخ بگیرد. امروز همه جا مردم از “انتقام” سخن میگویند. این “انتقام” خونخواهی نیست، واکنش به حمله حکومت طی یک جنگ انقلابی است.

معادله امروز اینست: اگر عزیزان ما در زندان امنیت جانی ندارند و بنا به وعده قاتلین حاکم قرار است یک به یک اعدام و به زندانهای طویل المدت و اعتراف تحت شکنجه وادار شوند، آنوقت هیچ جا و هیج فرد وابسته به حکومت نباید امنیت داشته باشد. هر فرد حکومتی مانند کل حکومت یک هدف مستقیم انقلاب است. اولین اعدامی را اسم رمز تلقی کنیم، اسم رمزی برای پاسخی انقلابی، برای درهم کوبیدن زندانها، برای سوزاندن چوبه های دار، برای دستگیری و محاکمه خیل جنایتکاران متفرقه حکومت اسلامی.

سردبیر.
١٨ آذر ١٤٠١