مقالات

هوشیار باشیم، آینده را ما بسازیم! سعید یگانه

خیزش انقلابی مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی افکار عمومی دنیا را حیرت زده کرده و سمپاتی جهانی را به خود جلب کرده است. جوانان، زنان، کارگران به مصاف حکومتی درنده و وحشی رفته اند که برای اندک بقای خود از هیچ جنایتی رویگردان نیست. در سه ماهه گذشته تاکنون علیرغم تهدید و اعدام و وحشی گری نیروهای سرکوب در برخورد به معترضین، این خیزش انقلابی برای ریشه کن کردن ظلم و ستم طبقاتی، اختناق فرهنگی و استبداد مذهبی با آهنگی متفاوت و با شیوه های مختلف مقاومت و مبارزه و تعرض و شعارهای کوبنده و سرنگونی طلبانه، زنده و پویا در جریان است و تاکنون سنگرهای زیادی را فتح کرده است. امروز همه می دانند که جمهوری اسلامی همه چیز را باخته است، سلاحی جز تفنگ در دست ندارد و همه “مقدسات” آن توسط مردم انقلابی و جوانان رزمنده مورد تعرض قرار گرفته است .
روندی که آغاز شده است بدون شک خروجی آن سرنگونی جمهوری اسلامی است. فقط زمان بر است و اگر تاکنون دولتها و سیاستمداران غربی در آن تردید داشتند که مردم زورشان به این رژیم نمیرسد، اکنون کم کم به این باور رسیده اند که جمهوری اسلامی ماندنی نیست و تغییر روش داده و از خیزش مردم باصطلاح حمایت و فشارهایی را بر جمهوری اسلامی وارد می کنند. اما بسیار روشن است که شیشه عمر جمهوری اسلامی در دست میلیونها کارگر و زحمتکش و زنان و جوانانی است که هم اکنون می جنگند و برای پایان دادن به ۴۳ سال ستم و تبعض و سرکوب خیز برداشته اند.
اما مسئله ای که اکنون ذهن همه ما را به خود مشغول کرده است سرنوشت آینده ایران بعد از جمهوری اسلامی است که چگونه رقم خواهد خورد؟ کی و چه جریانی بالاخره رهبری این خیزش انقلابی تا سرنگونی را احراز خواهد کرد؟ خیلی ها فی الحال این طورفکر می کنند که اول “همه با هم” جمهوری اسلامی را بیندازیم، از اختلاف نظر پرهیز کنیم و بعد فرصت خواهد بود که در مورد چگونگی ساختار آینده ایران گفتگو کنیم. اما غافل از اینکه این “همه با همی” مستقیما جاده به قدرت رسیدن بخشی دیگر از بورژواری را صاف میکند که از هم اکنون برای به قدرت خزیدن از بالای سر مردم نقشه می ریزند و شخصیتهای آن را به روی صحنه می آوردند. امروز باید با تمام نیرو به جنگ این رژیم خونخوار رفت و برای سرنگونی آن تلاش کرد. ما هم به عنوان احزاب چپ و کمونیست و نیروی وسیع آزادیخواهی و برابری طلبی موظفیم در صف اول هر تلاشی برای تقویت خیزش انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی باشیم و رهبری چپ بر این جنبش را تامین کنیم. امروز برای هر نوع تغییری ولو کوچک در زندگی مردم، چه اقتصادی و چه سیاسی و فرهنگی، ابتدا باید مانع بزرگ جمهوری اسلامی را از سر راه برداشت و جارو کرد. یک سرنگونی انقلابی و ریشه ای که امکان هر نوع دست درازی نیروهای مختلف بورژوازی از بالای سر مردم به دستاوردهای انقلاب و سواری گرفتن از مردم را محدود کند.
آینده در دل تحولات کنونی شکل می گیرد
نباید توهم داشت و غافل بود که از هم اکنون خیلی ها نقشه دارند که ثمره انقلاب مردم برای آزادی و برابری را در نیمه راه بدزدند. مانند اتفاقی که در انقلاب ۵۷ به وقوع پیوست و دول غربی با کمک ملی مذهبی ها ۴۳ سال مردم را گرفتار یک حکومت اسلامی مرتجع و ضد جامعه کردند. امروز خوشبختانه نسل جوان و انقلابیون آگاه اند و این آگاهی و هشیاری را در شعارها و برخورد به رویدادها نشان میدهند. با اینحال کل جامعه در مقابل توطئه های راست واکسینه نیست. در یک جامعه اختناق زده که هیچوقت مردم رنگ خوشی و آزادی را به خود ندیده اند، احزاب و تشکل های سیاسی و سازمانهای توده ای چه در رژیم پهلوی و چه در رژیم اسلامی ممنوع بودند و امکان فعالیت از آنها سلب شده است و ناچارا در خفا فعالیت کرده اند، مردم تحت سانسور و دروغ و فیلترینگ زندگی می کنند و رسانه آزاد محروم بوده اند، این امکان را به جنبش های ضد مردمی میدهد که روی اختلافات طبقاتی و تمایز منافع طبقات پرده ساتری بکشد و افق تغییر را به افقی محدود بدل کند.
بسادگی مسئله اینست که ایران مثل هر کشور دیگر یک جامعه طبقاتی است و دولت جمهوری اسلامی یک حکومت بورژوازی سلطه جو است و تمام قدرت و ثروت جامعه در چنگ اقلیتی به گروگان گرفته شده و اکثریت آن در رنج و مشقت زندگی می کنند. آنوقت آینده را یا بخشی دیگر از سرمایه داری با شکل و شمایل دیگر، در بهترین حالت غیر مذهبی شکل می دهند و دوباره بر گرده مردم سوار میشوند، یا این بار مردم و بخصوص بخش کارگر و زحمتکش آن بر سرنوشت خود حاکم می شوند و دیگر اجازه نمی دهند که میوه انقلابشان و ثمره خونهایی که ریخته می شود به جیب آغا بالاسرها برود. تجارب انقلاب ۵۷ و خیزشهای معروف به بهار عربی به ما میگوید که باید بیشتر هوشیار بود.
ملزومات این هشیاری چیست؟
ما باید از پائین صفوف انقلابمان را منسجم کنیم، ذهنیت سیاسی خودمان را برای کسب قدرت پرورش دهیم. لازم است که جنبش سوسیالیستی و برابری طلبی را در این تحولات تقویت کنیم و فعالین آن را در جنبشهای مختلف اجتماعی، کارگری، دانشجویی، زنان و جوانان متحد کنیم. لازم است که ادبیات سوسیالیستی و آزادیخواهانه را در محافل کارگری، دانشجویی و جوانان گسترش دهیم و به جامعه در مورد چگونگی مبارزه طبقاتی یاری رسانیم. لازم است که شعارهای “مرگ بر جمهوری اسلامی”، “فقر، فساد گرونی، میرم تا سرنگونی”، “کارگر، دانشجو اتحاد، اتحاد”، “نه شاه میخوایم، نه رهبر، مرگ بر ستمگر” که در دل این خیزش انقلابی به درست رسا شدند را تکثیر کنیم. ضروری است که طبقه کارگر و در راس آن رهبران آگاه و سوسیالیست کارگری متحد شوند و دست به کار سازماندهی و ایفای نقش در این تحولات هر جا که امکان دارند شوند. ما احتیاج به طیف وسیعی از فعالین آگاه و سوسیالیست در داخل که بسیارهم زیاد هستند داریم، که ابتکار عمل مبارزه انقلابی را بدست گیرند. بدوا باید خود بمثابه ستادهای رهبری متشکل شوند و در هر محل کار و زیست تشکل ایجاد کنند. کمیته ها، شوراها و شبکه های انقلابی جوانان را که از پائین و در محلات شکل گرفته در این دوره از مبارزه نقش ایفا کرده اند تکثیر و گسترش دهیم .
تجربه صد روز مبارزه میگوید که تنها راه اینست که با نیروی گسترده باید به جنگ این جانوران اسلامی رفت و کار ناتمام را تمام کرد. این خواست اکثریت عظیم جامعه است. این جامعه به عقب برنمیگردد. نحله های اپوزیسیون راست مانند رضا پهلوی و شورای گذار و اصلاح طلبهای رانده از حکومت، در تلاشند روند انقلاب را به نفع اهداف ارتجاعی خود قیچی کنند. رسانه های دولتی بخدمت فعالین این جنبش درآمدند تا آنها را بعنوان “مدافعان انقلاب” به افکار عمومی حقنه کنند. حالا که جمهوری اسلامی و اسلام سیاسی به خطر افتاده و سرنگونی محرز شده است دوباره سر و کله اصلاح طلبان پیدا شده است. عبدلکریم سروش که شخصیت ایشان معرف حضور همه است اخیرا در فایل صوتی توصیه کرده که مردم دنبال خاتمی، موسوی و تاجزاده از بنیانگزاران نظام بیفتند، خواسته است که از آنان عبور نکنند، خشونت به خرج ندهند، عمامه پرانی نکنند و تظاهرات آرام برگزار کنند که بیشتر از این سران رژیم را عصبانی نکنند. دوباره به خدمت فراخوانده شده اند تا صندلی متهم و قربانی را عوض کنند و بداد نظام اسلامی شان برسند. ما چه بعنوان حزب حکمتیست و چه در بلوک همکاری نیروهای چپ و کمونیست، در کنار مبارزه انقلابی کارگران، دانشجویان و زنان و مردان انقلابی و جامعه برای پیروزی انقلاب تلاش می کنیم. این انقلاب را باید به نفع اکثریت کارگر و زحمتکش و زنان و نسل جدید به فرجام برسانیم. اگر نوبتی هم باشد نوبت ماست. آینده را ما باید بسازیم.
٢٢ دسامبر ٢٠٢٢