مقالات

خامنه ای و حجاب اسلامی سیاوش دانشور

 

سُمبه زنان و مردان انقلابی پُر زور است. خامنه ای که بی مناسبت جائی ظاهر نمیشود، روز چهارشنبه ۱۴ دی با تعدادی از “زنان ذوب در ولایت” دیدار و سخنرانی کرد تا حرف نظام را در قبال حجاب اسلامی بزند. خامنه ای ناچار شده سکوتش را بشکند چون بیشتر زنان اصولاً حجاب رعایت نمی کنند و یا کلاً کنار نهاده اند. گشت ارشاد ظاهراً جائی گم و گور شده اما دستجات خشن در خیابانها و ایستگاه های مترو مستقر شدند. با اینحال کسی جدی شان نمی گیرد و تهدیدها هرچه علیه بی حجابی زنان غلیظ تر میشود، تاثیری ندارد و صرفاً اسباب مسخره کردن گویندگانش را فراهم می آورد.

خامنه ای برای بیحقوقی زنان در کشورهای غربی اشک تمساح می ریزد، حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی در کشورهای غربی را “عین اسارت و اهانت به زن” مینامد و بر مخالفت اسلام با آزادی زن تاکید می کند. البته اینها را گفت که خودش را از تک و تا نیاندازد. او خواست بنوعی با وضع موجود در داخل کشور کنار بیاید، با نرمشی زبونانه یک گام عقب بنشیند اما صورت نظام را با سیلی سرخ نگاهدارد. اینروزها تعدادی از آخوندها و خشکه مقدس ها علیه زنانی که تن به حجاب نمیدهند تهدید می کنند، “محارب” و “ضد انقلاب” و القاب شایسته خودشان را به روی زنان آزادیخواه و برابری طلب پرت می کنند. خامنه ای اینها را تعدیل کرد، بخش “ضعیف ‌الحجاب” را “زنان و دختران خودمان” خواند، گفت زنانی که تن به حجاب نمی‌دهند “ضدانقلاب” نیستند. طلبکار هم شد که خیلی از زنان در جریان اعتراضات کشف حجاب نکردند، “حجاب نیمه ‌کاره” داشتند و این یعنی “توی دهان تبلیغ کننده و فراخوان فرستنده‌ها” زدند! او نکات بی ربط بیشتری گفت از جمله در باره “دو نقش کلیدی مادری و همسری” زن و وعده پست و مقام برای زنان حکومتی در مدارج بالا در آینده.

در جامعه ای که با یک انقلاب زنانه و یک موج برگشت ضد اسلامی روبرو است، در مملکتی که آخوند این نماد جاهلیت جرات ندارد یکساعت آزادانه در خیابان قدم بزند، این ژست های خامنه ای زیادی توخالی است. جواب زنان و مردان انقلابی به این ترهات خامنه ای “مرگ بر جمهوری اسلامی” و “نه روسری نه توسری آزادی و برابری” است. تردید ندارم حتی بخشی از همان “زنان فرهیخته” حکومتی که ناچار شدند پای صحبت “رهبر” بنشینند، از ته دل این موجود سفاک و ضد زن را لعنت کرده اند.

خامنه ای بیخود دست و پا میزند. حجاب اسلامی عملا ورافتاده است. اینروزها هر نماد و سمبل و مجسمه حکومت در آتش خشم انقلابی مردم است. در سالروز کشته شدن قاسم سلیمانی همه جای ایران پوسترها و مجسمه های منحوسش را روز روشن به آتش کشیدند. جمهوری اسلامی با این همه دستگاه امنیتی و سرکوب بحدی مفلوک شده که یک آشپز را که استوری آموزش کتلت انتشار داده بود را بازداشت و محل کارش را پلمپ و اکاونت اینستاگرام این فرد را بست. خامنه ای ها خوب میدانند که آنروزها که حجاب اسلامی دستجمعی برگرفته شد و بوسعت در سراسر ایران به آتش کشیده شد، مقدمه به آتش کشیدن حوزه های جهلیه و کل ارکان نظام بود. نسل جدید انقلابی در ایران اسلام را همراه با خامنه ای و رژیمش به گور می سپارد. فی الحال در ذهنیت و عمل روزمره اش این تعیین تکلیف را با موازین و فرهنگ اسلامی کرده است، تنها باید کار ناتمام را تمام کند.

رژیم اسلامی و دیکتاتوری های در حال احتضار ناچارند برای بقای خویش در مقابل امواج مبارزه انقلابی پس بنشینند، بعضاً ناراضیان حکومتی پرچمدار عقب نشینی میشوند، هم اکنون نیز تعداد زیادی در حکومت و حاشیه حکومت همین نقش را ایفا می کنند. این دو راهی های مرگبار حکومت در دوره انقلابی است که رفتن به هر سمت آن بهائی دارد و مجموعا حکومت را در موقعیت شکننده تر قرار میدهد. نه تشدید سرکوب و اعدام قادر به کنترل اوضاع است و پاسخ میدهد و نه عقب نشینی و سازش با مردم میتواند نقطه تعادلی قابل اتکا ایجاد کند. این بن بست تنها با سرنگونی و سلب قدرت از حکومت شکسته خواهد شد.

سردبیر.
١٦ دیماه ١٤٠١