نشست دانشگاه جورج تاون ادامه تلاشهای تاکنون شکست خورده نیروهای بورژوائی برای قبولاندن خود به دولتهای غربی برای آلترناتیو سازی دست راستی است. تقابل با خیزش انقلابی ایران و تلاش برای کنترل و هایجک کردن آن، رکن اساسی آلترناتیو راست پرو غربی است. کسانی که بعنوان “شخصیتهای سرشناس اپوزیسیون و مخالف جمهوری اسلامی” معرفی شده اند، حتی مورد قبول جناحهای متفرقه اپوزیسیون راست ایران نیستند. تحفه اینست که امید این نشست به بیانیه میرحسین موسوی و عناصر امتحان پس داده حکومتی است که مورد انزجار و تعرض انقلابی زنان و نسل جدید است. این “شخصیت های سرشناس اپوزیسیون” حتی از سرنگونی حرف نمیزنند بلکه پروژه “گذار از رژیم” با اتکا به لایه ای از عناصر حکومتی و نیروهای نظامی مافوق مردم را دارند. ارکان مورد اتکای این شخصیتهای اپوزیسیون، سپاه و بسیج و ارتش و نیروهای امنیتی مورد علاقه رضا پهلوی با ساواکی ها و شکنجه گرانی مانند پرویز ثابتی و فاشیستهایی است که شعار “رهبر ما پهلویه هر که نگه اجنبیه” را سر میدهند.
خیزش انقلابی تاکنون بعناوین مختلف دست رد به سینه این اپورتونیستها زده است. با اینحال نیروهای راست ایران بعنوان مدافعان بازسازی نظم کاپیتالیستی و اساس دولت و مالکیت بورژوائی راهی جز این ندارند. نمایش دوستی و اتحاد و ائتلاف در میان عناصر و نیروهائی که هر روز همدیگر را مورد هجوم قرار میدهند، از تناقضات آنهاست. اما روندی که در جریان است و با دروغ و مانیپولاسیون و آویزان شدن به حمایت احتمالی آمریکا و دولتهای غربی حدادی و پمپاژ میشود را باید جدی گرفت. اینها قرار است روی دوش قهرمانی و اعتراض مردم مجدداً استبداد و استثمار و تبعیض را سازمان دهند.
از نظر ما و مردم انقلابی آلترناتیو راست بورژوایی در تقابل با اهداف و خواستهای انقلابی طبقه کارگر و زنان و مردان بپاخاسته علیه هیولای جمهوری اسلامی و نظم سراپا تبعیض سرمایه داری است. فضاسازی پرتناقض جورج تاون متکی به فرمول شوونیستی “تمامیت ارضی” مورد علاقه ناسیونالیسم عظمت طلب و”عدم تمرکز و فدرالیسم” ناسیونالیستهای محلی، طرح ارتجاعی باد زدن تفرقه در میان مردم و زمینه ساز جنگ و خونریزی بر اساس دسته بندیهای ملی و مذهبی، تماماً نقطه مقابل اتحاد و همبستگی بی نظیر مردم ایران حول اهداف و شعارهای رادیکالی است که در پنج ماهه خیزش انقلابی اخیر برای آن قربانی داده اند. موئتلفین رضا پهلوی و از جمله فاشیستهائی که اینروزها عربده می کشند و هر مخالفی را با ادبیات لمپنیستی و ضد زن مورد تعرض قرار میدهند باید ایزوله کرد. امثال میرحسین موسوی مورد توجه نشست جورج تاون در موضع تعیین سیاست و ارائه راه حل نیست، او “نخست وزیر محبوب خمینی” و یک قاتل است که باید بدواً محاکمه شود و در مورد هولاکاست اسلامی پاسخگو باشد. اصلاح طلبانی که تا دیروز در جنایتهای رژیم اسلامی شریک بودند، نه تنها جایی در مبارزات مردم ندارند، بلکه باید پاسخگوی اعمالی باشند که در جمهوری اسلامی مرتکب آن شدند.
حزب کمونیست کارگری – حکمتیست دوشادوش اردوی آزادیخواهی و نیروهای انقلابی در مقابل جد و جهد نیروهای راست، آلترناتیو کارگری را قرار میدهد. صف محکمی از کارگران و زنان و مردان برابری طلب و نسل جدید پیشرو، بدنه و استخوانبدی آلترناتیو کارگری و راه حل سوسیالیستی جامعه ایران هستند که در رسانه های مزدور فعلا جائی ندارند. ما در مقابل سیاست بورژوازی، تحقیر شعور مردم و مصادره حرکت انقلابی می ایستیم و برای انزوا و به شکست کشاندن آن تلاش می کنیم. خمینی و موسوی ادامه ازهاری و محمد رضا پهلوی اند. ما و مردم انقلابی اجازه نخواهیم داد رضا پهلوی ادامه خامنه ای باشد. مردم برای عوض کردن قاتلین بپانخاستند. مردم برای جایگزینی واواک با ساواک گلوله را بجان نخریدند. مردم آزادی و برابری و رفاه میخواهند و برای نفی هر نوع نابرابری و ستم و استثمار بمیدان آمده اند. ایران به چلبی و آنسوان سوچی نیاز ندارد.
مرگ بر جمهوری اسلامی!
آزادی، برابری، حکومت کارگری!
حزب کمونیست کارگری ایران – حکمتیست
٢٤ بهمن ١٤٠١- ١٣ فوریه ٢٠٢٣