وقتی صدای پای کارگر بلندتر می شود وحشت رژیم از سرنگونی چند برابر می شود. می دانند وقتی کارگران با اعتصابات پی در پی به میدان بیایند، بخصوص در شرایطی که جامعه در دوره بحرانی و انقلابی به سر می برد و بحران اقصادی نفس رژیم سرمایه اسلامی را بریده و مهار شدنی نیست، ترسناک است و با تمام امکانات به تکاپو می افتند که جلو گسترش اعتراض و اعتصابات کارگری را سد کنند.
اخیرا سندی از سازمان اطلاعات سپاه پاسداران اسلامی افشا شده که در آن نگرانی از احتمال گسترش اعتراضات سراسری در ایران به کارگران صنایع خودروسازی صحبت به میان آمده است و درآن خواسته های معیشتی کارگران زیاده خواهی توصیف شده است. علاوه براین محمد کاظمی معاون سپاه پاسداران و رئیس اطلاعات سپاه در این سند گزارش اقتصادی به محمد مخبر معاون اول رئیسی نگرانی از خیزش سراسری علیه جمهوری اسلامی و گسترش آن به بخشهای مختلف اقتصادی کشور نیزاشاره شده است. در این سند اشاره شده که کارگران شرکت زامیاد وابسته به خودروسازی کانال تلگرامی تشکیل داده و قصد داشته اند که در روز۲۵ آبان تجمع اعتراضی علیه جمهوری اسلامی برگزارکنند که بنا به گفته رئیس سازمان اطلاعات سپاه “مدیر عامل و نیروهای امنیتی و حراست این شرکت ضمن رصد مستمر کانال تلگرامی مذکور” کارگران معترض را فراخوانده و آنان را تهدید کرده اند. اما این تهدیدات کارسازنبوده و به گفته این گزارش سه روز بعد از آن تاریخ کارگران در محوطه شرکت کروز دست به تجمع اعتراضی زده اند و قصد خروج از شرکت را داشته اند که توسط نیروهای سرکوب ازآن ممانعت به عمل آمده است.
به دلایل فوق رژیم اسلامی دست در دست سرمایه داران و صاحبان صنایع و به کمک نیروهای سرکوب و دستگاهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم تلاش می کنند جلوی اعتصابات کارگری را بگیرند و تقریبا همه صنایع مهم اقتصادی را بخصوص در ماههای اخیر در بطن خیزش انقلابی به پادگان نظامی تبدیل کرده اند، نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و حراست مراکز تولیدی را در مقابل گسترش اعتصابات کارگری فعال کرده اند.
به دنبال اعتصابات در شرکت های نفت و پتروشیمی در ماههای اخیر، در روزهای گذشته نیز زنجیره اعتصابهایی در ذوب آهن اصفهان، فولاد یزد و نیشکر هفت تپه به دلیل خواستهای معیشتی آغاز شده است. روز شنبه ۶ اسفند اعتصاب کارگران در ذوب آهن اصفهان اغاز شد و ماموران امنیتی و سرکوب بلافاصله این مجتمع را به پادگان نظامی تبدیل کرده و در بخشهای مختلف آن مستقر شده اند. در حمله به اجتماع کارگران چندین کارگر را دستگیر و بازداشت کرده اند. یکشنبه ۷ اسفند کارگران مجتمع فولاد یزد نیز دست به اعتصاب و راهپیمایی در شهر زدند و شعار “کارگر می میرد ذلت نمی پذیرد” سر دادند. در مجتمع کشت و صنعت هفت تپه نیز شنبه ۶ اسفند همزمان با ذوب آهن اصفهان اجتماع اعتراضی برگزارکردند و صبح یکشنبه بیش از ۵۰۰ نفر از کارگران در مقابل مدیریت شرکت اجتماع کرده وعلیه رفتارهای معلی رئیس حراست دست به اعتراض زده اند. خواستهای کارگران از جمله بازگشت به کار اسماعیل بخشی رهبر و نماینده لایق کارگران و اجرای همانسازی حقوق های هفت تپه با کشت و صنعت هفت طرح است.
در روزهای اخیر نیزاعتراض کارگران پارس جنوبی و پتروشیمی با سرکوب و بازداشت روبرو شده است. کارگران شرکتهای گاز و پتروشیمی منطقه عسلویه نیز به دلیل عدم رسیدگی به خواستهایشان در فضای اعتراضی به سر می برند و دهها اعتصاب و اعتراض کوچک و بزرگ در محیطهای تولیدی و معادن که یا گزارش نمی شوند و یا از قبل با تهدید و ارعاب توسط دستگاههای امنیتی و سرکوب همانند خودرو سازی و ذوب آهن از انجام و گسترش آن ممانعت به عمل می آورند.
اما همه این تمهیدات، تهدید و امنیتی و نظامی کردن مراکز تولیدی ره به جایی نمی برد. خیزش انقلابی ماههای اخیر بعد از قتل مهسا، جمهوری اسلامی و کل نظام را به لب پرتگاه نابودی کشاند. این دوره از خیزش انقلابی علیرغم سرکوب خشن و وحشیانه و کشتار و اعدام و دستگیرهای وسیع نتوانسته و نمی تواند جامعه و خشم و نفرت مردم را از جمهوری اسلامی کاهش دهد و این روند را به عقب برگرداند. فقر و فلاکت و گرانی و تورم افسارگسیخته صبر مردم را به پایان رسانده و روز به روز در حال گسترش است. بازنشستگان دوباره به میدان آمده اند، اعتصابات کارگری علیرغم تهدید و دستگیری رو به گسترش است. رژیم جمهوری اسلامی از حل کوچکترین خواست معیشتی مردم ناتوان است. اعتصابات کارگری و اعتراض بازنشستگان در ادامه خیزش انقلابی چند ماهه اخیر می تواند جمهوری اسلامی و کل دستگاههای سرکوب را در تنگنا قرار دهد. ترس رژیم اسلامی سرمایه داران از گسترش اعتصابات کارگری در مراکز کلیدی صنعت همچون نفت و پتروشمی و خودورو سازی و ذوب آهن و هفت تپه با سابقه مبارزاتی درخشان واقعی است. در شرایط کنونی با گسترش اعتصابات کارگری در صنایع کلیدی و انتشار منشور بیست تشکل صنفی و مدنی که با استقبال در داخل و خارج کشور روبرو شده است دراین دوره متحول سیاسی می تواند به سرعت معادله را به نفع کل طبقه کارگر و همه مردم زحمتکش و ستمدیده علیه جمهوری اسلامی و هموار کردن راه پیشروی برای سرنگونی تغیر دهد.
طبقه کارگر ایران و در راس آن رهبران و فعالین آگاه و سوسیالیستی این طبقه باید این فرصت تاریخی را دریابند .انها در هدایت مبارزه و اعتصابات کارگری در این برهه از تحولات سیاسی ایران وظایف عاجلی را به عهده دارند. طبقه کارگر با اعتراض و اعتصاب برای سرنگونی و یکسره کردن و جابجایی قدرت سیاسی به نفع جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی و پایان دادن به تبعیض و نابرابری و استثمار نقش تاریخسازی را به عهده دارد. کارگران منشاء قدرت اند. شیشه عمر جمهوری اسلامی در دست طبقه کارگر است اگر با قدرت و متشکل به میدان بیایند. تجارب تاریخی نیز این را نشان داده است.
***