جمهوری اسلامی برای حفظ بقای حکومتش که جز نکبت چیزی برای جامعه ندارد مرتب جنایت می کند .درمقابل اعتراض و نارضایتی مردم به موجودیت آن بی حرمتی و تحقیر و زندان و تجاوز و شکنجه و اعدام را پیشه خود کرده است تنها به این امید که با وجود زندگی پر از مشقت و دشواری که به جامعه هشتاد میلیونی تحمیل کرده اند ،مردم ساکت باشند و دست از اعتراض ومبارزه برای جارو کردن حاکمیت وحشت اسلام وجمهوری اسلامی بر دارند.
در ادامه خشونت و بی حرمتی اوباشان اسلامی علیه جوانان ،روز پنجشنبه ۶خرداد ۳۵ دانشجوی دختر و پسردر شهر قزوین هنگام برگزاری جشن فارغ التحصیلی دستگیر و همان روزبا بر گزاری دادگاه ویژه و در یک محاکمه چند دقیقه ای هر کدام از دانشجویان را به ۹۹ضر به شلاق محکوم می کنند،همانجا به تخت می بینند و جوانان را ،جلادان اسلامی به شلاق می کشند.
رفتار وحشیانه و قرون وسطایی با جوانانی که فقط به دلیل برگزاری مراسم پایان دوره تحصیلات و با هم بودن و لذت بردن از لحظاتی گذرا صورت گرفته ،جنایتی بزرگ وغیر قابل وصف ونیاید ساده در کنار آن گذشت.این نوع جشنها که در جوامع متمدن رسم است و بطور روتین خود دانشگاه یا مراکز تحصیل در پایان دوره تحصیلی چنین مراسمهایی را تدارک می بینند و فارغ التحصیلان را بدرقه می کنند ،در جامعه اختناق زده و مذهب زده ایران تابو است وبا مجازات غیر قابل وصف پاسخ می گیرد. این مجازات جمعی ،پاسخ اوباشان اسلامی به شادی وتفریح جوانان است .
جوانانی که بعد ازسالها تحصیل و با تمام محدودیتهایی که جوان امروزی در ایران ازآن رنج می برند و به امید زندگی بهتر و خدمت به جامعه از طرف سران و کاربدستان و دادگاههای رژیم جنایتکار اسلامی این چنین بدرقعه و جواب می گیرند .تنگتان باد جنایتکاران قرن!!.این جنایت و همه رفتار وحشیانه رژیم اسلامی با مردم بدون شک جواب درخور خواهد گرفت و جامعه تحمل نخواهد کرد. آنچه در چند ماهه گذشته با شروع خیزش انقلابی شاهد بودیم ، تنها جواب قاطع و سرراست به جمهوری جنایتکار اسلامی است.سرنگونی رژیم اسلامی تنها انتخاب جوانان،زنان ،کارگران و همه مردم ستمدیده در مقابل این بربریت است.
اماسوال این است این همه جنایت برای چیست ، واقعیت امر این است که جامعه ایران یک جامعه سرمایه داری با روبنای دیکتاتوری مذهبی و سرکوبگر متکی به استثماروحشیانه نیروی کار کارگر و در انقیاد و زیر دست نگه داشتن طبقه کارگر ومردم تحت ستم با هدف حفظ سلطه اقلیتی سرمایه دار و کاربدستان دولتی و آقازاده ها و سودآوری و ثروت اندوزی از قبل کار و نیروی کارکارگر است.برای حفظ این سلطه استثمارگرانه نیاز دارند که بخشی از سود آوری سرمایه را که با جانکندن کارگر حاصل می شود برای حفظ این مناسبات ،نیروی مسلح و وحشی پرورده و سازمان می دهند و هر زمان این نظم وارونه با اعتراض و خیزش مردم به خطر بیفتد از آن استفاده و مردم را سرکوب وخفه کنند.مذهب وآخوند و قوانین و فرهنگ حاکمیت در این سیستم سرکوبگر نیز، ابزار تحمیق توده مردم و در خدمت حفظ این مناسبات عمل می کنند .
زنان راهمه جانبه تحت ستم قرار می دهند.معترضین به مناسبات ضد انسانی را زندان و شکنجه و تبعید واعدام می کنند.جوانان را شلاق می زنند و حتی به قبر جانباختگان نیز رحم نمی کنند و خانواده آنان را تهدید و سرکوب تا ساکت شوند و اعتراض نکنند.همه این جنایتها را انجام می دهند تا جامعه را مرعوب و به بقای خودو حفظ این نظم وارونه وسلطه خود بر مردم ادامه دهند.همه این جنایتها را می کنند تا این موقعیت نابرابر و تماما تبعیض آمیز را به نفع این اقلیت مفتخور و انگلی که برثروت جامعه لم داده اند نگه دارند.در جوامع پیشرفته سرمایه داری نیز همین مناسبات حاکم است.حقوق فردی و به اصطلاح دمکراتیک را رعایت میکنند تا حقوق جمعی و اقتصادی اکثریت مزد بگیر را سلب کنند.در ایران با شمشیر سر می برند و در جوامع پیشرفته با قانون انسانها را برای حفظ این مناسبات به انقیاد در می آورند.و ما می بینیم چگونه هر دو برای حفظ منافع سرمایه داران و دولتهای حافظ این مناسبات زیر بغل همدیگر را می گیرند.حقوق بشر هم در این میان فقط شعاری مفت برای بدو بستان است .
به این مناسبات بربریت باید پایان داد.در حفظ این مناسبات نه زن نه جوان و به طریق اولا نه کارگر و مردم زحمتکش خیری ندیده و نمی بینند.مبارزه ما نه تنها علیه حکومت سرکوبگر اسلامی و پایان دادن به سرکوب و شکنجه و شلاق و بی حرمتی به انسانها پایان حاکمیت آخوند، بلکه مبارزه ای است برای پایان دادن به این مناسبات استثمارگر سرمایه داری و جاروکردن حکومت اسلامی و پایان دادن به همه تبعیضات و نابرابری های موجود است.به هم زدن این مناسبات قبل از کسی کار طبقه کارگر متشکل و همه جوانان و زنان مبارزی است که از دست این بربریت به تنگ آمده اند. شکنجه و آزار ۳۵ دانشجوی فارغ التحصیل دختر وپسرفقط گوشه کوچکی ازاین مناسبات و حاکمیت آخوند و مذهب است که بی خرمت و مورد ازیت و آزار قرار می گیرند. سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی ،در هم شکستن ماشین سرکوب و شکنجه و شلاق ،برقراری سوسیالیسم ، وجامعه ای عاری از ستم و استثمار بهترین و انسانی ترین گزینه برای کارگر ومردم ستمدیده و زنان و جوانان ایران است.