اینکه در جمهوری اسلامی انتخابات بی معنی و خالی از هرنوع نرم انتخابی حتی در جوامع بورژوازی است جای تردید نیست وصحبتی در میان نیست. مسئله اکثریت مردم عظیم مخالف جمهوری اسلامی اکنون در شرایط فعلی وبعد از برآمد توده ای سال گذشته، دیگرنه تنها مسئله انتخابات، که کلیت رژیم اسلامی با انتخابات وهمه قوانین ، سیاست واقتصاد و فرهنگش است که مردم با آن سر ستیز دارند ونمی خواهند وخواهان تغیرند. مردم به رژیم فقر وفلاکت، به رژیم سرکوب واعدام، به رژیم ضد زن وضد شادی رای نمی دهند.علنی اینها را گفته اند. دوره توهم وانتخاب بد وبدتردر جمهوری اسلامی به پایان رسیده است. این انتخابات بنا به آمار وهمه پرسی و حتی نگرانی سران رژیم از عدم شرکت مردم ، بی رونق ترین وکم توجه ترین انتخابات در حیات جمهوری اسلامی از جانب مردمی است که تا کنون هیچ خیری از این رژیم ندیده اند، چه بسا زروشان برسد همین امروز نه تنها انتخابات که همه چیز را بر سرشان خراب می کنند.بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ۱۴۰۰ که یکی از قاتلین رژیم، رئیسی از صندوق بیرون آمد، این دومین انتخابات در این فاصله زمانی است که عدم شرکت اکثریت عظیمی از مردم دست رد به سینه جمهوری اسلامی قاطعانه کوبیدند.رای مردم به رژیم دزد وفاسد وقاتل فرزندان مردم سرنگونی است نه شرکت درانتخابات. این صحنه واقعی سیاسی در ایران است.
تنهاهدف جمهوری اسلامی در این انتخابات به دنبال برآمد توده ای سال گذشته ودر شرایطی که بحران های متعددی رژیم سرمایه داری اسلامی را محاصره کرده، قبل ازهر چیزیکدست و بازهم یکدست کردن بخصوص مجلس اسلامی برای پیش برد سیاستهای سرکوبگرانه رژیم وتقابل با مردم است. هیچ روزنه ای حتی برای مخالفین خودی حفظ نظام هم باقی نگذاشته اند. الان بر خلاف دوره های گذشته رقابت میان حامیان پروپاقرص دولت وخامنه ای وحفظ نظام برای اشغال صندلی هایی است که پول وثروت برای حامیان آن به بارمی آورد ودر حفظ رژیم اسلامی ذینفعند. وضع جمهوری اسلامی انقدرشکننده است وخیزش انقلابی مردم آنقدرشکننده تر کرده است، وآنقدر وبحرانزا است که دیگر کوچکترین مخالفت را حتی از درون نظام راهم بر نمی تابند. هدف یکدست کردن هسته سخت قدرت وارگانهای تحت نظارت خامنه ای،سپاه ودوایر امنیتی واطلاعاتی جمهوری اسلامی وصف آرایی برای مقابله با خیزش های بعدی است.
بعد از انتخابات تناقضات وبحرانها در جمهوری اسلامی عمیق ترخواهند شد. انتظارات مردم از رژیم کور شده است. دراین شرایط فرصت تعرض مردم به نعش نیمه جان رژیم اسلامی میدان پیدا می کند. این انتخابات شاید آخرین فرجه برای حفظ خاکریزهای باقیمانده رژیم است که هیچکدام از آن در برآمد انقلابی سال گذشته در امان نماندند.اکنون برای رژیم سرمایه داری اسلامی ایران حفظ این نظام فاسد ودزد وسرکوبگربه هر قیمتی اولویت است نه هیچ چیزدیگر. همه ابزار را در خدمت این هدف قرارداده اند.وانتخابات مجلس وخبرگان نیزدر خدمت این هدف قرار دارد.تلاش می کنند که با شرکت حداقلی از مردم که هنوزتوهم دارند،یا عرق ملی دارند ومزدوروحامی این رژیم هستند نمایش انتخاباتی راه بیندازند واین انتخابات را از سر بگذرانند.اما قدر مسلم آنچه صورت مسئله اصلی اکثریت مردم است ورژیم جمهوری اسلامی ازآن خلاصی ندارد، نخواستن و تنفرو بیزاری میلیونی ازآن و روزشماری برای مرگ آن است.پایان انتخابات در جمهوری اسلامی، آغازتشدید بحرانها وتقابلهای جدی تراست .
نه اوضاع اقتصادی، نه اوضاع سیاسی ونه فرهنگی جامعه به نفع جمهوری اسلامی عمل نمی کنند .همه این بحرانها روزبه روز تشدید ونارضایتی وتنفراز جمهوری اسلامی دامنه بیشتری به خود می گیرد. نسل کشی دولت اسرائیل علیه مردم ستمدیده وبیدفاع فلسطین نه تنها دول غربی که جمهوری اسلامی را نیزبی آبروتر کرده است. مردم مبارز وانقلابی ومتنفرازجمهوری اسلامی صورت مسئله و عملکرد و مواضع جمهوری اسلامی واشک تمساح ریختن برای مردم ستمدیده فلسطین را قبول نمی کنند.جمهوری اسلامی جنگ در غزه را غنیمتی برای حاشیه ای کردن مبارزات مردم داخل علیه خود واستفاده ابزاری برای تشدید خفقان وسرکوب می داند که در پس آن به حاکمیت ننگین خود ادامه دهد.
با پشت سر گذاشتن انتخابات سئوال اصلی این است که چگونه با این شرایط روبروشد.هم خود سران رژیم وهم مردم می دانند که بعد از انتخابات هم چیزی تغیر نخواهد کرد واوضاع برهمین پاشنه وچرخ اوضاع بد معیشتی وتشدید بحران وتورم خواهد چرخید وهیچگونه گشایشی در زندگی مردم ایجاد نخواهد شد. رژیم اسلامی همانند گذشته چاره ای جزسرکوب واختناق و تداوم خشونت علیه مردم ، کارگران ، زنان و جوانان را ندارد.
در این شرایط با توجه به تشدید بحران همه جانبه اقتصادی وسیاسی وزندگی چند برابرزیر خط فقر، گسترش نارضایتی،اعتراض واعتصاب کارگران در محیط های تولیدی وصنایع ، اعتراض روتین بازنشستگان روبه افزایش است و جمهوری اسلامی ودستگاههای سرکوب جمهوری اسلامی درمهاراین همه اعتراض واعتصابات نا توان خواهند بود.
راه خروج از این بن بست، گسترش وتداوم اعتراضات و اعتصابات کارگری، اعتراض بازنشستگان ، زنان وجوانان، همبستگی و اتحاد جنبش های اجتماعی برای تضعیف هر چه بیشترجمهوری اسلامی و تغیرتناسب قوا به نفع مردم وبه ضررجمهوری اسلامی است.این اعتراض ها علیه نظام سرمایه داری اسلامی همه قلمروهای اقتصادی ، سیاسی ، ئیدئولوژیک وفرهنگی رادر بر میگیرد و خواهان تغیرو دگرگونی درشرایط اقتصادی وسیاسی وفرهنگی در ایران است. عناصراین تغیر، قبل ازهر نیروی اجتماعی، طبقه کارگروسایراقشارزحمتکش جامعه وجنبش آزادی زن به عنوان یکی از نیروههای فعاله وحاضر در صحنه علیه ستم کشی بر زنان وپایان دادن به همه تبعیضات ونابرابری های موجود در جامعه است. واقعیت امراین است که علارغم سرکوب خشن، وضعیت جمهوری اسلامی از هرلحاظ بحرانی تر وشکننده تراز گذشته است. مبارزه علیه فقروفلاکتف علیه زن ستیزی وحجاب به عنوان رکن اصلی آپارتاید جنسی دو رکن اصلی مبارزه ومتشکل شدن حول آن برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی است. در این مسیرهمه عوامل داخلی به جز سرکوب علیه آن عمل می کنند. با این حال جمهوری اسلامی را باید انداخت. این کارمردم انقلابی، اکثریت عظیمی از مردم است که ازرژیم متنفرند،بیزارند ورای به سرنگونی آن داده اند.درآسنانه 8 مارس روز جهانی زن، علیه جمهوری اسلامی، علیه نظام سرمایه داری، برای برابری وسوسیالیسم