مقالات

جرم #سپیده_قلیان چیست؟ ۲ سال زندان برای شعار علیه مقام اول مملکت سیاوش دانشور

 

خبر را دیده و شنیده اید. خانم سپیده قلیان بعد از چهار سال و هفت ماه زندان و سالها تبعید و اذیت و آزار روز چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ آزاد شد. سپیده بدون حجاب بیرون آمد و دم درب زندان شعار داد: «خامنه‌ای ضحاک، می‌کِشیمت زیر خاک»! وی بلافاصله توسط نیروهای امنیتی در مسیر منزل بازداشت و به زندان بازگردانده شد.

مدتی بعد داستان شکایت آمنه سادات بازجو- خبرنگار روی صحنه آمد که وی از سپیده شکایت کرده است. اینکه آمنه سادات چه موجود انزجارآوری است و چه کارنامه شنیعی دارد بجای خود محفوظ، اما اینجا و در این کیس مشخص، آمنه سادات سپر بریدن جرم برای «توهین به رهبری» است. سپیده علیه خامنه ای شعار داده و دقیقا به همین دلیل به دو سال زندان، دوسال منع عضویت در گروه‌های سیاسی و اجتماعی، ممنوعیت استفاده از تلفن همراه هوشمند و منع اقامت در تهران و استان‌های همسایه محکوم شده است. این همه برای یک شعار علیه خامنه ای!

در جمهوری اسلامی همیشه «توهین و اسائه ادب به رهبری» جرم داشته است. در «قانون مجازات اسلامی» توهین به رهبر در ماده ۵۱۴ مورد حکم قرار گرفته است که طبق آن: «هر کس به حضرت امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی رضوان‌ الله علیه و مقام معظم رهبری به نحوی از انحاء اهانت نماید به حبس از شش ماه تا دو سال محکوم خواهد شد». بگذریم که شعار را نمیشود حتی «توهین» تلقی کرد. به اعلیحضرت خامنه ای جانشین خمینی «توهین» شده است.

دوستی تعریف میکرد که زمان شاه هم وقتی کسی مست میکرد و جلوی مجسمه اعلیحضرت چیزی به شاه میگفت، چون مست بود و سیاسی حساب نمیکردند، فقط پاسبانها میبردند شهربانی کتک میزدند و تا صبح در سلول نگاه میداشتند و پنج تومن و دو ریال جریمه میکردند. توهین به اعلیحضرت در مستی هم جرم داشت. در هشیاری که ساواک چوب تو آستینت میکرد.

در مورد سپیده بالاترین حد حکم طبق قانون خودشان اعمال شده است. دو سال حبس با دو سال انواع محرومیت اجتماعی ترکیب شده تا قانون اسلامی با زندان و بستن دهان و محرومیت جلوی «توهین به اعلیحضرت ها» را بگیرد. اگر نتوانیم با هر مقام مملکتی با جوک و طنز و کاریکاتور و هجو و غیره انتقاد یا مخالفت کنیم، یعنی بدیهی ترین بخش آزادی بیان با تراشیدن «مقدسات» و مرزهای ممنوعه زنده بگور شده است. بزعم قانون حاکم که منافع طبقات حاکم را پاس میدارد، انسان در چنین جامعه ای برده ای بیش نیست. مسئله برسر «توهین» نیست، برسر اسارت جمعی و انکار موجودیت ماست.

انقلاب از آنرو ضروری میشود که کلیه راه های ابراز وجود اجتماعی بسته شدند و تنها یک تغییر رادیکال میتواند به این بن بست و فلج اجتماعی پاسخ گوید. انقلاب اصولاً رخ میدهد تا حکومت و قدرت اعلیحضرت ها را درهم بکوبد.

۲۲ تیر ۱۴۰۲