درایران تحت حاکمیت دولت سرمایه داری مذهبی، نه امنیت شغلی وجود دارد و نه کارگران در محیط کارو معادن به دلیل فقدان استانداردهای ایمنی محیط کاردر نتیجه سود جویی کارفرما و سرمایه داران امنیت جانی دارند .درچنین شرایطی است که آمار تلفات کارگران درمحیط کارافزایش پیدا میکند ..روز یکشنبه ۱۲ شهریور براثر وقوع انفجارو ریزش درعمق ۴۰۰متری تونل معدن زغال سنگ طزره درشهرستان دامغان شش کارگر به نامهای بهروزافروز،قربانعلی کمال،حمید ایزدی،حسین غزائیان،ابوالفضل غنایی و محمد نعمتی صفت از کارگران قراردادی و قدیمی این معدن زیر آوار دفن شدندوجانشان قربانی سود و منفعت سرمایه داران شد.در این سانحه تعدادی از کارگران نیز دچار گاز گرفتگی ،تنگی نفس ومسومیت شدند.
این اولین بار نیست که در این معدن براثر حوادث ناشی ازفقدان ایمنی محیط کار لاقیدی و سود جویی صاحبان معدن، کارگران جان خود را از دست می دهند.در اردیبهشت سال ۱۴۰۰در تونل شماره ۴۲ معدن بزرگ طزره براثر ریزش ناگهانی سقف کارگاه دوکارگر به نامهای میلاد روشنایی و اصغر فضلی نیز جان باختند و قربانی منفعت و سود پرستی سرمایه داران شدند.
شش کارگر در عمق ۷۰۰متری معدن با کار طاقت فرسا، عاقبت به دلیل سهل انگاری و لاقیدی صاحبان سرمایه نسبت به امنیت جانی کارگران ،جانباختند.هرگز فراموش نمی شود که در روز چهار شنبه ۱۲اردیبهشت ۱۳۹۶در معدن زغال سنگ زمستان یورت در استان گلستان وابسته به “گروه مالی مهر اقتصاد”از وابستگان نهاد بسیج مستضعفان، ۴۳ کارگر در اثرانفجارگاز در معدن جان خود را از دست دادند.
لاقیدی سرمایه داران از زبان سرپرست معدن طزره نسبت به حان کارگران
قنبری سرپرست معدن طزره در پاسخ خبرنگار که چرا این اتفاق افتاد مگر معدن تهویه وایمن کاری نداشت؟،جناب می فرماید “ما جلسه داشتیم .در آن زمان هیچ نقطه بحرانی در هیچ جای معدن وجود نداشت.تحلیل های ما وجود یک حفره گازی را نشان می دهد.این جناب میگوید که حفره های گازی قابل شناسایی وتحلیل نیستند.بازرس کارما ده دقیقه قبل حادثه بغل دست این “عزیزان”بوده و میزان سنجش گاز صفر نشان داده است .ده دقیقه در دقایق پایانی شیفت کار هنگام خروج کارگران این حادثه رخ داده.بنابر این احتمالا تصاعد گاز و ایجاد حفره گازی عامل حادثه بوده است.
این سخنان سر پرست معدن قنبری، آشکارا ریشخند به صورت کارگران جانباخته و همکاران آنان است که جانشان راکف دست به این شرلاتانهای مفتخور می سپارند.این جناب دروغ می گوید،دستپاچه و پر تناقض است .چطور ممکن است ده دقیقه قبل میزان سنجش گازصفر نشان داده اما بعد از ده دقیقه انفجارصورت گرفته است .تولید گاز و وجود حفره های گازی ازروتینهای بخصوص معادن زغال سنگ در اعماق است که با کارشناسان زبده و حرفه ای و امکانات تکنیکی پیشرفته به موقع قابل شناسایی و جلوگیری از این فجایع و مرگ کارگران ممکن و عملی است ،اما منفعت سرمایه و صرفه جویی صاحبان و خودداری از تهیه امکانات و تسهیلات ایمنی در محیط پر خطرمعادن ،رشوه خواری و چشمپوشی مامورین در کنترل محیط ایمنی معادن،با عث مرگ کارگران است.این سخنان توجیه جنایتی است که جناب قنبری و سایرسودجویان معدن در حق کارگران مرتکب شده اند . اگر در این مملکت زره ای عدالت وجود می داشت می بایست صاحبان این معادن را به علت مرگ کارگران، دادگاهی و محاکمه می کردند .کارگران معدن طزره از نا امنی محیط کارخوب اگاهند و میدانند که این صحبتها مفت است و آقای قنبری وصاحبان معدن که عموما وابستگی به قدرتمندان و نهادهای دولتی دارند ، باعث و بانی مرگ کارگران هستند.آنچه که درمعدن طزره اتفاق افتاد سندی برنظم استثمارگرسرمایه داری درایران تحت حاکمیت دولت جنایتکار جمهوری اسلامی است .
مرگ کارگران در قتلگاه سرمایه
روزانه خبرهای تلخ و ناگواری از مرگ کارگران نه تنها در معادن که در محیطهای کار،بر اثرانفجارگاز،افتادن در چاه آب وگرفتگی برق وسایرسوانح کاری به دلیل فقدان ایمنی کار ولاقیدی نسبت به حفظ جان کارگران به گوش میرسد و درصد بسیار کمی در رسانه ها انعکاس پیدا می کنند.
بنا به گزارش معاون پزشکی و آزمایشگاهی سازمان پزشکی قانونی تنها در سال ۱۴۰۰ ،۱۹۰۰ کارگربر اثر سوانح در محیط کارجان خود را از دست داده اند.بر اساس همین گزارش در سال گذشته ۲۶ هزارو ۷۴ مورد سانحه کاری به ثبت رسیده است . که بدون تردید تعدادی زیادی از این کارگران به دلیل نقایص جسمی دیگر قادر به کار نخواهند بود ،از بازار کارمحروم خواهند شد ،آنهم در شرایطی که میلیونها ازاین کارگران اساسااز بیمه درمانی محروم هستند.
مرگ دلخراش شش کارگر در معدن طزره تنها گوشه کوچکی از ظلم و ستم سرمایه داران و دولت ضد کارگری حامی آنان علیه کارگران است.علاوه بران فقروفلاکت بیش از حدی کارگران و محرومان جامعه احاطه کرده است .امنیت شغلی وجود نداردو به دلیل بیکاری و زندگی سخت اقتصادی کارگران ناچارند به هر شرایط کاری و دستمزد نازل و ناامنی محیط کارتن دهند و زندگی را براکثرکارگران و زحمتکشان تلخ و جهنمی کرده اند .در کنار کارگران و محرومان ، به کولبران و سوخت بران نیززندگی پرمشقتی تحمیل کرده اند و هر روزباید شاهد مرگ تعدادی ازآنان توسط سرکوبگران دولتی باشیم.
نه تنها کارگران معادن و محرومان ، کولبران ، سوختبران، معلمان ،زنان در یک جامعه نا امن مملو از ظلم و ستم و نابرابری به سر می برند و روزانه انسانهای زیادی به دلیل اعتراض به این همه ستم و نابرابری دستگیر، زندانی ،اعدام و مورد تعرض جسمی و روحی قرار می گیرند.به زعم این همه فشارو سرکوب و اختناق ،جامعه ایران در بطن یک تحول انقلابی به سرمی برد وسرنگونی حکومت اسلامی در دستورجامعه قرار دارد. سرنگونی دولت سرمایه داری و مذهبی در ایران آغازتحولی برای ریشه کن کردن ظلم و ستم طبقاتی و پایان دادن به تبعیض و نابرابری علیه اکثریت آحاد جامعه است .طبقه کارگر و رهبران و فعالین سوسیالیست این طبقه برای به ثمر رساندن تحول انقلابی جاری ،به نفع خود و هم طبقه هایش باید در صف اول این مبارزه برای پایان دادن به عمررژیم جمهوری اسلامی حضورپیدا کنند و رهبری ان را به دست گیرند.