پورمحمدی و پروژه سخت نظام
سیوان کریمی
امروز بر هیچ کسی پوشیده نیست که دعوای به اصطلاح جناحهای رژیم اسلامی تنها و تنها برای خریدن عمر برای این رژیم است. نه حنایشان رنگی دارد و نه کسی به حرفشان گوش میدهد. تنور مضحکه انتخاباتشان هم با هیچ هیزمی گرم نمیشود. اما در لابلای این دعوای زرگری و خیمهشببازی این آدمکها، پرده از تاریخ سراسر سیاهشان کنار رامیزنند. مصطفی پورمحمدی که در جنایت، اعدام و کشتار مردم دستی به درازای عمر رژیم اسلامی دارد، گافی بزرگ داد. گافی که حالا از “هیئت مرگ” به “هیئتهای مرگ” تغییر کرد. این یعنی آنچه در تهران و توسط هیئت مرگ انجام شده، در بیش از سی جای دیگر در ایران صورت گرفته است. این یعنی اعدام دهها هزار نفر در دههی ۶۰ را باید در سی ضرب کرد. این یعنی جمهوری اسلامی برای اینکه میخ خود را بکوبد فقط و فقط کشتار میکرد. این تصویر بسیار کوچکی از دنیایی پر از جنایت است. این نکته اما برای چپ و کمونیست جامعه ایران نه تازگی دارد و نه جای تعجب. این را بیش از چهار دهه است که میگویم و فریاد میزنیم که رژیم اسلامی با کشتار و اعدام توانست خود را به جامعه ایران حقنه کند.
نکته قابل تامل در این سخن پور محمدی، قاضی مرگ دهه شصت، این است که چرا باید یک رژیم در بیش از چهل سال از عمر خود باید هر روز و هر لحظه شاهد چنین پروژهای “سختی” باشد. به تاریخ منحوس رژیم اسلامی نگاه کنید. از روز اول به قدرت رسیدنش کشتار و اعدام را شروع کرد. و این کشتار و شکنجه و اعدام تا امروز ادامه دارد. به جرات می توان گفت، نمیتوان یک دوره را پیدا کرد که چنین پروژهای را برای خود تعریف نکرده باشند. این بدان معناست که رژیم اسلامی تکهای نچسب برای جامعه و مردم ایران است. مبارزات کارگری، مبارزات زنان و دانشجویان که در این دههی گذشته با مبارزات بازنشستگان و معلمان و پرستاران گره خورده است، نشان میدهد که اکثریت عظیم جامعه ایران جمهوری اسلامی را نمیخواهند. اکثریتی که در دیماه ۹۶، آبان ۹۸ و شهریور ۱۴۰۱ نشان دادند که برای سرنگونی جمهوری اسلامی هزینه میپردازند. رژیم اسلامی هم در مقابل با کشتار و شکنجه و ساچمه و زندان و اعدام به تقابل با این وضعیت پرداخت.
ذات رژیم اسلامی همین است. تغییر پدیر نیست نه
نه میخواند و نه میتوانند. آمرین و عاملین این رژیم، کاسهلیسهای دستگاههای نظامی و امنیتی آن، بدون این رژیم نمیتوانند به حیات معمولی خود ادامه دهند. هرچه از صندوق این مضحکه بیرون بیاید، ادامه این سیاست، ادامه کشتار و شکنجه و اعدام است. برای مردم و بویژه کارگران و زحمتکشان جامعه این وضعیت کاملا روشن است. به اعتصاب کارگران نفت و گاز و پتروشیمی بنگرید که در بحبوهی تلاش رژیم برای اقناع مردم و شرکت در این مضحکه، پرچم اعتصاب و اعتراض را بلند کردهاند. میدانند که از رژیم اسلامی، از اصلاحطلب و اصولگرای آن هیچ آبی گرم نمیشود.
قتل مهسا ژینا امینی و اگر من بودمِ پورمحمدی؛
دیوانگی است اگر باور کنیم که پورمحمدی جور دیگری با مردم رفتار میکرد. چهرهای امنیتی که دستور هزاران قتل و اعدام را امضا کرده است، میگوید اگر من بودم با متانت رفتار میکردم. آدم هر چه باشد ریشهی خود را گم نمیکند. وقتی در ۲۷ سالگی دادستان کل استانهای هرمزگان و کرمانشاه و خوزستان و خراسان بودی، دهها هزار نفر را به جوخهی اعدام سپردی. ترور میکونوس و همچنین غلام کشاورز در زمان صدارت شما به عنوان معاونت اطلاعات خارجی در وزارت اطلاعات صورت گرفت. قتلهای زنجیرهای در چه زمانی صورت گرفت؟ مگر شما قائم مقام وزیر اطلاعات نبودید و بعدها مشخص نشد که این کار در درون این نهاد و حتما با دستور شما صورت گرفته است.
شما هم رده و هم ردیف جنایتکارانی مثل خامنهای و رئیسی و خاتمی و فلاحيان هستید. در این هیچ شکی نیست. دست جنایت شما و آغشته بودن به خون هزاران انسان جزئی کوچک از کارنامهی سیاه شماست. پرونده شما برای یک دادگاه عادلانه مردمی روی میز قرار دارد و باید برای تک تک جنایتهایتان پاسخگو باشید. ترس را از همین الان در چهرتان میتوان دید. اینکه میگوئید من نبودم و سی هیئت دیگر بود و این پروژهی جمهوری اسلامی بود. اینها بهانه است تا بگویید من کارهای نبودم. مطلقا نمیپذیریم. جمهوری اسلامی بود، درست. اما جمهوری اسلامی برای ما شما هستید، خامنهای و خاتمی و فلاحيان و هزاران نیروی سرکوب و همهی آمرین و عاملین آن است.
ما انتخابمان را کردهایم. ما راهی جز سرنگونی انقلابی
رژیم اسلامی نداریم. اگر برای دنیایی بهتر، اگر برای آزادی و برابری مبارزه میکنیم، اگر میخواهیم که یک زندگی لایق انسان را داشته باشیم، جز سرنگونی انقلابی شما راهی نداریم. پروژهی سخت شما که چهل سال است ادامه دارد، در مقابل خواست ما. سرنگونی شما، نرم میشود و میشکند. آستینهایمان را بالا زدهایم و تا سرنگونی شما و رسیدن به یک دنیای بهتر از پا نمینشینیم.
سیوان کریمی
ژوئن ۲۰۲۴